به گزارش مشرق، درجشنواره امسال سینماحقیقت فیلمهایی در موضوعات مختلف به نمایش درمیآید. موضوع جنگ سوریه یکی از سوژههای مورد توجه فیلمسازان مستند در جشنواره امسال بوده است. چند فیلم به بحران سوریه پرداختهاند که یکی از جدیترین آنها، «الماظا» است.
آلیمین اخیراً گفته بود:« هرچند در ایران هر سال تعداد زیادی فیلم درباره سوریه ساخته میشود اما معدودی از این فیلمها مورد توجه قرار میگیرند. بخشی از این موضوع مربوط به کیفیت خود اثر و بخشی دیگر به این دلیل است که این فیلمها اغلب برای مصرف داخلی ساخته میشوند در حالی که سینما یک زبان بینالمللی است اما گویی برخی از حرف زدن به یک زبان بینالمللی پرهیز میکنند...
بیشتر بخوانیم:
روایتی از زندگی یک اسیر مسیحیِ ایرانی در جنگ تحمیلی
پروفسور، دروغهای حقوق بشری غرب را رسوا کرد
«الماظا» روایتگر قصه شخصی به نام الماظا ست که رنج کشیده جنگ است؛ جنگی که خودش و اطرافیانش هیچ نقشی در بروز آن نداشتند. آنها زندگیشان را میکردند که جنگ مثل طاعون به جانشان افتاد از همین رو موضوع فیلم من جنگ است.»
به مناسبت رونمایی این فیلم در جشنواره سینماحقیقت با علیرضا آلیمین گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
چرا به سراغ سوریه رفتید و نگاهتان دراین فیلم به کدام سمت است؟
کاری که من ساختم در باره خانوادهها در جنگ است. یعنی شاید ظاهر ماجرا به تصوری که ما از سوریه داریم ارتباطی نداشته باشد؛ تصوری که بیشتر در قالب جنگ بوده است. محل روایت ما در شهر لاذقیه است که جنگی در آن نیست و خانوادههای آواره جنگ درآنجا هستند.
آنجا منطقه امن است؟
بله، منطقه امنی است و درگیری در آن نبوده است. حضور روسها در آن بیشتر است. این مستند درباره خانوادههایی است که در جنگ صدمه دیدهاند. در سال 2015 به روستایی حمله میشود مردم روستا فرار میکنند و تعداد زیادی کشته میشوند.
تعدادی فرار میکنند و به شهر لاذقیه میآیند. در آن زندگی میکنند و جالب است بدانید، خانوادهای در آنجا نیست که عزیزی در جنگ از دست نداده باشد. روز 25 آوریل حملهای که درابتدا گفتم اتفاق میافتد. هنوز خانوادهها اسیرانی در دست مسلحین دارند.
آیا خانوادههایی که در آنجا حضور دارند در جبهه حکومت سوریه هستند؟
از آنجایی که شهر لاذقیه درگیری نداشته و عموماً مردم آن علوی هستند و زادگاه بشار اسد در آنجاست؛ همسو با حکومت مرکزی هستند.
با توجه به اینکه محدودیت زمانی هم برای مستند داشتید طبیعتاً مجبور بودید که با هدف به سراغ سوژه بروید. از چه زاویهای به این قضیه وارد شدید؟
اواخر سال گذشته برای یک کار تحقیقاتی به سوریه رفتم. یکی از سوژهها همین مردم روستایی بودند که مورد حمله قرار گرفته بود؛ خانوادههایی که توسط مسلحین - کسانی که غیر داعش هستند مثل جبهه النصره و...- مورد تهاجم قرار گرفته بودند. به حلب رفتم و بابت آن تحقیق کردم و لاذقیه که سابقه ذهنی هم از آن را انتخاب کردم و اوایل سال برای تولید به آن منطقه رفتم.
از پرداخت به زندگی مردم گفتید. شما کدام وجه از زندگی را در مستند خودتان پر رنگ کردید؟
مسائل جنگ و مشکلاتی که یک زن و مادر با جنگ درگیر میشود و به آن صدمه میزند.
این ماجرا در آن سال2015 تمام نمیشود و تا الان ادامه دارد. شخصیت مستند من خانوادهاش را از دست داده است و یک سری افراد آن را مقصر میدانند.
چه شباهتی بین مردم سوریه و طبعات جنگ در سوریه با هشت سال دفاع مقدس خودمان حس کردید؟
از ابتدا که به سوریه رفتم دوست نداشتم این دو را از نظر محتوایی با هم مقایسه کنم.
آن حال و هوایی که ما داشتیم به نظرم در هیچ جای دنیا پیش نمیآید. ما برای اتفاقی که در ایران افتاد ارزش زیادی قائل هستیم.
من خیلی نمیخواهم مقایسه کنم و جنگ در هر جای دنیا اتفاق بیفتد صرفاً یک نفر از بین نمیرود بلکه خانواده آن فرد آسیب میبیند و این در همه جای دنیا یکسان است.
پس مخاطب «الماظا» یک مخاطب فراملی، منطقهای و مذهبی است؟
من به این سمت پیش رفتم و سعی کردم اینها را از فیلمم دربیاورم؛ اتفاقاتی که فیلم رامحدود به سوریه، لاذقیه و حتی خاورمیانه میکند.
جنگ در هر جا که اتفاق بیفتد بد است و حقیقت این است که دیروز صبح خبری شنیدم که پیکرهای شهدا هنوز برمیگردد.
ناراحت شدم که بعد از گذشت 30سال هنوز این اتفاق میافتد و خانوادههایی هستند که چشم انتظارند و برای ما سختتر است چون مورد حمله یک کشور دیگرقرار گرفتیم.
مردم سوریه هم شاید مثل همه جای دنیا درگیر مسائل شعاری شوند و تا دوربین را میبینند شروع میکنند درباره مسائل سیاسی حرف زدن.
من همه اینها را دور ریختم و به جنگ و انسان به معنی واقعی کلمه پرداختم. به این که، این جنگ چه بلایی بر سر همه میآورد.
این مستند اولین اکرانش در جشنواره حقیقت است؟
بله، رونمایی از مستند ما در جشنواره سینماحقیقت رخ میدهد.
بهعنوان کسی که دوران جنگ خودمان را درک کردهاید، میدانید چند سال گذشت تا مردم مناطق جنگزده به حالت عادی برگردند؛ شما چند وقتی را در سوریه بودهاید؛ فکر میکنید چه زمانی زندگی عادی به مردم سوریه بازمیگردد؟
من فکر نمیکنم به این راحتی اتفاق بیفتد. هنوز که هنوز است مناطقی از سوریه در دست مسلحین است؛ مثل استان ادلب. فکر نمیکنم این اتفاق بیفتد و زمان میبرد با سازوکارهایی که اینجا بوده است با همبستگی که در اینجا بوده است برای پاک کردن چهره جنگ.
در مناطق جنوبی شرایط رضایتبخش نیست و نشان میدهد که هنوز درگیر جنگ و عواقب آن هستند.
*صبح نو