به گزارش مشرق، دوران حضور مورینیو در منچستریونایتد نیز به سه سال نرسید، تا سندروم سال سوم در مورد کارنامه حرفه ای وی بار دیگر تکرار شود. اما چه شد که راه مورینیو و منچستریونایتد از هم جدا شد؟ در این مقاله به بررسی این موضوع به شکلی مختصر می پردازیم:

بیشتر بخوانید:

گزینه‌های جانشینی مورینیو در منچستریونایتد

شاید بتوان ادعا کرد داستان جدایی مورینیو از منچستریونایتد از مدت ها پیش و شاید از تابستان استارت خورد. اگر کمی به قبل تر نگاهی بیندازیم، باید به جدایی فاریا اشاره کنیم. دستیار مورد اعتماد مورینیو که ژوزه او را با لقب برادر خطاب می کرد، بعد از 17 سال حضور در کنار این مربی پرتغالی، در اواسط فصل گذشته اعلام کرد در تابستان 2018 یونایتد را ترک خواهد کرد. این اتفاق هم افتاد و در می 2018 او دیگر در کنار مورینیو نبود.

اما روشن کننده آتش اولیه اختلاف، اتفاقات تابستان 2018 و پنجره نقل و انتقالات بود. مورینیو بارها و بارها در رسانه ها اعلام کرد که به دنبال جذب چند بازیکن است. یونایتد برای او فرد و دالوت را در تابستان گذشته خریداری کرد ولی مورینیو امیدوار بود تا حداقل دو خرید دیگر هم داشته باشد، در نهایت او راضی بود که تنها یک مدافع میانی خریداری کند ولی باشگاه از او در این باره حمایت نکرد و همین موضوع باعث شد تا مورینیو به طور علنی در رسانه ها از سیاست و شرایط باشگاه در پنجره نقل و انتقالات انتقاد کند.

اتفاقات رقم خورده بعد از تابستان نیز، کمکی به شرایط نکرد: نتایج ضعیف، فوتبالی کسل کننده و ضعیف، اختلاف با بازیکنان بزرگ تیم، عدم برآورده کردن انتظارات درباره ارائه فوتبالی تهاجمی، کاتالیزورهایی بودند که موجب شدند مورینیو حتی به پایان فصل هم نرسد.

با 19 امتیاز اختلاف نسبت به صدر جدول، 11 امتیاز اختلاف با رده چهارم، حذف از جام اتحادیه در همان دور نخست، ضعف در گلزنی در لیگ و زدن تنها یگ گل در سه بازی خانگی در لیگ قهرمانان، تفاضل گل صفر در لیگ، چاره ای جز برکناری مورینیو نمی گذاشت.

باخت یکشنبه مقابل لیورپول در آنفیلد هرچند با شرایط یونایتد طی هفته های گذشته قابل پیش بینی بود ولی نیمکت نشین کردن ستارگان تیم و عدم استفاده از پتانسیل واقعی بازیکنان، و شکل کلی مسابقه (یونایتد در این مسابقه تنها 11 شوت داشت حال آنکه لیورپول با برتری مطلقی که در زمین داشت، 36 فرصت روی دروازه یونایتد ایجاد کرد) صبر وودوارد را لبریز کرد تا هزینه های گزاف اخراج مورینیو را متحمل شده و دست به برکناری وی بزند.

مورینیو در حالی فصل را با یونایتد شروع کرد، که از همان تابستان جوی مسموم در رختکن و باشگاه شکل گرفته بود. این جو مسموم هم در ارتباط با سران باشگاه وجود داشت و هم در رابطه با بازیکنان. او چندین بار از بازیکنانش در رسانه ها انتقاد کرد و ماجرای اختلاف او با پوگبا، حتی توسط دوربین ها هم شکار شد. به همین دلیل بود که بسیاری از بازیکنان بزرگ تیم در تمدید قراردادشان تامل کرده بودند تا منتظر وضعیت تیم باشند. از جمله این بازیکنان می توان به دخیا، پوگبا و مارسیال اشاره کرد.

وودوارد اگرچه در طی 1-2 سال اخیر از مورینیو تمجید کرده بود و او را مربی موفقی لقب داده بود و حتی سال گذشته قرارداد وی را تا سال 2020 تمدید کرد ولی تصور می کرد به اندازه کافی از مورینیو حمایت کرده است. مورینیو در طی این مدت، 11 خرید داشت که این خریدها 358.7 میلیون پوند خرج روی دست باشگاه گذاشت. اما او در حالی یونایتد را ترک کرده که تیمش در لیگ در رده ششم قرار گرفته است. تفاضل گل این تیم صفر است، مثل لسترسیتی و آمار دفاعی آن ها بدتر از هادرزفیلد قعرنشین است! مورینیو که به عدم خرید در دفاع انتقاد کرده بود، دو مدافع میانی را در طی سه تابستان اخیر خرید: ولی از آن ها هم بهره لازم را نبرد.

دیگر ستاره ای که یک ناکام مطلق در یونایتد لقب گرفته است: سانچز است. یونایتد در ژانویه گذشته برای خرید او دست به کار شد و مخیتاریان دیگر خریدی که با نظر مورینیو جذب شده بود را به آرسنال واگذار کرد. اما این خرید گرانقیمت نتیجه ای نداشت. استخدام سانچز باعث شد میزان حقوق باشگاه به بازیکنان به اندازه 12.3 درصد افزایش یابد، اما او عملکردی به شدت ضعیف در یونایتد داشت تا جایی که آینده اش در الدترافورد در هاله ای از ابهام قرار دارد.

اگرچه گومز، توانزیبی، مک تومینی، هاروپ، میچل و پریرا، برای اولین بار در زمان مورینیو در ترکیب اصلی یونایتد به میدان رفتند ولی گفته می شود عدم موفقیت مورینیو در پرورش بازیکنان آکادمی تیم و محصولات تیم های پایه، در کنار گذاشتن وی بی تاثیر نبوده است. البته این نگرانی به دلیل سابقه مورینیو پیش از حضور وی نیز وجود داشت و اکنون رنگ حقیقت به خود گرفت.

حالا بعد از 895 روز زندگی در هتل، و تکرار سندروم فصل سوم این بار در منچستر، مورینیو با جیب هایی پر از پول به لندن برمی گردد و ماه های آینده را در کنار خانواده اش سپری می کند و به انتظار شغل بعدی می ماند.