به گزارش مشرق، «عبدالله گنجی» در سفرنامهای تحت عنوان «تحفه شام» نوشت:
سرزمین شام از بهترین سرزمینهای کشاورزی جهان است. آب و هوای معتدل مدیترانهای نعمتی است که خداوند به مردم سوریه عطا کرده است. در سال دوبار برداشت محصول دارند و فاقد سرما و گرمای شدید هستند و رطوبت هوای مدیترانهای کاشت برخی محصولات را تسهیل کرده است.
بیشتر بخوانید:
دولت نیز بهصورت ویژه در این حوزه سرمایهگذاری کرده است. در اطراف حلب کانالهای مکانیزه آبرسانی با ارتفاع ۱۰، ۲۰ سانتیمتر از زمین (برخلاف ایران که روی زمین تعبیه میشود) دهها کیلومتر امتداد دارد. در ایران آب در جایی وجود دارد که کوههای بلندتری باشد. معمولاً شهرهای زیبا و پرجمعیت ایران در کنار یک کوه بنا شدهاند و آن کوه ذخیره برف و نگهدارنده ابرهاست. اما سوریه اینگونه نیست. از جنوب سوریه در درعا تا شمال سوریه در حلب که حدود ۵۰۰ کیلومتر است، رشته کوه یا قله مرتفع وجود ندارد.
اما بارندگی مدیترانهای به صورتی است که در طول سال زمین زنده و سرسبز است. مزیت نسبی کشاورزی سوریه، زیتون، گندم، پنبه و دامپروری است. بهصورتی که این سه محصول بخش قابل توجهی از درآمد ارزی کشور را به خود اختصاص داده است. در دشتهای وسیع سوریه مزارع وسیع و زیبای زیتون چشمنوازی میکند و مرکبات نیز در جایجای کشور کاشته میشود.
ساختار جغرافیایی سوریه شبیه ایران است. غرب و شمال و شمال غرب آن پرآب و پرجمعیت است و سمت شرقی و جنوب شرقی آن حالت کویری دارد. تمرکز جمعیت در غرب کشور در همسایگی لبنان یا دریای مدیترانه است. سوریه تقریباً واردات میوه ندارد و محصول اولیه صنعت نساجی در درون کشور تأمین میشود. شاید بتوان گفت: در میان صنعت، منابع زیرزمینی و کشاورزی، مورد اخیر حرف اول را در سوریه میزند. بهرغم آن دشتهای وسیعی نیز وجود دارد که زیر کشت نمیروند، اما دارای آبوهوای مستعد و مناسب هستند.
در نزدیکی شهر حمص (سومین شهر بزرگ سوریه) همه درختان به سمت شرق خوابیدهاند و بهصورت عمودی رشد نکردهاند که علت آن را بادهایی میدانند که از کوههای القصیر لبنان و از میان دو کوه جبل عامل و جبل علویون به این دشت وارد میشوند و به علت هوای توأم با رطوبت فشار سنگینی را به درختان وارد میکنند و در عین حال مورب بودن همه درختان زیبایی مثالزدنی را بر دشت مذکور حاکم کرده است.
جنگ خصوصاً به مناطق کشاورزی اطراف شهرهای بزرگ آسیب رسانده است، اما هرقدر به سمت روستاها میروید، رونق کشاورزی ملموستر است. درمجموع میتوان گفت: آورده کشاورزی سوریه فراتر از نیاز ملت آن است و ظرفیت خوبی است که میتواند نقش نفت در ایران را به عهده بگیرد.
با این تفاوت که کشاورزی آنان محصول تلاش است و نفت ما محصول عدم تلاش و نوعی آمادهخوری است. گوشت و خصوصاً مرغ از مصارف جدی مردم است، اما دامپروری سوریه بهصورتی است که هر دو را تأمین میکند. بر خلاف ایرانیان، برنج جایگاهی در سبد غذایی مردم سوریه ندارد، اما تنوع غذایی آنان از ایرانیان بیشتر و شبیه به استانهای گیلان و مازندران است.