از سوی دیگر، رسانهها و جو غالب در شبکههای اجتماعی نیز عموماً تصویری رنگی و مسحورکننده از نوع زندگی در چنین کشورهایی برای مردم کشورمان ترسیم میکنند اما آیا تمام تصورات ما از مقولات مختلفی مانند سطح رفاه، تفریحات، ساعات کار، حقوق و دستمزد، مسکن شهروندان این کشورها و وضعیت افرادی که به این کشورهایی اروپایی مهاجرت کردهاند، منطبق بر واقعیات میدانی است؟
بیشتر بخوانید:
فقیران انگلیسی ۱۰ سال زودتر میمیرند
قطع به یقین یکی از بهترین روشها برای دستیابی به اطلاعات صحیح، بیپیرایه و تصویر روشن و فاقد اغراقهای مرسوم از واقعیات زندگی مردم در کشورهای مختلف، گپوگفت رو در رو با افرادی است که سالیان سال در کشورهای مربوطه مدنظر ما زندگی کردهاند؛ شاید بسیاری از تصاویری که برخی از رسانهها و افراد با شگردهای مختلف سعی در القای آن به ما را دارند، با برخی تجربیات و مشاهدات عینی شهروندان چنین کشورهایی، تفاوتهای اساسی و فاحش داشته باشد.
از سوی دیگر گفتوگوی مستقیم و بیواسطه با هموطنانی که بهدلایل مختلف، سالیان سال است که برای اخذ اقامت کشورهای مختلف اروپایی، حاضر به پذیرش مرارتهای این مسیر شدهاند و به عنوان"مهاجر" تلخیها و شیرینیهای زندگی در کشوری غیر از موطن خود را به جان خریدهاند، میتواند گنجینهای از اطلاعات، تجربیات عینی و فاقد درشتنمایی و خلافگویی از شرایط زندگی در چنین کشورهایی را نصیبمان کند.
با همین هدف، گفتوگویی صمیمانه با یکی از ایرانیان مقیم انگلیس داشتیم که حدود ۲۰ سال از اقامت او در انگلیس و زندگی طولانیمدت در شهرهایی مانند نیوکسل، بیرمنگام و لندن میگذرد؛ خانم "سهیلا مقدمی" در این گپوگفت از نحوه مهاجرت خود به انگلیس، وضعیت مهاجرین، نوع کار و سطح درآمد آنها، رفاه، وضعیت مسکن و دریافت حقوق ماهیانه از سوی دولت انگلیس و … میگوید البته خیلی صریح، بیپرایه و شیرین… در ادامه با هم، ماحصل این گپوگفت را میخوانیم:
برای شروع صحبت، مقداری از خودتون و اینکه چطور شد به انگلیس مهاجرت کردید، برای ما تعریف کنید.
بنده در سال ۲۰۰۰ در ابتدا برای تحصیل به انگلستان مسافرت کردم و بهدلیل مخارج گران اقامت در لندن و هزینههای کمتر زندگی در اسکاتلند به نسبت لندن، مقیم"اسکاتلند" شدم و در آنجا در رشته "مدیریت بازرگانی" تحصیل کردم و بعد از یک سال و نیم به "بیرمنگام" رفتم و یک سال هم در آن شهر زندگی کردم؛ در نهایت به من پیشنهاد شد که شرایط خاص خودم را به بخش پذیرش مهاجرت وزرات کشور انگلیس ارائه کنم و بگویم که که قصد ماندن در این کشور را دارم.
چه سالی در انگلیس درخواست مهاجرت دادید؟
بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ درخواست خودم را به وزارت کشور انگلیس ارائه دادم و آنها طبق روال خود، دادگاهی برای بررسی درخواست تشکیل دادند؛ قاضی این دادگاه یک خانم هندی بود؛ جالب اینکه واقعاً فکر میکرد یک انگلیسی است و قرار است از جیب خودش به من پول و اقامت بدهد!! به همین دلیل در همان جلسه اول دادگاه، برخورد زنندهای با من داشت و به من گفت"اینجا خیریه نیست که داستان خودت را برای من تعریف میکنی! "
از این برخورد بد و لحن زننده این قاضی زن، حس بدی پیدا کردم چون هیچکس تاحالا با من با این لحن تحقیرآمیز صحبت نکرده بود! من هم در جواب این خانم قاضی هندیالاصل گفتم"مگر خود شما بریتیش (انگلیسی) هستید؟! گفت "بله" و من هم گفتم"فقط روی کاغذ چون صورت و قیافه شما شباهتی به انگلیسیها ندارد! "
در همان لحظه که این جواب را به قاضی جلسه دادگاه دادم، وکیلم با یک حالت نگرانی و اخم به من اشاره کرد و گفت"ساکت باش که بدبخت شدیم و پرونده را باختیم! " اما در آن لحظه آنقدر به من برخورده بود که نمیتوانستم سکوت کنم؛ در نهایت همین پاسخم به قاضی پروندهام باعث شد که ۱۱ سال معطل بمانم و کسی پاسخگوی تعیین تکلیف وضعیت مهاجرتم نبود؛ پاسپورتم را گرفته بودند و فقط یک خانه و یک حقوق بسیار کم و مستمری به من تعلق گرفت.
در آن مدت من را به شهرستان"نیوکسل" فرستادند، نیوکسل مرز اسکاتلند و انگلیس است و ساکنان آنجا قشری با "اعتقادات نژادپرستانه" هستند؛ به همین دلیل رفتار بسیار بدی با مهاجران داشتند مثلاً وقتی که یک مهاجر میدیدند، آب دهان به روی او پرتاب میکردند یا از لفظ"کلهسیاه" برای مهاجران استفاده میکردند.
یعنی شما ۱۱ سال بلاتکلیف در آن شرایط سخت رها شدید! چه اصرار و الزامی داشتید که چنین شرایط را تحمل کنید و در آن کشور بمانید؟!
یکی از دلایل ماندگاری من با وجود آن شرایط این بود که دیگران میگفتند شش ماه دیگر کارت درست میشود! زمان سریع میگذرد و اینکه خجالت میکشیدم که به ایران برگردم؛ بنده در نهایت در سال ۲۰۱۱ اقامت خود را گرفتم آن هم به این صورت که دولت مهاجرانی که تا سال ۲۰۱۰ بلاتکلیف بودند را عفو کرد و بدون سوال و جواب، اقامت داد که دلیل اصلی آن افزایش تعداد مهاجران بود.
دقیقاً تسهیلاتی که به شما تعلق گرفت، شامل چه مواردی بود؟
تحصیل مجانی، خانه مجانی در لندن یا در نقطه دیگری در انگلستان اما این تسهیلات زمانی به شما تعلق میگیرد که اقامت گرفته باشید البته به معنای دیگر این تسهیلات ظاهر زیبایی دارد اما شما به یک"جیرهخوار" تبدیل میشوید همچنین دولت انگلیس بسیار دقیق و ریز شما را زیر نظر میگیرد مثلاً در خانهای که در نیوکسل (مرز اسکاتلند و انگلیس) به من داده شده بود، روزی نبود که به این خانه سرکشی نکنند و من یادم هست هر روزی که در خانه بودم مثلاً مأموران و بازرسان شهرداری بدون اطلاع من با کلیدی که داشتند وارد خانه شدند! آنها در میزدند اگر در باز نمیشد چون کلید داشتند وارد میشدند و معلوم است که اگر کسی در خانه نباشد هم وارد میشوند و کاملاً همه جا را بازرسی میکردند بهنحوی که مثلاً من حتی لبتاب شخصی خودم را مخفی میکردم چون در صورت مشاهده آن، پرسوجو میکردند که آن را از کجا آوردهای؟ چون زمانی به شما کمک میکنند که از لحاظ مالی صفر باشید!
یادم هست در ابتدا بهدلیل اینکه سفرم به انگلیس، دانشجویی بود، مقداری پول همراه داشتم به همین دلیل تا مدتها حساب بانکی من را بسته و پولهایم بلاک شدو صرفاً هفتهای ۴۱ پوند به من پرداخت میشد.
آیا ا ین ۴۱ پوند که بهصورت هفتکی به شما پرداخت میشد، برای تأمین یک زندگی معمولی کافی بود؟
این پول، برای یک زندگی "بخور و نمیر" کافی است اما الان با توجه به افزایش تورم به مهاجران ۷۱ پوند میدهند؛ البته این نکته را هم باید بگویم که زمانیکه در وزارت کشور انگلیس اقامت گرفتم و شروع به کار کردم، متوجه شدم که دولت انگلیس، بودجه مستقلی را از سازمان ملل بابت پذیرش مهاجرین دریافت و سازمان ملل برای هر مهاجر ۸۰ پوند به دولت انگلستان پرداخت میکند و در آن سالها، دولت انگلیس هم به هر مهاجر فقط ۴۰ پوند آن پول را پرداخت میکرد!! میگفتند ما اینها را"بکدیت" میکنیم یعنی وقتی شما اقامت گرفتید، این پولها جمع و به صورت یکجا به مهاجر داده میشود اما هیچگاه چنین چیزی شامل من نشد!
یعنی عملاً دولت انگلیس نه تنها بابت پذیرش مهاجرین، پولی از جیب خود پرداخت نمیکند بلکه از این راه به نوعی درآمد هم دارد و به بهانه پرداخت مستمری ۴۰ پوندی به هر مهاجر، تمام زندگی و رفتوآمدهای آنها هم بهصورت روزانه تحت نظر گرفته میشود!
بله؛ مهاجرین در انگلیس شرایط سختی دارند، تمام کارهای خدماتی توسط مهاجرین انجام میشود مثلاً یک مهاجر که هفتهای ۸۰ پوند برای اجاره خانه لازم دارد اما فقط ۴۰ پوند به او تعلق میگیرد و آن مهاجر مجبور است که کار دیگری داشته باشد و کارهای خدماتی مثل کار در فستفودها، تمیز کردن خانهها و نگهداری از پیرزنها و رانندگی انجام دهد همچنین مهاجرانی که ابتدا اقامت ندارند بهدلیل اینکه نمیتوانند گوهینامه رانندگی دریافت کنند برای رانندگی مشکل پیدا میکنند و به همین دلیل پلیس دستگیرشان میکند اما به طرق مختلف از دست پلیس خلاص میشوند؛ در کل مهاجران در پیشرفت کشورهایی مثل انگلیس تأثیر زیادی دارند.
در انگلیس هم مثل آمریکا، مهاجرین زحمات زیادی را متحمل میشوند؛ مثلاً متروی انگلیس را سیاهان و هندیها ساختند و هنوز هم سیاهپوستان نگاههای تحقیرآمیز مردم آن کشور را تحمل میکنند؛ من ۲۰ سال است که در انگلیس اقامت دارم، هیچ وقت در آن کشور و بین شهروندانش یک بومی محسوب نشدهام و نخواهم شد!
آیا زمانی که در سال ۲۰۱۱ اقامت انگلیس خود را دریافت کردید، شرایط زندگی شما خیلی تغییر کرد؟
زمانی به شما اقامت میدهند که برای شما چندان فرقی نمیکند و شما عملاً به این سیستم "توسریخوری" عادت کردهاید! با اخذ اقامت قانونی، اجازه کار صادر میشود و میتوانید در هر جای کشور که میخواهید ساکن شوید؛ در انگلیس ۵ نوع پناهندگی به مهاجرین داده میشود، سیاسی، قومیتی، دینی، سکشوال و اجتماعی که برای دریافت اقامت باید شامل یکی از این موارد باشید.
در نهایت با گرفتن کارت اقامت توانستم از شهری که عبور موقت داده بودند، خارج شوم همچنین اجازه پیدا کردم که در هر جای انگلیس که میخواستم خانه تهیه کنم در صورتی که قبل از گرفتن اقامت اجازه چنین کاری نداشتم همچنین درباره دادن اجاره خانه توسط دولت، در صورتی اجاره به شما پرداخت میشود که شما درآمد کافی نداشته باشید و به همین دلیل بسیاری از مهاجرین میزان درآمد خود را علنی نمیکنند چون اجارهبها بسیار سنگین است مثلاً اجاره یک خانه ۵۰ متری یکخوابه یا سوئیت ۱۰۰۰ پوند به ازای هر ماه استیعنی حدود ۱۸ میلیون تومان ایران بدون هزینه آب برق و گاز!
آیا برای یک مهاجر با برخورداری از یک کار مثلاً کارمندی، پرداخت مبلغ ۱,۰۰۰ پوند در هر ماه آن هم فقط بابت اجاره خانه، مبلغ سنگینی است؟
مبلغ ۱,۰۰۰ پوند، پول زیادی است بهطور مثال یک فرد که در یک فروشگاه ۳۸ ساعت در هفته کار میکند، حقوق متوسط او در هر ساعت حدود ۶ پوند است؛ یعنی اگر یک فرد تمام وقت کار کند حدود ۹۰۰ تا ۱۱۰۰ پوند درآمد خواهد داشت.
یعنی با درآمد متوسط ۱۰۰۰ پوند فقط میتواند اجاره بهای خانه خود را پرداخت کند؟!
بله؛ به همین دلیل است که بیشتر مردم در انگلیس درآمد واقعی خود را اعلام نمیکنند و بسیاری از قشرهای مختلف مردم، خانه مشترک اجاره میکنند؛ ۵ تا ۶ نفر یک خانه بزرگ اجاره میکنند تا از پس پرداخت اجاره آن برآیند.
گرفتن خانههای اجارهای بهصورت مشترک توسط چند نفر فقط مختص مهاجرین است یا این امر در بین شهروندان انگلیسی هم وجود دارد؟
خیر مختص مهاجرین نیست؛ خود انگلیسیها هم به این شکل خانه اجاره میکنند چون درآمد آنها آنقدر بالا نیست که بتوانند به تنهایی اجاره یک خانه را پرداخت کنند.
با این اوصاف، سطح رفا و درآمد بخش زیادی از شهروندان انگلیسی تا این حد پایین است؟
بله؛ بسیاری از اقشار مردم انگلیس به همین شکل زندگی میکنند.
یعنی حدوداً چند درصد مردم انگلیس چنین شرایطی دارند؟
در شهر لندن شاید ۵۰ تا ۶۰ درصد مردم چنین وضعی دارند؛ حدود نیمی از مردم در لندن خانه مستقل اجارهای هم ندارند و بهصورت مشترک در یک خانه اجارهای زندگی میکنند.
اما تصور عموم مردم ما از زندگی و سطح رفاه مردم کشوری مانند انگلیس، خیلی متفاوت از چیزی است که شما برای ما گفتید...
بله! شرایط زندگی در انگلیس و شهری مانند لندن، بسیار مشکل است چون اجاره خانه بسیار بالاست؛ سیستمی در انگلیس وجود دارد به نام "ورد رنج" که دولت بر اساس آن، میزان درآمد مردم را چک و تمام خرجهایی که در ماه میکنند را رصد میکند و با این اطلاعات برای خرید مسکن وام تعلق میگیرد؛ افراد وامگیرنده تا ۳۰ سال به بانک بدهکار خواهند بود یعنی تا ۱۰ سال اول فقط سود وام پرداخت میشود و تا ۲۰ سال بعدی که اقساط را به بانک پرداخت میکنید از پول خانه کسر میشود.
اما در فضای مجازی کشورمان، مطالب مختلفی درباره پرداخت وامهای صفر درصدی به متقاضیان در کشورهای اروپایی منتشر میشود! پس این وامها چرا در انگلیس برای خرید خانه پرداخت نمیشود؟!
در حال حاضر چنین وامهایی وجود ندارد؛ به دلیل وخامت حال اقتصاد انگلیس، وام صفر درصد وجود خارجی ندارد؛ وامها در انگلیس انواع مختلفی دارند، یک نوع وام وجود دارد که میزان درصد آن ثابت است که به این نوع وام "ریتی فیکس" میگویند و نوع دیگری بهنام "فلکسیبل" است که در آن میزان سود ثابت نیست و ممکن است هر سال افزایش پیدا کند مثلاً شما در ابتدا باید ۶ تا ۷ درصد سود بدهید اما این سود در سال بعد ۸ درصد میشود البته گرفتن این وام راحتر از گرفتن وام فیکس و ثابت است…