به گزارش مشرق، در یک سال گذشته فعالیت رسانهای سازمان منافقین علیه کشورمان بهطور محسوسی افزایش یافته است. بررسی علل این تمرکز بر عرصه مجازی اهمیت زیادی دارد.
تحلیلگران فضای مجازی و اعضای جداشده گروهک منافقین میگویند این گروهک تیمی بزرگ از کاربران فضای مجازی ایجاد کرده است که با رباتهای توییتری و دریافت دستورالعملهای روزانه، موجهای هشتگی علیه ایران به راه میاندازند. اخیراً شبکه خبری الجزیره در گزارشی، ضمن مصاحبه با تحلیلگران سیاسی و عناصر جدا شده از گروهک تروریستی منافقین، به پشتپرده راه افتادن توفانهای توییتری و ترند شدن هشتگهای معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت. یک خبرنگار نشریه «نیو آمریکا» گفته: «نقطه عطف واقعی، انتخاب (دونالد) ترامپ بود.
بیشتر بخوانیم:
«دهه مظلوم شصت»و دخترکانی که در آتش تکفیر «نفاق» خاکستر شدند +عکس
وقتی مشخص شد که خصومت با ایران (در دولت جدید آمریکا) بالا میگیرد، به ناگاه حسابهای کاربری زیادی در شبکههای اجتماعی ایجاد شد؛ حسابهایی متعلق به افراد بینام که همگی فضای ذهنی مشابهی داشتند و با اختلافی بسیار جزئی، همگی یک خط را در نوشتههای خود دنبال میکردند.» توییتر هیچگاه مبنای خود برای «دروغپراکن» بودن حسابهای حامی جمهوری اسلامی ایران را علنی نکرد ولی «مارک آونز» استاد دانشگاه «اِگزتر» انگلیس، با بررسی نحوه عملکرد حسابهای دارای عملکرد و رویه خبری یکسان، به نتیجهای متفاوت با توییتر و فیسبوک رسیده است.
آونز میگوید: گاهی برای تأثیرگذار بودن در فضای مجازی، برخی به ایجاد تعداد زیادی حساب کاربری در یک بازه زمانی کوتاه و استفاده از ربات روی میآورند. وی گفته: «اکثر حسابهایی که هشتگهای #ایران_را_آزاد_کنید و #تغییر_رژیم_ایران را از اواخر دسامبر (اوایل دیماه ۹۶) تا مِی توئیت میکردند، در یک بازه زمانی چهار ماهه ایجاد شدند. این بدان معناست که استفاده زیاد از این هشتگها، نشاندهنده این است که آنها توسط رباتها توییت میشوند.» الجزیره نوشته که اکثر حسابهای توییتری مخالف نظام ایران «به گروه مجاهدین خلق (منافقین) علاقه نشان میدادند.»
شبکه خبری الجزیره برای راستیآزمایی این مسأله تلاش میکند با کادر رهبری منافقین تماس بگیرد ولی آنها از مصاحبه سرباز میزنند. «حسن حیرانی» عضو سابق این گروهک تروریستی در مصاحبه با «لیسنینگ پست» گفته: «مجموعاً چندین هزار حساب کاربری توسط هزار تا هزار و پانصد نفر از اعضای سازمان اداره میشود. این حسابها به خوبی سازماندهی شدهاند و مدیرانشان، دستورالعملهای مشخصی برای آنچه باید انجام دهند دریافت میکنند.» «حسن شهبازی» از دیگر اعضای جداشده از منافقین، با شفافیت بیشتری از فعالیتهای این حسابهای توییتری و فیسبوکی برای دامن زدن به آشوبهای دیماه ۹۶ پرده برداشته و گفته: «برای فعال شدن هشتگها، به ما گفته میشد که دقیقاً روی چه هشتگی کار کنیم.
کار ما این بود که با جستوجوی ویدئوهای اعتراضات و نشر و بازنشر آنها، کامنتهای خودمان را در ذیل همان ویدئوها پخش کنیم.» وی در ادامه گفته: «ما به صورت روزانه، دستورالعملهایی برای تمرکز روی مسائل جاری ایران دریافت میکردیم، مسائلی مانند بالا رفتن قیمتها، بیکاری و فقر. ما باید با استفاده از توییتر، توجه جهانیان را به این مسائل جلب میکردیم و به هر طریقی، جمهوری اسلامی را مقصر نشان میدادیم. این وظیفه روزانه ما در فضای مجازی بود.»
بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور) سازمانی مردمنهاد است که در سال ۱۳۸۴ بهمنظور تبیین پرونده تروریسم در ایران تأسیس شده است. «سید محمدجواد هاشمینژاد» از خانواده شهدای ترور و دبیرکل بنیاد هابیلیان است که به منظور واکاوی بیشتر فعالیتهای این بنیاد و اقدامات رسانهای منافقین گفتوگوی مفصلی با «صبحنو» انجام داده است.
چه شد که بنیاد «هابیلیان» تشکیل شد؟
این مجموعه متشکل از خانواده شهدای ترور است. این قشر صدمات زیادی از تروریسم دیدهاند، به همین خاطر حس کردیم تشکیل این مؤسسه میتواند مؤثر باشد. این قضیه از دوجهت اهمیت داشت؛ اول اینکه خودشان مستند جزییات عملیاتهای تروریستی هستند. دوم اینکه این خانوادهها میتوانند شاهدانی باشند تا پشتیبانان تروریستها بیش از پیش معرفی بشوند و آنهایی که این جنایات را هدایت کردند، فراموش نشوند.
هدفتان گم نشدن این جنایات در صفحات تاریخ بود؛ درست است؟
دقیقاً! احساس کردیم در جاهایی استکبار از این ابزار استفاده همیشگی میکند تا به وسیله آن به مردم و نظام صدمه بزند و همین که از همان ابزار علیه خودمان هم استفاده بکند! گاهی شخصی ادعاهایی را مطرح میکند که خودش قبلاً آن اشتباه را مرتکب نشده است. یک وقتی هم یک جنایتکار، اتهامی را به یک قربانی مطرح میکند. اینکه یک قاتل طلبکار مقتول باشد اتفاق بسیار بدی است که استکبار با پررویی انجام میدهد.
به نظرمان رسید خانواده شهدای ترور سند زنده این قضیهاند. هم درسطح بینالمللی میتوانند مؤثر باشند و هم در داخل کشور خودمان. به هرحال یک دو دهه موضوع نفاق در کشورما فراموش شده بود. این خلأ امکان را به دشمن داد که الان مدعی چیزی شود که خودش گناهکار بزرگ آن است.
آیا این تشکل به صورت مردمی به وجود آمده یا به پشتوانه نهادهای دولتی؟
پدر بنده شهید شده است. چه کسی میتواند از خانواده شهدا مدعیتر باشد؟ درجاهای دیگر دنیا هم این مسأله وجود دارد. دولتها یک طرفاند و از سوی دیگر خانواده قربانیان ترور وجود دارند. خانواده شهدای ترور در این زمینه خودشان مدعیتریناند و اگر نهادها هم بخواهند در این زمینه کاری بکنند باید بروند سراغ مطالبات ما!
مجموعه شما حرکت جدیدی را در ایران آغاز کرد؛ درابتدا چه اهداف و اولویتهایی را مدنظر قرار دادید؟
ایده اولیهاش را در دوران نوجوانی داشتم. همیشه این سؤال را داشتم که چطور میشود یک گروهی چنین اقدامات آشکار تروریستی انجام دهد و در کشورهای دیگر پایگاه رسمی داشته باشد! این شکل عریان حمایت از تروریسم و جنایت بود که توسط غرب انجام میشد.
خیلی جالب است که منافقین و برخی دیگر از گروههای تروریستی که در کشورمان رسماً عملیات انجام دادهاند، در برخی کشورها پایگاه رسمی دارند؛ این اتفاق در دنیا بیسابقه است. در کجای دنیا داریم که در عرض چند ماه نخست وزیر و مقامات عالی یک کشور توسط گروهی ترور بشوند، آنها گردن بگیرند و در دیگر کشورها فعالیت رسمی هم بکنند!
جالب است که اتفاقاً کشور میزبان خودش در اسنادش عملیاتهای این گروهها را تأیید کرده است! این جریان عجیب و بیسابقه تنها درمورد جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. به نظرمان رسید که لازم است بهعنوان اسناد زنده این جنایات، ماهم باید حرف بزنیم.
*صبحنو