به گزارش مشرق، بررسی طرح استانی شدن انتخابات مجلس سابقه تلاش برای تغییر در نظام انتخابات، در مجالس ششم، هشتم و نهم وجود داشته که هر بار به دلیل ایرادات وارده از سوی نمایندگان و یا اعضای شورای نگهبان به ثمر نرسیده است.
بیشتر بخوانید:
طرح استانی شدن انتخابات مجلس به کجا رسید؟
از گفتوگو با کارشناسان و صاحبنظران این موضوع دریافتیم که این طرح بخش کوچکی از طرحی جامعتر جهت بهبود نظام انتخاباتی و تغییر رویکرد نمایندگان از سطوح محلی به سطوح ملی است که سایر بخشهای آن نظیر طرح جامع مدیریت شهری بنا به دلایلی از سوی نمایندگان نادیده گرفته شده است.
هدف اصلی این طرح تغییر رویکرد و نگاه نمایندگان از سطوح جزئی و محلی به سطوح ملی و کالن است که به وسیله حذف دغدغههای شهرستانی و محلی محقق میشود.
در این نوشته سعی داریم به این موضوع بپردازیم که طرح جدید استانی شهرستانی شدن انتخابات تا چه میزان میتواند به تحقق هدف فوق کمک کرده و نظام انتخاباتی را پیشرفت دهد.
ابتدائا به صورت موردی ابعاد مثبت و منفی طرح مذکور آورده میشود و در ادامه به تشریح کلی این موارد میپردازیم.
جنبههای مثبت:
۱ -پرداختن نمایندگان به بررسی امور ملی و پرهیز از صرف اوقات نمایندگی برای امور جزئی و جایگزین کردن برنامه محوری به جای شخص محوری.
۲ -تقویت فرهنگ تحزب
۳ -ارتقای سطح کیفی و افزایش کارایی مجلس از طریق ایجاد امکان انتخاب داوطلبان شاخصتر با صالحیتهای برتر
۴ -کاهش تخلفات و برخی بیاخلاقیهای انتخاباتی
تشریح جنبههای مثبت:
- با توجه به ضعف ساختاری و نبود قدرت کافی برای نمایندگان شورای شهر، نمایندگان مجبور شدهاند که عاوه بر وظایف قانونی و نظارتی خود، به انجام کارهای اجرایی در سطح حوزه انتخابیه خود بپردازند که همین امر سبب میشود گاهاً از وظایف نظارتی خود باز بمانند و یا نتوانند نسبت به مسائل مختلف نگاه ملی داشته باشند.
- با توجه به اینکه هزینههای تبلیغاتی به علت گسترش حوزه انتخابیه افزایش مییابد، گرایش به احزاب جهت مدیریت هزینهها و ایجاد ساختاری برای معرفی بهتر خود افزایش مییابد. در این قضیه، معرفی افراد مستقل بهصورت تکی، در سطح کل استان غیرممکن است. لذا افراد هم نظر مجبور میشوند تجمیع شوند تا بتوانند بهتر خود را تبلیغ کنند.
- با اجرایی شدن طرح و اتکای نمایندگان به لیستها و اینکه حوزههای انتخابیه گسترش یافتهاند، دیگر جابهجایی افراد جهت رأی دادن به یک نامزد در یک شهر تأثیری نخواهد داشت. همچنین کارهای غیراخالقی نظیر شام دادن و… برای یک نماینده خاص نمیتواند تأثیری بر نتیجه بگذارد.
جنبههای منفی:
۱ -جدا شدن بدنه مردم از لایه های بالای حاکمیت.
۲ -کاهش اتکای رأی نمایندگان به شهرستانهای کوچک و روستاها
۳ -کاهش مشارکت مردم
۴ -پررنگ کردن دعواهای قومیتی و ایجاد دوقطبیهای سیاسی، مذهبی و قومیتی در سطح استان به علت حیثیتیتر شدن انتخابات.
۵ -کاهش قدرت تحلیل مردم و عدم شناخت نمایندهها به دلیل گسترده شدن حوزههای انتخابیه و افزایش تعداد کاندیداها
۶ -افزایش چشمگیر نقش تبلیغات به دلیل کاهش قدرت تحلیل مردم
۷ -افزایش هزینهی انتخابات برای کاندیداهای مستقل
۸ -تحمیل هزینه بالا در صورت ابطال انتخابات
۹ -کاهش امکان ورود نخبگان نوظهور
۱۰ -افزایش قدرت لیستها و بالا رفتن احتمال فساد در انتخاب افراد لیست
۱۱ -نرسیدن به هدف نهایی طرح
۱۲ -کاهش پشتوانه مردمی مجلس و درجه نمایندگی تشریح جنبههای منفی
- محدود بودن دید نمایندگان، یک مشکل واقعی است ولی طرح مطرحشده که در واقع حذف دسترسی مردم به لایه های بالای حکومتی بدون ارائه جایگزینی برای این مهم است تنها پاک کردن صورت مسئله میباشد.
به دلیل افزایش دغدغه ً نمایندگان به سطوح ملی عما ساختاری که واسطهای ۴ بررسی طرح استانی شدن انتخابات مجلس بین مردم و مسئولین بالادستی باشد وجود نداشته که در نتیجه باعث جدا شدن بدنهی مردم از لایه های بالای حاکمیت میشود.
متمرکز و محدود بودن قدرت در شهر تهران خود به افزایش این فاصله دامن میزند.
بند یک سیاستهای کلی انتخابات مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)
تعیین حوزههای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی بر مبنای جمعیت و مقتضیات اجتناب ناپذیر به گونهای که حداکثر عدالت انتخاباتی و همچنین شناخت مردم از نامزدها فراهم گردد.
- با استانی شدن انتخابات به دلیل گسترش حوزه های انتخابیه تعداد نامزدها به طور چشمگیری افزایش می یابد. این افزایش تعداد نامزدها فرآیند شناخت را برای مردم بسیار زمانبر و پرهزینه کرده و درنتیجه کمتر کسی به سراغ این موضوع می رود.
از طرفی ازآنجاکه امکان شناخت کاندیداها به علت تعدد زیاد در سطح استان غیرممکن است افراد جوان نخبه و کارآمد که به تازگی پا به این عرصه گذاشته اند به صورت مستقل توان رقابت با سایر کاندیدها را ندارند و به حاشیه رانده می شوند.
- این طرح به طور فاحشی باعث کمرنگ شدن نقش آراء شهرستانها نسبت به مراکز استان می شود. آمارها نشان می دهد در ۲۲ استان، دومین شهر پرجمعیت استان کمتر از ۱۰ درصد جمعیت کل استان را شامل می شود همچنین در ۱۲ استان، مرکز استان بیش از ۵ برابر شهر دوم استان جمعیت دارد.
این دو آمار بهخوبی نشان می دهد سایر شهرهای استان نمی توانند نقش مؤثری در نتیجه انتخابات داشته باشند؛ درواقع حق تصمیمگیری مردم شهر درباره خودشان از آنها سلب میشود. به عنوان مثال اگر دو کاندیدا در یک حوزه انتخابیه یکی ۳۰ درصد آرا و دیگری ۱۵ درصد آراء را کسب کرده باشد، کاندیدایی به عنوان نماینده انتخاب می شود که رأی بیشتری در استان آورده باشد و عملاً رأی بخش اعظمی از مردم حوزهی انتخابیه مذکور، نادیده گرفته میشود.
تحت این شرایط تعداد زیادی از افراد شرکت کننده رأی خود را بی اثر دیده که در نتیجه موجب سرخوردگی این افراد و عدم شرکت در دور بعدی انتخابات میشود.
- در جمهوری اسلامی ایران تنوع قومیتی زیادی در استانها وجود دارد و اغلب ۵ در هر استان جمعیت یک قومیت بر سایر قومیتها غلبه دارد. با استانی برگزار شدن انتخابات، قومیت غالب پیروز نهایی انتخابات است که این مسئله موجب تشدید اختلافات و دعواهای قومی قبیلهای شده و ازآنجاکه نسبت جمعیتی در شهرها ثابت است، جمعیت مغلوب سرخورده میشود.
همچنین در استانهایی که نسبت جمعیتی برادران شیعه و سنی قابل توجه است این مشکل وجود دارد که یکی از این مذاهب نمایندهای در سطح استان نداشته باشد و این مصداق بیعدالتی در حق این افراد است.
به وضوح سه مسئله بالا مغایر با بند یک سیاستهای کلی «انتخابات» که از سوی مقام معظم رهبری اعلام شده است میباشد.
در جدول زیر نقش تأثیرگذار مراکز استان در نتایج انتخابات قابل مشاهده است.(توجه شما را به سه ستون آخر این جدول جلب میکنیم!)
بررسی طرح استانی شدن انتخابات مجلس بند دوم سیاستهای کلی انتخابات مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
برگزاری انتخابات مجلس شورای اسامی به صورت دومرحلهای در صورت عدم کسب نصاب قانونی در مرحله اول
- در طرح جدید با تک مرحلهای شدن انتخابات این بند کاما نادیده گرفته شده است. یعنی هیچ حداقل قانونی برای انتخاب فرد نماینده، در نظر گرفته نشده است.
با گسترش مرزهای انتخابات از شهرستانها به استان تعداد نامزدهای انتخاباتی به طور چشمگیری افزایش یافته که این افزایش تعداد موجب کاهش پشتوانه مردمی مجلس و درجه نمایندگی نمایندگان میشود. یعنی نمایندگان با نسبت آراء بسیار کمتری به مجلس راه می ً یابند خصوصاً که طبق این طرح انتخابات تنها در یک دوره برگزار میشود و افراد با هر نسبت آرایی هرچند اندک به مجلس راه مییابند.
این حدنصاب از ۷۰.۰ در دورهی اول به ۱۷.۰ در دورهی دهم تقلیل یافته است که پیشبینی میشود با استانی شدن انتخابات این نسبت از این مقدار هم کمتر شود.
بند پنج سیاستهای کلی انتخابات مطرحشده از سوی مقام معظم رهبری ممنوعیت هرگونه تخریب، تهدید، تطمیع، فریب و وعدههای خارج از اختیارات قانونی و هرگونه اقدام مغایر امنیت ملی نظیر تفرقه قومی و مذهبی در تبلیغات انتخاباتی.
- تجربیات گذشته نشان میدهد با استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسامی، انتخابات بسیار حیثیتیتر شده که در نتیجه باعث تشدید دو قطبیهای مختلف سیاسی، مذهبی و نژادی در جامعه میشود. دوقطبیهایی که میتواند شروعکننده تخریبها و تهدیدها و فریبها بوده و علاوه بر تخریب اشخاص و جریانهای مختلف کشور خوراک لجن پراکنی شبکههای معاند خارجی را تأمین کند.
در تبصره ۳ از بند اول این قانون آمده است که: «حوزههای انتخابیه استانهای آذربایجان شرقی و سیستان و بلوچستان، حوزه انتخابیه بیجار در استان کردستان، حوزههای انتخابیه تربتجام، تایباد، خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی، حوزه انتخابیه بندرلنگه در استان هرمزگان و حوزههای انتخابیه اقلیتهای دینی از شمول این قانون مستثنا هستند.»
این تبصره نشان میدهد که طراحان طرح خود به وجود این ایراد در طرح واقف هستند. مستثنا کردن چند استان که اقلیتهای قومی مذهبی در آن در تعادلاند این مشکل را رفع نمیکند و عملاً نادیده گرفتن اقلیتها در سایر استانها قلمداد میشود.
- بزرگ شدن حوزههای انتخابیه رابطه مستقیمی با هزینه انتخابات دارد. در طراحی نظامهای انتخاباتی بین وسعت حوزه انتخابیه با تأثیر پول در انتخابات یک نسبت مستقیم وجود دارد یعنی هر چه حوزه انتخابیه بزرگتر شود تأثیر پول در انتخابات و هزینههای انتخاباتی نامزدها به شدت افزایش مییابد.
به دلیل گسترش حوزهی انتخابیه هزینه تبلیغات بسیار باال رفته که تنها راه تقلیل آن ارائه لیستهایی برای استان است و از آنجاییکه تحزب در کشور ما سازوکار معینی ندارد لیستی شدن انتخابات، علاوه بر سلب امکان شناخت برای مردم خود عاملی برای ایجاد فساد، در انتخاب افراد لیست میشود. به علاوه از آنجا که در این مدل، لیستها قدرت بالایی پیدا میکنند و احتمال ورود افراد مستقل و یا جریانات باقدرت کمتر تقلیل پیدا می کند ترکیب افراد مجلس در دوره های مختلف ثابت باقی می ماند و افراد از پیش تعیین شده ای بدون دردسر به مجلس راه می یابند.
همچنین وابستگی نماینده به لیستها زیاد شده و خود را ملزم به پاسخگویی به مردم نمیداند و منافع لیست را بر منافع ملی ترجیح می دهد.
- با توجه به اینکه دعواها و اختالفات حزبی در خصوص نمایندگی مجلس، برای مردم هنوز جذاب نیست و مردم کمتر توجهی به آن دارند، مشارکت مردم در این انتخابات کمتر میشود. در واقع به دلیل عدم وجود فرهنگ و لزوم وجود احزاب و مسائل سیاسی، مردم رغبتی به حضور در این نوع رقابتها نخواهند داشت و رقابتهای قومیتی جذابتر است.
شاهد مثال آن درصد مشارکت مردم تهران بهعنوان یک استان که مسئله قومیت در آن مطرح نیست، در انتخابات اخیر مجلس ۵۰ بود در حالیکه در استان خوزستان به عنوان استانی که دارای مسائل قومیتی متعدد است، درصد مشارکت ۷۰ بود. ً -
نظام انتخابات کنونی ما تماماً به صورت اکثریتی است درصورتی که تقریباً در تمام کشورهای توسعه یافته انتخابات به این روش برگزار نمیگردد و یا حداکثر در حوزه های تک نماینده ای این نظام اجرا میشود.
شاهد این مدعا نظام انتخابات در شهر لندن است. انتخابات در مناطق مختلف لندن به صورت مجزا و تک نماینده به صورت اکثریتی برگزار می شود. یعنی شهر لندن خود به چند حوزه انتخابیه تقسیم شده است. اما در ایران …!
بررسی طرح استانی شدن انتخابات مجلس نویسندگان این منت به وجود مشکلات عدیده در نظام انتخاباتی کشور که باعث ضعف در ساختار بی عدالتیهای بسیاری تصمیم گیری و موجب می شود واقف اند اما مشکلات آن چیزی نیست راهکار برون رفت از این شورای اسلامی تاکنون که نمایندگان محتم مجلس استانی شهرستانی شدن مطرح کرده اند.
طرح انتخابات هرچند ممکن است بخشی از مشکلات این نظام را برطرف کند اما معتقدیم مشکلات بزرگتری را به وجود میآورد.»
تهیه شده توسط بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران