سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دستکاری در آمار و شناسنامههای سیاسی برای «عبور از روحانی»
«غلامرضا انصاری»، فعال اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه آرمان امروز در اشاره به اصلاحطلبان گفته است:
کسانی که از حیثیت، مال، آبروی خود مایه گذاشتند و جریانی حداقلی و چند درصدی را در سال ۹۶ به حداکثر رساندند امروز در ساختار دولت چه میزان ایفای نقش میکنند یا چه سهمی به آنها داده شده است؟ اگر اصلاحطلبان و حامیان دولت خویشتنداری میکنند و دنبال سهمخواهی نبودند و تلاششان بیشتر برای نجات کشور از شرایط بحران بوده این وظیفه رئیس دولت است که بتواند از این ظرفیت گسترده و بالقوهای که توانسته با اخلاص و توانمندی پایههای دولت را تثبیت کند و اعتماد طبقات مختلف جامعه را نسبت به دولت ایجاد کرده استفاده کند، اما شاهد بودیم که متاسفانه چنین امری اتفاق نیفتاد.
او در ادامه تصریح میکند:
این بیانصافی است که جریانی ۸۰ درصد پایگاه اجتماعی دارد، اما ۱۰ درصد در دولت حضور عملیاتی و اجرایی نداشته باشد، اما جریانی که ۱۰ تا ۱۵ درصد پایگاه اجتماعی دارد بیش از ۸۰ درصد اختیارات اجرایی و عملیاتی را در اختیار داشته باشد. طبیعی است که چنین دولتی حتی اگر دچار بحران نیز نبوده و از شرایط ویژه تحریم نیز برخوردار نباشد موفق نخواهد بود. دولت موجود آقای روحانی نیز متاسفانه گرفتار چنین شرایطی شده است. [۱]
*اظهارات انصاری در حالی است که اولاً دولت دوم حسن روحانی که با حمایت، تضمین و تَکرار میکنم جریان چپ پیروز شد؛ از دولت اول او اصلاحطلبتر است!
ثانیاً انصاری باید توضیح بدهد چرا طوری وانمود میکند که انگار آقایان جهانگیری، نوبخت، دژپسند، شریعتمداری، زنگنه، ظریف و… بعلاوه کثیری از استانداران و فرمانداران کشور که جملگی از وزرا و مقامات دولت اصلاحات بودهاند را اصلاحطلب نمیداند؟
و ثالثاً آقای انصاری بایستی سند ۸۰ درصد و ۱۰ درصد و ۱۵ درصدی که مدعی آنست را به مردم ارائه کند و گرنه صحبتهای او تدلّس سیاسی ارزیابی خواهد شد.
پیش از این یک فعال دیگر اصلاحطلب مدعی شده بود که فقط ۳۰ درصد مردم ایران طبق خواستههای حاکمیت زندگی میکنند.
اظهاراتی که البته برای آنها نیز سندی ارائه نشده بود .[۲]
نکته جالب دیگری که در اظهارات انصاری وجود دارد اینست که اصلاحطلبان برای مبرّی جلوهدادن خود از وضع موجودی که پدید آوردهاند حتی دست به پاک کردن شناسنامه سیاسی برخی افراد حاضر در کابینه و سابقه اصلاحطلبی آنان نیز میزنند!
مثلاً علی صوفی، از وزرای دولت اصلاحات چندی قبل طی اظهاراتی مدعی شده بود که روحانی، «فرهاد دژپسند» وزیر اقتصاد را برای رضای اصولگرایان به مجلس معرفی کرده است!
این در حالیست که دژپسند از مدیران دولت اصلاحات و از افرادی بود که در اعتراض به مدیریت احمدینژاد از سازمان خود استعفا کرد .[۳]
***
آیا وزیر جهاد کشاورزی درباره خوداتکایی غذایی دروغ میگوید؟
اصرار اصلاحطلبان بر تحقق شرایط «نفت در برابر غذا»!
خبرگزاری مهر، گزارش داد: غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس به تازگی طی اظهاراتی گفته است: دوسوم درآمد نفتی در سال آینده به ۹ کالای اساسی که جزو امنیت غذایی برای مردم هستند اختصاص یافته است ![۴]
*درباره اظهارات جعفرزاده بیان چند نکته ضروریست:
یکم: فقط دور ریز سالیانه غذای مردم ایران معادل ۶۰ درصد درآمد نفتی کشور است.
این حقیقت بدان معنی است که اگر هم مسئولی چنین تصمیم غلطی را درباره اختصاص درآمد نفتی به خرید غذا گرفته؛ در اوج کمتوانی و کمدانشی نسبت به مسئله مدیریت مصرف قرار داشته است .[۵]
دوم: اظهارات جعفرزاده با منطق هم تطابق ندارد چه اینکه ایران اسلامی اساساً با بحران و یا کمبود خاصی در امر غذا مواجه نیست که بخواهد دو سوم درآمدهای نفتی خود به آن اختصاص دهد.
جالب آنکه خبرگزاری اسپوتنیک روسیه درباره ادعای کمبود برخی اقلام در ایران مینویسد:
«بررسی آمار کمبود کالا در سال های اخیر در ایران ناشی از اعمال تحریم های ظالمانه آمریکا نشان می دهد که علیرغم اینکه ایران چندین دهه است با این تحریم ها مواجه می باشد اما تقریباً می توان گفت هیچ کالایی نیست که نشود درون ایران پیدا کرد و به دلایل شرایط جغرافیایی ایران تقریباً همه نوع کالای خارجی امروزه وارد ایران می شود و تحریم ها فقط منجر به آن می شود که این کالا گرانتر به دست ایرانی ها برسد .»[۶]
سوم: مردم باید این صحبتهای محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی را باور کنند که زمانی گفته بود: «وزارت جهاد کشاورزی توانسته است کشور را در تولید محصولات اساسی به تولید داخلی متکی و امنیت غذایی کشور را با اتکا به تولید داخلی تامین نماید »[۷] یا صحبتهای جعفرزاده را؟!
بدیهیست که هرکدام از این دو نفر که دروغ گفته باشند بایستی مورد پیگرد امنیتی قرار گیرند چه اینکه هدف قرار دادن امنیت غذایی مردم کشور یک گناه نابخشودنی است.
لازم به توضیح است که بخشی از اصلاحطلبان و دولتیها طی ۶ سال گذشته دائماً اصرار داشتهاند که ایران به دلیل تحریمها وعدم حضور در مناسبات بینالمللی؛ میرود تا مجبور به اتخاذ سیاست «نفت در برابر غذا» شود.
البته این سیاست یک ذنب لایغفر نیست ولی نکته اینجاست که این مسئله بر شرایط فعلی ایران اسلامی که با وجود برخی ناکارآمدیهای دولت اما همچنان در مسیر پیشرفت قرار دارد؛ تطابق ندارد.
برخی محافل تحلیلی معتقدند اصرارهای دولتیها و اصلاحطلبان بر وقوع سیاست نفت در برابر غذا نقش جاده صاف کنی برای امضای برجام، CFT و پالرمو را دارد.
در اینجا و منباب کنایه به آقای جعفرآبادی باید اشاره کرد در کشوری که یک نماینده پارلمانش برای صفحه اینستاگرام خود جشن تولد میگیرد؛ علیالاصول بحران غذایی و شیوع گرسنگی وجود ندارد...
***
دروغهایی که آرمین و تاجزاده به امام و رهبری بستند
«مصطفی تاجزاده»، فعال اصلاحطلب، از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ و از عاملان وضع موجود کشور به تازگی در بخشی از مناظره خود با علیرضا زاکانی از نمایندگان سابق مجلس، طی اظهاراتی در اشاره به فتنه سال ۸۸ گفته است: «یک کلام رهبری گفتند شکست احمدی نژاد شکست من است همه بسیج شدند که احمدی نژاد انتخاب شود»!
تاجزاده اما در پاسخ به خواسته زاکانی مبنی بر اینکه این حرف دروغ است و سند آن کجاست؟ ادعا کرد که رهبر انقلاب این حرف را در یک جلسه خصوصی گفتهاند.
تاجزاده همچنین خطاب به زاکانی گفته است: ما که مثل شما شنود نداریم… رهبری تکذیبیه بدهند ![۸]
غیر از تاجزاده، محسن آرمین، دیگر فعال اصلاحطلب نیز به تازگی صحبتهایی را به نقل از امام راحل پیرامون شهید لاجوردی مطرح کرد که درباره آنها هم سندی موجود نیست.
آرمین در خبرگزاری دولتی ایرنا گفته بود:
«آقای خویینیها هم بعد از بررسی و مطالعه پرونده (پیگیری انفجار دفتر نخستوزیری توسط لاجوردی) به امام گزارش داد که این اتهامات بیاساس است و هیچ دلیل و مدرکی در پرونده در تأیید آن وجود ندارد.
امام پس از شنیدن گزارش آقای خوئینیها گفته بود که من هم از اول میدانستم که چنین چیزی درست نیست. جریانی در کار است تا نیروهای موثر و توانای انقلاب را کنار بزند. کسانی که این پرونده را درست کردهاند باید مورد بررسی قرار بگیرند ظاهراً مقصودشان این بود که بررسی شود آیا دستهای مشکوکی در این ماجرا وجود دارد یا صرفاً اختلافات و کینههای سیاسی علت این پرونده سازی است و بعد گفته بودند که من خود در باره این پرونده قضاوت میکنم و حکم به مختومه شدن آن میدهم. »[۹]
جالب آنکه تنها جملاتی که از حضرت امام درباره شهید لاجوردی در صحیفه امام وجود دارد مربوط به حمایتهای مرحوم احمد خمینی از شهید لاجوردی است.
*نسبت دادن این اسرائیلیات و مهملات به امام و رهبری نمیتواند اتفاقی باشد!
خاصّه اینکه در تاریخ صدر اسلام خواندهایم که جماعتی از مخالفان ولایت امیرالمؤمنین در جنگ صفین، بلافاصله پس از محرز شدن شکست طرح حکمیت؛ با این ادعا به میدان آمدند که مسئول حکمیت، علی (ع) است! و او هم بایستی به همراه ما توبه کند.
جالب توجه است که در جریان قضایای مربوط به «برجام» نیز شاهدیم که جماعت برجامیان بلافاصله پس از روشن شدن شکست برجام (که بارها و بارها مورد هشدار شخص رهبر انقلاب و کسانی از منتقدان دلسوز کشور قرار گرفته بود) این علم را برداشتند که برجام تصمیم نظام و رهبری بوده و روحانی فقط یک مجری ساده است.
در این زمینه حتی یکی از جماعت برجامیان به صحنه آمد و خطاب به منتقدان از این گفت که چه اصراری دارید تا بگویید برجام کار روحانی است؟!
مسئله جالب توجه پیرامون نسبت دادن این اسرائیلیات به امام و رهبری نیز اینست که این مقولات همواره در مقاطعی مطرح شدهاند که پای شکستهای بزرگ اصلاحطلبان و یا در مظان اتهام بودن کسانی از آنها در میان بوده است...
فیالواقع هم در پرونده انفجار نخستوزیری، هم در ماجرای فتنه ۸۸ و هم در ماجرای برجام و شکست آن؛ اولاً شاهد وجود یک شبکه جاسوسی هستیم و ثانیاً در تمام این رخدادها، کسانی یا تمام افراد حلقه اصلی جریان سیاسی خاص در مظان اتهام بودهاند.
و در فرجام ماجرا هم شاهد هستیم که مهملاتی دروغین به ولی فقیه منتسب میشود.
برخی تحلیلگران معتقدند این رفتار به این دلیل شکل میگیرد که جریان خاص بصورت علیالرویه معتقد است که باید ولی فقیه و رهبری نظام را در تمام رخدادهای تلخ شکل گرفته در حیات ۴۰ ساله انقلاب؛ بعنوان مسببالاسباب تمام اتفاقات جلوه داد و اینطور به ذهن مردم تلقین کرد که در پشت تمام این رخدادها رهبری است!
فعالیت و هدفی که در صورت سکوت خواص، عدم روشنگری و عدم مطالبه نهادهای تاریخی و علمی کشور در زمینه ضرورت ارائه اسناد؛ میتواند به تکرار رخدادهای صدر اسلام نیز منجر شود.
***
۱_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/247122