به گزارش مشرق، ونزوئلا این روزها درگیر بحرانی است که بسیاری از مردم این کشور را به امید گرهگشایی از مشکلات اقتصادی با اپوزیسیون همراه کرده است. در این میان، دومینوی افول حکومتهای چپگرای آمریکای لاتین و ظهور دولتهای راستگرا در کشورهایی چون برزیل و آرژانتین، آمریکا را به تعبیر رویای احیاء قدرت در منطقهای که حیاط خلوت خود میداند، بیش از پیش امیدوار کرده است.
کمتر از یک سال پیش و قبل از آنکه ونزوئلا به شرایط فعلی گرفتار شود، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در جلسات خصوصی دولت واشنگتن، با اتکا به اتهامات حقوق بشری، از تمایل برای حمله نظامی علیه ونزوئلا سخن گفته بود حال آنکه در آن مقطع زمانی، مثلث بازدارنده کاخ سفید شامل «رکس تیلرسون»، «هربرت مک مستر» و «جیمز ماتیس» که به ترتیب وزیر خارجه، مشاور امنیت ملی و وزیر دفاع سابق آمریکا بودند؛ مانع از بال و پر دادن به این ایده میشدند چرا که به عقیده آنها نه تنها واشنگتن برای پیشبرد این طرح از اجماع نظر کشورهای آمریکای لاتین برخوردار نبود؛ بلکه به هر حال دوران براندازی رژیمهای به زعم آنها متخاصم آن هم به واسطه لشکرکشی نیروهای آمریکایی به سر آمده بود.
بیشتر بخوانید:
مداخلههای واشنگتن در آمریکای لاتین +جدول
فیلم / بازدید مادورو از چند پادگان نظامی ونزوئلا
بنابراین آمریکا باید برای به زیر کشیدن دولت سوسیالیستی ونزوئلا و همسو کردن این کشور با دیگر دولتهای غربگرای آمریکای لاتین، همچنان صبوری به خرج میداد و مترصد شرایط مناسب میماند.
در این فاصله، قدرتیابی اپوزیسیون در کنگره ملی ونزوئلا بهترین فرصت را به آمریکا و مخالفین منطقهای داد. اینکه یک نهاد ملی در برابر دولت کاراکاس بایستد و مشروعیت آن را زیر سوال ببرد میتوانست به دخالتهای واشنگتن رنگ و بوی مردم سالاری بدهد. از این پس، صف آرایی میان «خوان گوایدو» که با وعده رفاه اقتصادی به میدان آمده بود و «نیکلاس مادورو» رئیس جمهوری که همه وعدههایش برای رفاه اقتصادی ناکام مانده بود؛ به رویارویی مردم و دولت تعبیر میشد و هر اتهامی که گوایدو به مادورو نسبت میداد؛ رنگ و بوی مردمی به خود میگرفت.
به این ترتیب، آمریکا با نقاب مردم سالاری که بر چهره اپوزیسیون زد؛ وجاهت رویدادهای سیاسی که به دست دولت کاراکاس رقم خورد و شامل انتخابات مجلس قانون اساسی و ریاست جمهوری بود؛ زیر سوال برد.
تا این مرحله، آمریکا در ایجاد دو دستگی در بدنه دولت و ملت ونزوئلا موفق عمل کرده بود و این توطئه را چهارشنبه گذشته با مشروعیت زدایی از دور دوم ریاست جمهوری مادورو و واگذاری قدرت به گوایدو، به حد کمال رساند.
اکنون ونزوئلا کشوری است با ۲ رئیس جمهور که یکی از آنها یعنی گوایدو دولت ندارد البته تا وقتی که ارتش با او همراه نشده است.
در مصاف میان گوایدو و مادورو، هر یک از طرفین به ارتش به عنوان دروازه بان قدرت نگاه میکند که از زمان روی کار آمدن «هوگو چاوز» رهبر فقید دولت سوسیالیسم، بازیگر کلیدی در عرصه حفظ قدرت این حزب سیاسی بوده است.
این به آن معنا است که قدم نهایی در تعیین سرنوشت ونزوئلا را ارتش برخواهد داشت.
از زمان بالاگرفتن تنشها در دولت ونزوئلا، صدها نفر از افراد ردههای پایین تا متوسط ارتش ونزوئلا که فشار اقتصادی را حس میکنند به کشورهای مجاور گریخته اند و با غصب ریاست جمهوری از سوی گوایدو و ناامیدی از بهبود اوضاع، شاهد پناهندگی «خوزه لوئیس سیلوا» وابسته نظامی سفارت ونزوئلا در واشنگتن به دولت آمریکا و اعلام حمایت وی از گوایدو بودیم. وی همچنین از نیروهای مسلح ونزوئلا خواست تا به پیروی از وی، اقدام مشابهی را انجام دهند.
اما آیا میتوان اقداماتی مشابه آنچه که به آن اشاره شد را نشانهای مبنی بر آمادگی ارتش ونزوئلا برای کودتا تلقی کرد؟
در واقع، چنین پیشنهادی شاید به مذاق ردههای پایین و متوسط ارتش ونزوئلا که فشار ناشی از بحران اقتصادی و اجتماعی را حس میکنند، خوش بیاید اما ردههای بالای ارتش با برخورداری از منابع دولتی و نفتی، همچنان طرفدار دولت مادورو هستند و این خود مانعی بزرگ برای تحقق رویای آمریکا به پیشبرد کودتا در ونزوئلا است.
از طرف دیگر، تحقق کودتا در هر کشوری نیازمند هماهنگی گسترده است که این امر با توجه به اِشراف دستگاه اطلاعاتی ونزوئلا بر ردههای پایین و متوسط ارتش امکانپذیر نیست.
این درحالی است که به دلیل پایین بودن سطح تعلیمات، کهنگی تجهیزات و عدم دسترسی به قطعات جایگزین، توانمندی نیروهای مسلح ونزوئلا به لحاظ عملیاتی ناچیز است.
با این حساب، اگر کودتایی رخ بدهد که مستلزم اقداماتی چون اشغال اماکن نظامی و خلع سلاح نیروهای مدافع دولت است؛ تمام موارد ذکر شده اثری منفی بر توانمندی ارتش ونزوئلا خواهد داشت.
روز شنبه، بعد از برگزاری جلسه شورای امنیت درخصوص تحولات ونزوئلا، بسیاری از کارشناسان این فرضیه را مطرح کردند که اگر ظرف ۴۸ ساعت آینده، نیروهای ارتش ونزوئلا با گوایدو همراهی کنند؛ دولت مادورو سقوط خواهد کرد حال آنکه سپری شدن این بازه زمانی بدون حصول نتیجه دلخواه، به معنی آن خواهد بود که آمریکا برای براندازی مادورو نیازمند زمان بیشتر است.
با این حساب، تنها راهی که پیش پای گوایدو میماند این است که به تطمیع ردههای پایین و متوسط ارتش ونزوئلا با دادن وعدههایی چون عفو در صورت روگردانی از دولت کاراکاس ادامه دهد.
از سوی دیگر، دولت کلمبیا دیروز تاکید کرده بود که اگر گزینه حمله نظامی از خارج مطرح شود؛ پایگاههای خود را در اختیار آمریکا قرار نخواهد داد. این در حالی است که کلمبیا نیز در جمع کشورهایی است که گوایدو را به رسمیت شناخته است.
هنگامی که گزینه حمله نظامی آمریکا به ونزوئلا مطرح نیست و همزمان احتمال کودتای نظامی از داخل نیز دور از تصور است، اینکه واشنگتن و کاراکاس برای تعیین یک بازه زمانی ۳۰ روزه که راهگشای مذاکره میان ۲ کشور باشد؛ به توافق میرسند گویای آن است که آمریکا هم به خوبی به مخاطرات راهی که در پیش گرفته آگاه است و اگر چه به دخالت ارتش در عرصه تحولات ونزوئلا دل خوش کرده، اما به کارآمد بودن این گزینه اطمینان ندارد.
گفتنی است روز شنبه، چند ساعت پس از برگزاری جلسه شورای امنیت، نیکلاس مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا با تعلیق درخواست خود مبنی بر خروج فوری دیپلماتهای آمریکایی از این کشور، مانع از شدت گرفتن دامنه تنشها شد.