به گزارش مشرق، استاد رسول جعفریان در کانال خود تصویری منتشر کرده از یادداشتی در پشت نسخهای خطی از کتاب «اسرار پاریس» اثر اوژن سو (۱۸۰۴-۱۸۵۷) که به خط دوستعلی خان معیرالممالک (نوۀ محبوبِ ناصرالدین شاه) است و نکاتی دربارۀ ترجمه و رواج رمانهای اروپایی در دوره ناصری دارد که برای اطلاع از تاریخ ترجمه و جنبههای اجتماعی آن جالب است:
«… مادرم عصمتالدوله محترمهترین دختر ناصرالدین شاه میل مفرطی داشت به خواندن قصص و حکایات.
در آن زمان، از رمانهای فرنگی در تهران ترجمه نمیشد و به طبع نمیرسید. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات، رئیس دارالترجمۀ دولتی بود و به امرِ شاه از تواریخ و قصص فرنگی ترجمه میکرد و به عرض میرسانید. از جمله این کتاب بود. زن اعتمادالسلطنه، اشرفالسطنه، چون میل مادر مرا به این قِسم کتُب میدانست، برای مادرم فرستاد که بخواند. چون کتاب مفصل بود و خواندنش به طول میانجامید، علی هذا مادرم کتاب را اوراق کرده به کُتّابِ عدیده داد، در زمان قلیلی استنساخ شد. علت اختلاف خطوط در کتاب این است.
در اطراف مادرم، همیشه از شاهزاده خانمها و خانمهای محترمه دیگر و پیرهزنهای خوشصبحت ده پانزده نفر بودند. در زمستانها کرسی بزرگی که در اطاق آئینه مینهادند، همه در اطراف کرسی نشسته به صحبتهای شیرین و خواندن کتاب وقت عزیز را میگذراندند. (وای بر امروز و تفریحات امروز و عبارات دلخراش مهوّع که در مجالس امروز برپا میباشد) (نعوذ بالله). این کتاب را در آن زمان مادرم میخواند. به این معنا که یکی از خانمها میخواند، پس از خسته شدن دیگری میخواند، و در ضمنِ خواندن تحقیقات مینمودند که بسیار شنیدنی و لذید بود. بعضی اوقات هم بنده در گوشهای قرار گرفته و گوش میدادم ولی چیزی نمیفهمیدم. روزگاری شیرینتر و بهتر از آن نمیشد…»