به گزارش مشرق، عباس کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگو با پرس تی وی، شورای نگهبان را یکی از دستاوردهای مهم انقلاب برای اجرای حاکمیت قانون و تضمین حقوق مردم و شهروندان توصیف و خاطرنشان کرد: قانون اساسی در هر کشوری، تبلور آرمانها و آرزوهای مردم آن جامعه برای یک نظامی سیاسی بهتر است و قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز برگرفته از آرمانهای بلند مردم مسلمان بوده و طبیعتا حاکمیت قانون نیز یکی از مطالبات اصلی آنها بود. از این رو، شورای نگهبان با هدف نظارت بر تدوین قوانین تصویب شده در مجلس ایجاد شد تا از این طریق، علاوه بر انطباق این مصوبات با قانون اساسی، از حقوق مردم نیز محافظت گردد.
بیشتر بخوانید:
احتمال تمدید تعلیق ایران در "FATF"
آیا با پذیرفتن CFT و FATF وضع بهتر میشود؟
CFT قوانین خود را بر کشورها حاکم میکند
راه حل کیهان برای مهار گرانی
مصادره یک مخالف به سود FATF
چه کسانی موافق پالرمو صحبت کردند؟
وی ادامه داد: قبل از انقلاب، در واقع امر، چیزی به عنوان قانون در جامعه جریان نداشت و هرچه بود، اراده یک فرد بوده که در همه شئونات جامعه حاکم بود. در نظام طاغوتی، نظام سیاسی مبتنی بر قانون وجود نداشت و یکی از شعارهایی که مردم در طول راهپیمایی های انقلاب شرکت داشتند، حاکمیت قانون و مطالبه برای اجرای قانون بود. بعد از پیروزی انقلاب و زمانی که قانون اساسی با حمایت گسترده مردم شکل گرفت، مجلس خبرگان نهادی را برای پاسداری و حفاظت از این قانون اساسی پیشبینی کرد.
کدخدایی در خصوص ادعای برخی کشورهای غربی در خصوص غیردموکراتیک و گزینشی بودن شورای نگهبان گفت: باید دید که معیار دموکراتیک بودن یک نهاد و یا یک نظام چیست. معیار دموکراسی در غرب، رای اکثریت است که میتواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم باشد. به عنوان مثال، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یک انتخابات دو مرحلهای است بدین معنی که مردم ابتدا اعضای کالجهای انتخاباتی را انتخاب میکنند و آن اعضا نیز رئیس جمهور را بر میگزینند. طبق اصل ۱۱۱ قانون اساسی، رهبری از سوی مجلس خبرگان که با آرای مردم انتخاب میشوند، تعیین میشود و این نمایندگان مردم، رهبر را انتخاب میکنند.
سخنگوی شورای نگهبان افزود: طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی، یکی از وظایف رهبری، انتخاب فقهای شورای نگهبان است. پس در یک چرخه غیرمستقیم، هم فقهای شورای نگهبان و هم حقوقدانها منتخب مردم هستند. اگر ملاک و معیار در غرب، رای اکثریت است، اعضای شورای نگهبان نیز بر همین اساس انتخاب میشوند و انجام وظیفه میکنند.
عباس کدخدایی ادعای غربیها در رابطه با نقض حقوق اقلیتها در ایران را عجیب دانست و افزود: از ابتدای انقلاب، اقلیتهای مذهبی همگام و همراه با جمهوری اسلامی بودهاند و از این رو، ایران نه تنها به حقوق این افراد توجه داشته بلکه حقوق خاصی را نیز برای این افراد در نظر گرفته و خوشبختانه در حال حاضر هم، اقلیتها در حوزههای مختلف از جمله سیاست حضور دارند.
وی در خصوص لایحه کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT) که توسط مجلس تصویب و در شورای نگهبان رد شد، گفت: همانطور که پیشتر اشاره کردم، یکی از وظایف ما در شورای نگهبان، انطباق مصوبات مجلس با قانون اساسی است. در این موضوع، ما چهار مصوبه را پیشبینی کردیم که در مجلس شورای اسلامی اصلاح شود که اخیرا نیز اصلاحاتی بر روی این موارد انجام و برای بررسیهای بیشتر به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع شد. مجمع تشخیص مصلحت میتواند این مصوبات را بر اساس تشخیص خود برای مدت معینی برای مصلحت تصویب کند.
وی در ادامه افزود: بنابراین، همچنان راه باز است و این امکان وجود دارد که در مجمع تشخیص مصلحت، کنوانسیونهای پالرمو و CFT به تصویب برسد. اما شورای نگهبان باید وظایف قانونی خود را انجام دهد. اگر ما از این ایرادات چشمپوشی کنیم، در واقع وظایف قانونی و اختیارات خودمان را به کار نگرفتیم که به نوبه خود یک نوع تخلف به حساب میآید.
کدخدایی در تحلیل واکنش اروپا نسبت به مساله برجام و شروطی که اروپا برای ایران جهت بهرهمندی از ساز و کار مالی «اینستکس» مطرح کرد، گفت: برجام تلاشی بود برای شکل گیری یک توافق بین المللی که هم ملاحظات غربیها و آمریکا در آن باشد و هم ملاحظات کشور ایران. در برجام طرف غربیها به تعهداتش پایبند نبود و انتظار میرفت که اروپاییها، بهتر عمل میکردند. اگر آنها خودشان را مبدع روابط بین الملل میدانند، انتظار میرفت که خودشان را اثبات کنند، نه اینکه یک ظرفیت محدودی را با اما و اگرهای بسیار متعدد و با تردیدهای زیاد پیشنهاد کنند که برای نمونه، بیانیهای که بعد از انتشار اینستکس از سوی اتحادیه اروپا منتشر شد، خیلی ناامید کننده بود. آنها مسائل موشکی، مسائل یمن، مسائل سوریه و غیره را به این وضعیت گره زدند که دور از انتظار بود.
سخنگوی شورای نگهبان بر پیشنهاد همیشگی ایران مبنی بر حل درگیری های منطقه از طریق گفتوگو تاکید و خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای شکل گیری، هیچگاه مدعی جنگ، درگیری و خونریزی نبود و همیشه مدعی صلح و همزیستی مسالمت آمیز مخصوصا با همسایهها و دیگر کشورها بود. نمونه بارز آن درگیریها در کشورهای سوریه، عراق و یمن است که ایران تنها برای کمک به مردم بیسلاحی که مورد هدف گروههای تروریستی و نیروهای نظامی عربستان و متحدانش قرار میگرفتند، وارد عمل شد. در مورد مساله یمن، ما از همان ابتدا گفتیم که با راه حل نظامی نمیتوان به این درگیریها پایان داد، اما کسی گوش نداد. معتقدم کشورهایی که جنگ با یمن را آغاز کردند، میبایست به این جنگ پایان دهند و خسارت آن را بپردازند. آمریکا و اروپا باید از عربستان و متحدانش که هر روز کودکان بیسلاح را مورد حمله قرار میدهند، بخواهند تا از منطقه خارج شوند و آنها را مجازات کنند.