به گزارش مشرق، «احمد دوست محمدی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
بیانیه اخیر مقام معظم رهبری به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، که بهدرستی «بیانیه گام دوم انقلاب» نام نهاده شده است و در واقع، نقشه راه چهل سال دوم انقلاب را ترسیم میکند، حاصل و عصارهای از تجربیات، علم، حکمت و مدیریت رهبر بیبدیلی است که از همان روزهای آغازین انقلاب، بلکه سالها قبل از آن، در تمامی صحنهها و گردنههای حساس انقلاب، حضور تاثیرگذار و تعیینکننده داشته و از دل حوادث سهمگین و خطرناک، که هر یک به تنهایی برای از پای درآوردن یک نظام نوپای بعد از انقلاب، کافی بودند، پیروز و سربلند بیرون آمده و ایران اسلامی را، با قدرت و اقتدار مثالزدنی و همراه با سه اصل اساسی عزت، حکمت و مصلحت، به سوی قلههای عظمت و افتخار هدایت کرده است. بهگونهای که امروز، پس از گذشت چهار دهه از عمر پرخیر و برکت انقلاب اسلامی و بنابر اذعان و اعتراف مکرر هم دوستان و هم دشمنان قسمخورده و ریز و درشت منطقهای و فرامنطقه، به قدرت برتر منطقه تبدیل شدهایم و تمامی این راه سخت و طولانی را هم با پای خود طی کردهایم، آن هم در اوج ظالمانهترین و غیرانسانیترین تحریمهایی که تاریخ به یاد دارد.
بیشتر بخوانید:
خط امام و رهبری یکی است
پوستاندازی جمهوری اسلامی در چله دوم
بنابراین معلوم است که نمیتوان بیانیهای با این پشتوانه ذیقیمت و آیندهساز را، که در عین ایجاز و اختصار، سرشار از نکتههای حکمتآموز و راهگشا بوده و از جامعیت، شمولیت، وسعت و عمق منحصر به فردی هم برخوردار است، در یک یا چند مقاله مورد تجزیه و تحلیل و بهرهگیری قرار داد. این برنامه راهبردی و نقشه راه باید در سالهای پیش رو، و البته بدون فوت وقت، از سوی سیاستگذاران، تصمیمسازان، دولتمردان و مدیران مسئول و مدبر و با هدف ساختن «تمدن نوین اسلامی»، در دستور کار قرار بگیرد.
بنابراین، در این مقال و مجال مختصر، صرفاً به سه نکته، به اعتقاد این قلم، کلیدی و حائز اهمیت بیشتر، این بیانیه مهم و راهبردی، آن هم در حد اجمال و اختصار، میپردازیم.
اولین نکته حائز اهمیت، اعتقاد راسخ و خللناپذیر رهبری بهدرستی و صلابت راهی است که طی کردیم. تا آنجا که امروز، در اکثریت قریب به اتفاق مولفههای قدرت ملی و اقتدار سیاسی، در رتبه برتر منطقه و در برخی از حوزهها، مثل حوزههای دفاعی، امنیتی و علمی، جزو چند قدرت برتر جهان محسوب میشویم. آمار و ارقام منابع معتبر جهانی در این زمینه به وضوح مؤید این واقعیت است. البته، ما در برخی از حوزهها، به عنوان مثال، در حوزههای مدیریتی، اقتصاد و معیشت روزمره مردم، واقعاً دچار مشکلات طاقتفرسا، به ویژه برای اقشار کمدرآمد و غیربرخوردار جامعه هستیم و باید در این حوزهها هم، همچون دیگر حوزهها، کاری کرد، کارستان. با این وجود، اینها چیزی از قدرت ملی ما فرو نکاسته که بماند، آنها را در پیمودن راه درستی که انتخاب کردهاند، مصممتر کرده است. حضور فزاینده همه قشرهای جامعه در راهپیماییهای ۲۲ بهمن و جشنهای سالیانه پیروزی انقلاب، گواه صادقی بر این ادعاست.
نکته حائز اهمیت دوم، دمیدن روحیه امید و خودباوری در لایههای مختلف جامعه، به ویژه قشر جوان و برومند ایران اسلامی است و این مصداق بارز این کلام تاریخی امام خمینی (ره) است که «ما میتوانیم». و دیدید و دیدیم که توانستیم و ما امروز یک بازیگر تعیینکننده در عرصه تحولات و بحرانهای منطقهای و گاه فراتر از منطقه هستیم. این حد از اعتماد به نفس و اعتقاد به راهی که در پیش گرفتهایم را بهراستی میتوان تنها از توکل و اعتماد به خدای قادر مطلق از سوی رهبران الهی انتظار داشت ولاغیر و ما اگر بخواهیم این راه پرافتخار را ادامه دهیم و موقعیت کنونی را حفظ کنیم و به آن ارتقاء ببخشیم، نقشه راه رهبری در پیش روی ماست. در غیر این صورت، دیری نخواهد پایید که به یک قدرت عقبمانده در منطقه و در جهان تبدیل خواهیم شد؛ همچون دوران قاجار و دوران پهلوی. اما، با این رهبری، با این نقشه راه، و با این مردم و جوانان مومن، فداکار و انقلابی، آن روز را آمریکا و صهیونیستها، مگر در خواب ببینند.
ممکن است برخی از به اصطلاح روشنفکران غربزده، که همواره عینکهای دودی به چشم دارند و همهچیز را تیره و تار میبینند و آنها که همیشه مرعوب و یا مفتون مغرب زمین بودهاند و چشم و دل و دستشان همواره به آن سوی مرزها بوده، تصور کنند که ایجاد یک «تمدن نوین اسلامی»، یک رویای شیرین و یک آرزوی دستنیافتنی است و مدعی شوند که ما اگر خیلی زرنگ هستیم، مملکت خودمان را درست اداره کنیم. اما، واقعیت چیز دیگری است. تجربههای چهل سال گذشته به وضوح به ما نشان میدهد که ما میتوانیم. ما، در این چهل سال، به یمن رهبریهای خردمندانه و حکمتآمیز، به برکت خون شهدای سرافراز انقلاب و به همت جوانان و مدیران جوان و غیرتمند، توانستیم یک کشور به معنای واقعی کلمه حقیر و توسریخور در منطقه را به ابرقدرت منطقه تبدیل کنیم. این کار کمی است!؟ این کار آسانی است!؟ آن کجا و این کجا؟ میان ماه من تا ماه گردون / تفاوت از زمین تا آسمان است.
بنابراین، با این تجربهگرانسنگ و این پشتوانههای استوار، قطعاً میتوانیم بنیانگذار «تمدن نوین اسلامی» در منطقه خودمان باشیم و آن را به صاحب اصلیاش، آقا امام زمان (عج)، بسپاریم. آینده از آن ماست. راه عقلانیت، راه معنویت، راه انسانیت، راه حکمت، راه عزت، راهحق و عدالت، راه عدالتخواهی و ظلمستیزی، همانگونه که حضرت آقا به درستی اشاره فرمودند، از امور فطری است. انسانها به فطرت طرفدار این راهاند. فطرت الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله. اینها با فطرت انسان سرشته است.
غرب نمیتواند با فطرت انسانها مبارزه کند. امروز ایران اسلامی به سمبل بیبدیل مبارزه با استبداد و استکبار، به سرکردگی شیطان بزرگ و شبکه فاسد صهیونیسم بینالملل، تبدیل شده است. امروز، به ضرس قاطع، میتوان ادعا کرد که در پشت این کره خاکی، هیچ ملتی همانند ملت ایران نزد افکار عمومی ملتهای آزاده و تودههای مردم مستضعف، محروم و مظلوم جهان، عزیزتر و سرافرازتر نیست. به اطراف و اکناف خود در منطقه و در جهان نگاه کنید؛ در عراق، در افغانستان، در پاکستان، در سوریه، لبنان، یمن، فلسطین مظلوم، ترکیه، آسیای میانه، قفقاز، اوراسیا، در آفریقا، حتی در آن سوی دنیا، در آمریکای لاتین، در همه جا ملت ایران عزیز و سربلند است و حامیان پروپاقرصی دارد. هرچند، گاهی از برخی از دولتها و دولتمردان دستنشانده منطقه، یک گندهگوییهایی صادر میشود و خودشان هم میدانند که این به پشتوانه آمریکا و سازمان جهانی صهیونیسم است.
اما، باز هم بنابر اعتراف و اذعان محافل معتبر جهانی و با توجه به همه مولفههای قدرت منطقهای و فرامنطقهای، امروز آمریکا در ضعیفترین موقعیت قدرت در طول تاریخ حضور استعماری و استکباری خود در منطقه قرار دارد و امنیت رژیم اشغالگر قدس شریف هم، بیش از هر زمان دیگری در طول حیات ننگیناش در منطقه در معرض تهدید و نابودی است و محور مقاومت، به مرکزیت، محوریت و مدیریت جمهوری اسلامی ایران، امان آنها را بریده و عرصه را هر روز بر زورگویان تنگتر و تنگتر کرده است.
سومین و البته نه آخرین، ویژگی برجسته بیانیه رهبری، مخاطب رهبری است. هر چند خطاب کلی مقام معظم رهبری، به همه اقشار اجتماعی ایران عزیز است، اما، همچون همیشه تاکید خاصی بر جوانان مومن این مرز و بوم دارند و این هم نشأت گرفته از تجربیات به دست آمده در طول چهل سال گذشته است. تجربه نشان داده است که هر جا کار دست مدیران و خدمتگزاران جوان و با انگیزه افتاده است، سرعت پیشرفت و میزان موفقیت گاه غیرقابل تصور بوده است. بهعنوان یک مثال بارز، به جنگ تحمیلی نگاه کنید. هیچیک از سرداران صاحب نام عرصه دفاع مقدس و این جنگ، در واقع، جهانی علیه نظام نوپا و در حال گذار ایران مظلوم، ژنرال چند ستاره نبودند. بلکه جوانان مومن، مبتکر و با انگیزهای بودند که توانستند در مقابل یک جبهه جهانی و انبوهی از ژنرالهای چند ستاره، آن شگفتیهای عظیم را، که گاه به معجزه میمانست، خلق کنند که میدانید و میدانیم. این موفقیت جوانانها منحصر به جنگ تحمیلی هم نبوده است. دستاوردهای افتخارآمیز جوانان ما در عرصههای دیگر قدرت ملی، منطقهای و جهانی، به ویژه در عرصههای علم و فناوری، هم شگفتیساز بوده است.
حاصل کلام اینکه ما در حال حاضر باید دو کار اساسی را در اولویت برنامههای کاری خودمان قرار دهیم. اولاً، اوضاع اقتصادی و امور معیشتی مردم را با قدرت و قاطعیت سر و سامان بدهیم. درست است که مردم ما نشان دادهاند، حاضرند همه سختیها را تحمل کنند و هیچچیز را با آرمانهای عزتآفرین انقلاب عوض نمیکنند، اما این دلیل نمیشود که دولتمردان ما در انجام وظایف قانونی خود کوتاهی کنند. البته، لازم است در این راه دستهای خیانتکار و پشت پردهای را که از آن سوی مرزها هدایت میشوند و در برخی زمینهها به وضوح قابل مشاهده هستند، بدون مماشات و بهدور از هرگونه سهلانگاری، قطع کنند. ثانیاً، با اعتماد به نفس ناشی از تجربیات چهار دهه گذشته و با اطمینان خاطر و اعتقاد راسخ، به راهی که در گذشته پیمودهایم، ادامه بدهیم. باور کنید آینده از آن ماست. همه شواهد و قراین حاکی از این است. یادتان نرود، این مملکت، مملکت صاحب زمان است. این حرف امام ماست.