به گزارش مشرق، «مهران ابراهیمیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
تصمیمات و بحثهای روزهای اخیر مجلس نشان میدهد که سال بعد باید بیش از همه کمربندها را سفت کرد و اصلاح ساختار اقتصادی نیز بر همین مبنا و به منظور کاهش هزینهها و ریخت و پاشها در حال پیگیری است، اما نکتهای که ممکن است مانند طرح اقتصاد مقاومتی، رهنمود «گام دوم» و اصلاح ساختارها در بودجه ۹۸ را به انحراف ببرد، طرحها و پیشنهاداتی است که نپخته و ناشی از تراوشات ناگهانی برخی کارشناسان، مسئولان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در فضای رسانهای متصاعد میشود؛ طرحهایی که به جای پیوست کارشناسی به دلیل طرح در رسانهها فشار افکار عمومی را به همراه خود دارد.
بیشتر بخوانید:
واکنش سازمان برنامه و بودجه به افزایش ۴۰۰ هزار تومانی حقوقها
قوای سه گانه مجاز به دریافت سود از حسابهای بانکی نیستند
متأسفانه این روزها آن رویدادی که اقتصاد مقاومتی را به تدریج در دستاندازها مختلف انداخت و اکنون تا حدودی زمینگیر کردهاست، در حال تکرارشدن است. تعبیرهای خام، سریع و برداشتهای ناقص از تابآوری اقتصاد به طوری که حتی بسیاری از مسئولان کارهای روال عادی خود را نیز در این چارچوب تعریف کردند باعث شد تا تقریباً این موضوع مهم از دستور کار برنامهریزان اقتصادی خارج شود. همین اتفاق بار دیگر، اکنون درباره تغییر ساختار و گام دوم در حال رخ دادن است و حتماً باید در اینباره هشدارهای جدی داد. کارشناس یا نماینده محترمی که این روزها هر طرحی به ذهنش میرسد، رسانهای میکند یا توئیت میزند، در حالی که هر تصمیمی برای اصلاح ساختار و کاهش هزینهها باید با پیوستی از هزینهها و فواید تصمیم را با خود داشته باشد، در عمل افکار عمومی را مشوش و به تورم انتظاری میزند.
امروز بیش از هر روز دیگری نیاز داریم تا منابع محدود به شکل بهینهای توزیع شود نه آنکه برای این منابع محدود انتظار و تقاضای کاذب ایجاد کرد. بنابراین بیان طرحهای ناگهانی به خصوص آنکه میتوان در این ایام آن را در دل بودجه سال بعد دید، ممکن است خطرناک باشد. خطایی شبیه رانندهای که نه در شرایط عادی و جاده صاف بلکه در پیچهای مسیر کوهستانی در حال رانندگی مرتکب میشود. شما ممکن است در جاده صاف کمی از جاده منحرف شوید، اما با احتیاط و میتوان به جاده بازگشت، اما در جاده کوهستانی و لغزنده تبعات این خطا به مراتب بیشتر است.
این در حالی است که طرحهایی که این روزها میشنویم به خصوص درباره نحوه تخصیص ارز، توزیع کالاها، تعیینتکلیف نرخ بنزین و یا حقوق کارمندان دو پیوست نامیمون دارد که یکی تصور سطحی تبعات اقتصاد طرح است؛ طرحهایی که بر مبنای محاسبات ساده حسابداری و ریاضی ارائه میشود و دیگری گرفتاری در تصمیمات پوپولیسمی که خدای ناکرده منتج از جریان انتخابات سال بعد مجلس و اصطلاحاً کار انتخاباتی است. مراقب باشیم که این ایام سرنوشتساز است و هر تصمیمی به همان اندازه که ممکن است برای مردم خوشایند باشد برای قدرت خرید آنها نه در بلندمدت که در کوتاهمدت تأسفبار باشد.
مثلاً وقتی طرح پرداخت افزایش یارانه نقدی را بر اساس ناتوانی دولت در توزیع درست یارانههای تخصیصیافته به کالاهای اساسی پیشنهاد میدهیم؛ یعنی بدون توجه به آثار تورمی ناشی از افزایش سرعت گردش پول، چنین تصمیمی را گرفتهایم. چنین کاری تحریک تقاضایی ایجاد میکند که در شرایط حال حاضر به ارزهای زیادتر یا گرانی بیشتر دامن میزند. یا وقتی بحث اعطای یک لیتر بنزین به هر نفر را میکنیم به اثر تورمی آن روی هزینه حمل و نقل شهری و اثر مستقیم روی اشتغال ۱۰۰ هزار مسافر کش موجود هم باید فکری بکنیم.
از این رو پیشنهاد میشود ضمن پرهیز از ارائه طرحهای جنجالی، در فضایی خارج از هیاهوهای رسانهای و ارائه پیشنهاد و پختهشدن آنها در محیطی کاملاً کارشناسی، چنانچه بودجه پیشنهادی بیش از حد غیر واقعی نوشته شده به فکر تصویب بودجه سه دوازدهم باشند.