سرویس سیاست مشرق - «منیژه حکمت» سینماگر زن ایرانی است که دستی هم در سیاست دارد و در انتخابات سال ۹۲ به نفع اصلاحطلبان وارد صحنه شد و رأی به گزینه آنها را تبلیغ کرد.
اما تشویق مردم به رأی دادن به گزینه یک طیف خاص سیاسی، بخش کوچکی از سیاستورزی است و بخش بزرگتر آن «پذیرش مسئولیت رأی» و تعریف نسبت خود با ابعاد مختلفی از شرایط است که با انتخاب یک رئیسجمهور یا یک نماینده پدید میآید.
حکمت به تازگی توییت عجیبی منتشر کرده است که با توجه به سیاهنماییهای فعلی از وضعیت اقتصادی کشور، مورد اقتراح زیادی قرار گرفت.
او نوشته بود:
«جلوی در خانه سینما ماشینم رو دزد زد، مقداری خرید کرده بودم درب رو شکونده و خوراکیها رو برده بود فقط مواد غذایی را، ضبط ماشین و بقیه اقلام ماشین را دست نزده بود. پلیس اومد و دوستان، همگی متفق گفتند، دزد نبوده فقط گرسنه بوده، منم گفتم نوش جونش و اومدم.»
او در ادامه نیز دو هشتگ «دزد و مردم گرسنه» را برای این توییت خود به کار برد!
*سلبریتیهایی که «وضع موجود» را پدید آوردند اما مسئولیت نمیپذیرند / نقش خانم حکمت در وضع موجود و گرانی
بدیهیست که خانم حکمت پیش از آنکه بخواهد با طعنه به حاکمیت؛ خطاب به یک دزد از این بگوید که «نوش جانش»! بایستی خودش را بابت نقشی که در وضع موجود داشته، شماتت میکرد.
نقشی که ثمره آن شد گوشت ۱۱۰ هزار تومانی، پسته ۲۰۰ هزار تومانی و پراید ۵۰ میلیونی.
پر واضح است که اگر رأیسازیهای امثال خانم حکمت و خانم پگاه آهنگرانی (دختر حکمت) نبود؛ امروز هم شاهد وضع موجود نبودیم و مقولاتی که اصلاحطلبان روزگاری برای به سخره گرفتن دولت و رئیسجمهور قبلی مورد اشاره قرار میدادند؛ به قاعده چند برابر دامنگیر خودشان نمیشد.
اکنون نیز راه حل آن نیست که علم حمایت از دزدها برداشته شود و یا برای مطامع سیاسی از این بگویند که فلان مال حرام نوش جانش!
بلکه راه حل آنست که هم از آن دزد و هم از مردم ایران عذرخواهی کنند و ضمن پذیرش مسئولیت، به افکار عمومی توضیح بدهند که چرا انتخابشان اشتباه بود.
*کنایههای ناتمام درباره خوب بودن دزدان و بد بودن حاکمان! / راه حل یک سلبریتی برای مسئولیت رأی به اصلاحطلبان
اما این تمام ماجرای اشتباهات این سلبریتی سینمایی نیست و خانم حکمت دیرگاهیست که در میانه بدکاری دزدان و عقلانیت حکومتی؛ سمت منفی قضیه را مورد حمایت قرار داده است.
حکمت، جدای از توییت اخیر خود؛ چندی قبل هم به دفاع از اراذل و اوباشی پرداخت که در دیماه سال ۹۶ پرچم کشور را در خیابانها به آتش کشیدند.
او گفته بود: «مشکل جامعه ما این است که نمیپذیریم کسانی که قانون برای ما مینویسند و بالانشین هستند اصلاً جامعه را نمیپذیرند. من نمیفهمم مثلاً چرا در مقابل مشکلات مردم که به اعتراض میانجامد از واژه اراذل و اوباش استفاده میشود. این اراذل و اوباش از کجا آمدهاند؟ از کره مریخ که نیامدهاند، مال همین جامعه هستند. حتی اگر برخی یاد نگرفته باشند که اعتراضشان را به چه شکلی بیان کنند دلیلش شرایطی است که ما برای آنها ساختهایم. در سیستم آموزش وپرورشی درس خواندهاند که دوگانگی و ریا را در همان مدرسه به آنها یاد دادهاند.»
او تصریح میکند: با چنین روندی حق ندارید به بچههای این جامعه انگ بزنید و صورت مسأله را پاک کنید. شما باید مورد اتهام قرار بگیرید نه بچهها و زنان مملکت. آنها در همان چارچوبی که شما تعریف کردهاید پرورش پیدا کردهاند. اینها دستاورد دیکتههایی است که شما به آنها کردهاید. اگر دردتان آمده صورت مسأله را پاک نکنید، پاسخگو باشید. اینها دستاورد تفکری است که حاکم بوده است .[۱]
مشخص نیست این مشی و سیاق خانم حکمت چه مبنای علمی یا جامعهشناسانهای دارد که هر حرکت ناهنجار و قانون شکن از نظر ایشان کار آدمهای بیگناه است، حاکمیت مقصّر اصلی است و خانم حکمت و دوستان ایشان هم که در شکلگیری اوضاع موجود شریک اصلی هستند؛ هیچ نقشی در قضایای کشور ندارند!
خانم حکمت باید بداند روزی که «پگاه آهنگرانی» دختر ایشان به مراسم پیروزی رئیسجمهور روحانی گام گذاشت، با روحانی خوش و بش کرد و صحبتهایی را هم بعنوان سخنرانی در این مراسم انجام داد؛ هم او و هم خانم حکمت بایستی مسئولیت زیادی را میپذیرفتند .[۲]
مسئولیتی که متأسفانه پذیرفته نمیشود و تنها ریاکشنهای آن هم به نفع هنجار شکنها و قانون شکنهاست.
جالب آنکه گفتهای از منیژه حکمت وجود دارد که نشان میدهد او گاهی در تنهایی خود نیز به حقایق پیشگفته و مسئولیتش در قبال وضع موجود فکر میکند...
خانم حکمت زمانی در سال ۹۴ گفته است: «کسانی به من زنگ می زنند و می گویند تو گفتی به روحانی رای بدهیم. معتقدم احمدی نژاد دستاورد ناامیدی مردم بود و این روند دوباره دارد شکل می گیرد. من دیگر سعی می کنم هزینه ندهم و پاسخگوی کسانی که در این وادی به من اعتماد کرده بودند، نشوم .»[۳]
***