محمدرضا باهنر نماینده پرسابقه ادوار مجلس و نایب رئیس مجلس هشتم یکی از چهرههای مطرح سیاسی کشور است که از آغاز عمر سیاسیاش تاکنون در جرگه "جریان راست" و در مقابل جریان چپ، اصلاح طلب و دگراندیش تعریف شده است.
وی که خودش میگوید از قدرت بالایی برای ارتباطهای سیاسی برخوردار است، واژه "لابی" را مذموم نمیداند و میگوید که ارتباطهای سیاسی برای نتایج مطلوب لازم است.
وی که چندی پیش میهمان خبرگزاری فارس بود، طی گفتوگویی تقریباً ۲ ساعته با خبرنگار ما به سؤالات متعددی پاسخ گفت اما قبل از آغاز مصاحبه تاکید کرد: این حق بنده است که به برخی سؤالات احتمالی شما پاسخ نگویم.
باهنر در این مصاحبه با دفاع از مواضع و رفتار سیاسیاش در فتنه ۸۸، اظهارنظر برخی منتقدانش مبنی بر اینکه باهنر جزء ساکتین فتنه بوده را به شدت رد کرد.
متن کامل گفتوگوی مفصل خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با عضو شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان به شرح زیر است:
• فارس: مقام معظم رهبری قبل از هر انتخاباتی رهنمودهایی را به مسئولان اجرایی، نظارتی و امنیتی ارائه میفرمایند و بر همین اساس چندی پیش و در مراسم نماز عید سعید فطر نسبت به چالش امنیتی هشدار داد. نظر شما درباره چالش امنیتی چیست و چگونه میتوان برای جلوگیری از آن اقدام کرد؟
باهنر: انتخابات بعد از انقلاب اسلامی وجوه مشترکی دارد که اهمیت و حساسیت آن از جمله اشتراکات آنهاست اما برخی از انتخابات وجوه مختص به خودش را دارد. انتخابات مجلس نهم تمامی وجوه انتخاباتهای گذشته را دارد. مثلا لازم است که انتخابات با طراوات، پرشور و بانشاط برگزار شود، لذا برای چالش امنیتی در انتخابات آتی مسئولان باید اقدامات جدی را اعمال کنند. چرا که تلاش دشمن برای چالش امنیتی از ویژگیهای انتخابات مجلس نهم است.
• فارس: انتخابات مجلس نهم چه ویژگیهای بارزی دارد که در انتخابات گذشته وجود نداشته است؟
باهنر: انتخابات مجلس نهم اولین انتخابات بعد از فتنه 88 و بیداری اسلامی است. البته باید گفت فتنه 88 یک مسئله بینظیر در کشور ما بود. ما 30 انتخابات برگزار کرده بودیم اما از هیچ کدام از آنها بحث فتنه پیش نیامده بود. متاسفانه در فتنه 88 برخیها رقابت بر سر صندوقها را به کف خیابان کشیدند و گفتند حالا که در صندوقها پیروز نشدیم، پیروزی را در کف خیابان دنبال کنیم.
• فارس: تحلیل شما از فلسفه وجودی فتنه 88 و چرایی آن چیست؟
باهنر: تحلیلها در این باره متفاوت است. برخیها میگویند از گذشته دشمن برای فتنه 88 برنامه داشته است. اما در مقابل برخی دیگر میگویند که برخیها که فکر میکردند پیروز خواهند شد، وقتی شکست خوردند عصبی شدند وغائله فتنه را به پا کردند. اساسا حرف من این است که فتنه 88 بسیار نامیمون بود که به موجب آن عدهای به دلایل کج فهمی و یا عصبانیت، ساده انگاری و یا وابستگی به خارج از کشور به دنبال یک سناریو بودند. آنها فکر میکردند اتفاقهایی که در خارج رخ داده و منجر به پیروزی و انقلابهای مخملی شده، در ایران نیز امکان پذیر است. لذا "گفتند سنگ مفت، گنجشک مفت" حوادث بعد از انتخابات را کلید زدند که خیانت بزرگی به انقلاب اسلامی بود. آنها هزینه سنگینی به نظام تحمیل کردند که ناامنیها، بیاعتماد کردن مردم به نظام، اغتشاش و آشوب از جمله این هزینهها بود.
• فارس: نظرتان درباره عملکرد دستگاههای نظارتی و امنیتی در مقابل هزینههایی که جریان فتنه به نظام تحمیل کرده بود،چیست؟
باهنر: جریان فتنه کار خود را به طور مرحله به مرحله پیش برد. یعنی ابتدا گفتند تقلب شده است سپس نصایح مسئولان را نپذیرفتند، مردم را برای حضور در خیابان دعوت کردند و سپس به مقابله با نظام پرداختند. آنها در روز قدس که روز اختصاصی مرگ بر اسرائیل است، هنجارشکنی کردند و با بطریهای آب در ماه مبارک رمضان به خیابانها ریختند. در روز 13 آبان نیز که روز مبارزه با استکبار به رهبری آمریکا بود، روز ویژه مرگ بر آمریکا بود. اینها که نمیتوانستند بگویند درود بر آمریکا. آمدند چین و روسیه را شریک آمریکا کردند. البته ما دلمان از سایر کشورها خیلی خوش نیست. دشمنی ما با اسرائیل بیش از آمریکاست چون اسرائیل را از اساس مشروع نمیدانیم و به برخی رفتارهای غلط آمریکا اعتراض داریم اما ویژگی 13آبان شعار مرگ بر آمریکاست. فتنهگران آنقدر جلو رفتند که به عاشورا هم اهانت کردند که در روز عاشورا فتنهگران از امام، رهبری، نظام و انقلاب عبور کردند. عاشورا در فرهنگ ما به حدی مهم و حساس است که ابایی نداریم بگوییم که در ایران کسانی هستند که شاید تقیدی به نماز و دیگر احکام اسلامی نداشته باشند اما در ماه محرم و روز عاشورا شرایط متفاوتی دارند و به نگهداشتن حرمت این روز تعصب دارند.
حتی ممکن است برخیها انقلاب را هم قبول نداشته باشند اما اجازه نمیدهند کسی با عاشورا شوخی کند. اهانت فتنهگران به عاشورای حسینی یک اشتباه استراتژیک بود.
• فارس: آقای مهندس شما از تحلیلهای متفاوتی برای چرایی فتنه 88 سخن گفتید؟ میخواستیم تحلیل و نظر خودتان را درباره فتنه 88 بدانیم. آیا شما قائل به برنامه ریزی و هدایت فتنهگران توسط دشمن خارجی هستید؟
باهنر: به نظر من هیچ کدام از تحلیلهایی که درباره چرایی فتنه 88 مطرح شده، علت تامه نبوده است. یعنی ساده انگاری و توهم پیروزی در انتخابات، خشک سری، ترجیح منافع شخصی و حزبی به منافع ملی و حمایت مستقیم خارجی ها، همه از عوامل به وجود آمدن فتنه بود.
• فارس: چه کسانی توهم پیروزی را برای موسوی و کروبی به وجود آورده بود؟
باهنر: برخی اطرافیانشان به طور قطع به آنها میگفتند که شما پیروز هستید. مخصوصا به آقای موسوی. حتی آقای کروبی نیز برای پیروزی آمده بود و فکر میکرد مقبولیت بیشتری نسبت به آقای موسوی و احمدینژاد دارد.
آقای موسوی را همواره بین طرفدارانش میبردند و ایشان فکر میکرد همه طرفدار او هستند و هیچ کس نیست که به ایشان رای ندهد. مشکل دیگر این بود که اکثریت مردم پایتخت نامزد پیروز را انتخاب نکرده بودند و تمایل به آقای موسوی داشتند. 10-11 میلیون روستایی به آقای احمدینژاد رای داده بودند در حالی که نمیتوانستند مثل حامیان آقای موسوی برای دفاع از نامزد مورد حمایتشان، به کف خیابانهای تهران بیایند.
• فارس:از شما میخواهیم نظرتان را به طور صریح درباره اتهام ارتباط سران فتنه با سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل بفرمایید.
باهنر: ارتباط با خارج میتواند غلظتش در یک فرایند طولانی و به تدریج بیشتر شود. من مدعی نیستم و این تحلیل را که از روز اول آمریکاییها، موسوی را عامل جاسوسی آمریکا و اسرائیل کرده باشند، قبول ندارم. اصلا قبول ندارم که اسرائیلیها به موسوی گفته باشند ما از تو حمایت میکنیم تا رئیس جمهور شوی. اما وقتی در رسانههای اروپا مطرح میشود که اگر مهندس موسوی رئیس جمهور شود، آمریکا و اروپا خرسندتر میشوند تا اینکه آقای احمدینژاد رئیس جمهور شود. بعضا این خبرها که درباره ایران در اروپا تولید میشود واقعی نیست اما خبر خرسندی اروپا و آمریکا از اینکه چه کسی بهتر است در ایران رئیس جمهور شود، به مذاق سران فتنه خوش آمد و روی آن حساب باز کردند.
• فارس: یعنی شما معتقدید که آقای موسوی با فرض اینکه آمریکا و اروپا از وی حمایت میکنند، در مقابل رای مردم مقاومت کرد؟
باهنر: منظور من این است وقتی فردی فکر میکند اروپا و آمریکا، اوباما و دیگر شخصیتهای مطرح از او حمایت میکنند، از لحاظ شخصیتی هم خودخواه و خودمحور باشد، نتیجه این می شود که موافقت می کند در مقابل نظام بایستد و زمانی فرا میرسد که به کمک آنها نیازمند میشود. وقتی این شرایط به وجود میآید به طور طبیعی ممکن است ارتباط هم برقرار شود و فرد روی پشتیبانی خارجیها حساب کند. مثلا منافقین در اوایل انقلاب نیز فکر میکردند مورد حمایت مردم هستند و با کمک مردم میتوانند حق توهمی شان را بگیرند. اما چون آنها در محاسبه اشتباه میکردند، شکست خوردند. مریم و مسعود رجوی در ابتدای انقلاب یک سهمی میخواستند که به آنها داده نشد و البته اینها به مرور زمان چون احساس میکردند حقشان را نگرفتهاند در مقابل نظام ایستادند تا جاییکه جیره خوار صدام منفور و صهیونیست های بی آبرو شدند.
• فارس: شما به خانم و آقای رجوئی اشاره کردید؟ به نظر شما برخیها در داخل به منافقین بهای بیخودی ندادند. آیا از این افراد حمایت بیجا نکردند و اگر حمایتها نبود مسعود رجوی قدرت مانور علیه نظام را داشت؟
باهنر: بله برخی حمایتها از رجوی و منافقین موجب پر و بال دادن به آنها شد که آن حمایتها درست نبود.
* فارس: اگر حمایتهای افراطی از منافقین غلط بود، شما چرا با تجربه زیادی که را داشتید، در نامهای به مقام معظم رهبری از احتمال پیروزی موسوی خبر دادید در حالی که نظرسنجیها داخلی و خارجی خلاف نظر شما را داشت. آیا این رفتار شما به منزله حمایت غلط و متوهم کردن افرادی چون موسوی نبود؟
باهنر: بنده قبل از انتخابات به مقام معظم رهبری نامه شخصی و محرمانه نوشتم و حرف شما را تائید میکنم اما هنوز هم فکر میکنم که در نگارش آن نامه به رهبر انقلاب به وظیفه خودم عمل کردم. من ننوشتم که حتما مهندس موسوی پیروز میشود بلکه احتمال پیروزی آقای موسوی را مطرح کردم. در آن نامه به رهبری از احتمال تکرار دوم خرداد نوشتم. این جزء وظایف شرعی بنده بود. این نامه را به شخص مقام معظم رهبری تقدیم نمودم. اما متن و لحن نامه نه تنها بوی حمایت از موسوی را نمی داد بلکه یادآوری و تذکری بود که علیرغم میل اصولگرایان اگر موسوی پیروز شد چه کنیم.
* فارس: شما از جانب آقای موسوی قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خطری را احساس میکردید؟
باهنر: بله. در مجلس دوم بنده بیشترین درگیریها را با مهندس موسوی داشتم. اصلا نطقی که بنده در روز تحلیف آیتالله خامنهای کردم مشهور است. لذا بنده از ابتدا آقای موسوی را میشناختم و به نسبت به ایشان خطراتی را نیز احساس میکردم. و منهای تمام اتفاقاتی که بعد از انتخابات بوجود آمد اصولا ایشان را صالح برای اداره کشور نمی دانستم.
* فارس: با این توصیف، آیا اظهارنظرها مبنی بر اینکه شما به آقای موسوی رأی دادهاید غلط است؟
باهنر: بله قطعاً غلط است و این اظهارات نادرست بیانصافی در حق بنده است. البته به آقای موسوی رأی ندادم به این معنی نیست که به آقای احمدینژاد رأی داده باشم.
* فارس: یعنی به آقای رضایی رأی دادید؟
باهنر: بله. اما اینکه برخیها نامه بنده به مقام معظم رهبری را درباره آقای موسوی نقطه ضعفم بدانند عجیب است. چراکه من نظرم کارشناسی بود. اگر کسی این نامه را بخواند متوجه میشود که نگارنده از ریاستجمهوری موسوی به هیچوجه استقبال نکرده و به این پیروزی احتمالی راضی نیست.
* فارس: یعنی شما از ابتدا با کاندیداتوری آقای موسوی مخالف بودید؟ آیا افکار عمومی میپذیرند که شما مخالف آقای موسوی بودید؟
باهنر: چند روز از آغاز تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری بیشتر نگذشته بود که بنده به آقای علیاصغر زارعی گفتم که هشیار باشید کروبی و موسوی بدجوری جلو میروند. شما باید در مقابل آنها تدابیری اتخاذ کنید تا رأی احمدینژاد بالا بکشد.
* فارس: آقای باهنر شما از ابتدای آغاز تبلیغات تا بعد از انتخابات چه زمانی برای اولین بار بوی فتنه را استشمام کردید؟
باهنر: برای اولین بار بعد از انتخابات متوجه شدم و قبل از انتخابات چنین احساسی نداشتم.
* فارس: آیا حمایتهای خارجیها، بیگانگان، سازمان مجاهدین و حزب مشارکت از موسوی را عامل خطرناکی نمیدانستید؟
باهنر: درباره خارجیها باید بگویم همانگونه که توضیح دادم در رسانههای خارجی مطرح بود که غربیها دوست دارند آقای موسوی رئیسجمهور شود. اما کاملاً مشخص بود که سازمان مجاهدین و حزب مشارکت حامی آقای موسوی هستند. ما مثل کف دستمان موسوی را میشناختیم اما در انتخابات 88، مقام معظم رهبری، شورای نگهبان و مجموعه نظام مخالفتی با کاندیداتوری موسوی نداشتند و حتی شورای نگهبان صلاحیت آقای موسوی را تأیید کرد. یعنی اینکه شورای نگهبان تایید کرد که که آقای موسوی رجل مذهبی سیاسی، مدیر و مدبر است. به نظر من کسانی که میگویند ما چهار پنج ماه قبل از انتخابات میدانستیم موسوی خائن است دعوای اصلیاش با شورای نگهبان است.
* فارس: چرا فتنه 88 در نطفه خفه نشد؟ و تا 9 دی به صورت خیابانی طول کشید؟
باهنر: در عرف میگویند میوه باید برسد تا چیده شود. فتنه هم همینگونه بود، فتنه باید میرسید. بنده صریح میگویم اگر اهانت عاشورا اتفاق نمیافتاد خبری از 9 دی نبود. فتنه عاشورا 9 دی را رقم زد. من میتوانم ادعا کنم که در 9 دی همه 40میلیون آمده بودند، حتی کسانیکه به آقای موسوی رأی داده بودند.
* فارس: یعنی برخورد زودهنگام با فتنه را قبول نداشتید؟
باهنر: برخی از دوستان میگفتند؛ موسوی و کروبی را فوراً باید اعدام کنیم که من به آنها گفتم، این که این دو نفر را در میدان قیام اعدام کنیم مشکل حل نخواهد شد و بنده همین الان هم میگویم که این روش را قبول نداشتم چرا که اینگونه نمیشود مملکت را اداره کرد. همه ما میفهمیدیم و میدانستیم که برای حصر خانگی آقای موسوی و کروبی آخرین نفری که راضی شد حضرت آقا بود. قوه قضاییه 6ماه زودتر میخواست این دو نفر را حصر کند اما آقا موافق نبود. متأسفانه برخی دوستان تندروی ما میگفتند برای حصر کردن موسوی و کروبی باید فشار بیاوریم که آقا راضی شود اما گفتیم که فشار به رهبری خط قرمز ماست.
* فارس: مردم میدانند که فشار به رهبری نتیجهبخش نیست چون که ایشان هیچگاه تسلیم فشارها و نظرات تحمیلی نشد حال چطور شما میگویید برخیها به دنبال فشار به رهبری بودند؟
باهنر: اینکه نمیشود درست نیست، آقایان فشار میآوردند که بشود. اختلاف نظر ما با این آقایان همین بود که به رهبری فشار نیاورید، والا فتنه پدیده زشت و کار تمام عیار ضد انقلابی بود که هزینههای زیادی به کشور تحمیل کرد. بنده معتقدم که راهپیمایی 25بهمن از فتنه عاشورا هم بدتر بود، آنها میخواستند در راهپیمایی 25بهمن قدرت 22بهمن ملت را بشکنند و در ثانی امیدی به نظام استکبار که مأیوس شده بود بدهند. لذا خیانت کثیفتر و بدتر از راهپیمایی 25 بهمن بنده سراغ ندارم. اما بنده باز هم میگویم که معتقدم موسوی باور نمیکرد که کار به رویارویی با نظام بکشد. ایشان فکر میکرد قبل از اینکه کار به رویارویی با نظام بکشد به حق توهمی خود میرسد و کار تمام میشود اما کمکم جلو رفت و تبدیل شد به یک ضد انقلاب تمام عیار.
* فارس: شما که میگویید آقای موسوی را همانند کف دستتان میشناسید و میشناختید چرا خطر تقابل موسوی با نظام را به مردم نگفتید؟
باهنر: معتقدم اظهارنظر درباره افراد باید به مقتضی زمان و مکان انجام شود. اگر روز صفّین کسی مطمئن بود شمر در روز عاشورا آن اعمال فجیع را انجام می دهد، حق توهین به شمر نداشت و اگر توهین میکرد مرتکب گناه میشد. اگر کسی بگوید، ممکن است فردی شمر را میشناخت که بنده میگویم آیا آن فرد از مولا امیرالمؤمنین (ع) بالاتر بود؟ درست است خمیرمایه شمر صفّین، همان شمر عاشورا است. سؤال این است چرا مولا امیرالمؤمنین شمر را در جنگ صفّین طرد نکرد و شمر را جزء لشکر خود در مقابل معاویه پذیرفت؟ و مگر مولا امیرالمؤمنین (ع) بن ملجم را نمی شناخت. این جمله را ما به دوستانمان نمیتوانیم بگوییم.
* فارس: گفتید اولین ویژگی انتخابات90 ، اولین انتخابات بعد از فتنه 88 است، ویژگی دوم چیست؟
باهنر:ویژگی دوم انتخابات 90 این است که برخلاف گذشته که همواره یک جریان در مقابل جریان دیگر قرار میگرفت، یعنی گروهی محافظهکار، گروهی رادیکال، گروهی چپ، گروهی راست، گروهی اصلاحطلب بود و گروهی اصولگرا، اما امروز دو جریان در مقابل نیروهای انقلاب ایستادهاند؛ یکی فتنه و دیگری انحراف.
* فارس: بین فتنه و انحراف شما کدامیک را مسأله اصلی میدانید؟
باهنر: بنده معتقدم انحراف مسئله اصلی ما نیست، اما انحراف خیلی پیچیدهتر و خطرناکتر از فتنه است. علت این خطر هم این است که انحراف از دل اصولگرایی خارج شده است. اینها خودشان را خیلی امامزمانیتر از ما میدانند و مدعیاند ولایت فقیه را بهتر از ما میفهمند و قبول دارند. جریان انحرافی به فساد هم دست زده است. قدرت و ثروت این جریان را خطرناکتر کرده است.
* فارس: اگر فتنه و انحراف رقیب اصولگرایان در انتخابات آتی است راهکار اصولگرایان برای مقابله با این جریانها چیست؟
باهنر: وقتی جامعه مدرسین که چندین دوره است در انتخابات وارد نمیشود، خود را ملزم به ورود به انتخابات مجلس نهم میداند یا آیتالله مهدوی کنی پرچم وحدت را بلند میکند ما باید متوجه خطر انحراف و فتنه بشویم و وحدت کنیم. آیتالله مهدوی کنی و آیتالله یزدی احساسشان این است که امروز مبرمترین وظیفه نیروهای انقلاب وحدت برای انتخابات مجلس است. اینکه مقام معظم رهبری از خطر چالش امنیتی میگویند. فتنه و انحراف را شامل میشود. فتنه به صورت بالفعل و انحراف به صورت بالقوه میتواند یک فتنه و خطر بزرگ باشد.
* فارس: علت اینکه شما بالفعل شدن خطر جریان انحرافی را خطرناکتر از فتنه میدانید چیست؟
باهنر: بنده به صراحت میگویم که خطر بالفعل شدن جریان انحرافی بیشتر از جریان فتنه است. در صورت قدرت گرفتن جریان انحرافی، اصل نظام و ولایت فقیه به چالش کشیده و انقلاب اسلامی تهدید خواهد شد.
* فارس: آیا حضور جریان انحرافی در قدرت میتواند بالفعل شدن خطر این جریان را به تهدیدی علیه انقلاب تبدیل کند؟
باهنر: نمیخواهم درباره خطر جریان انحرافی از واژههای سخیف استفاده کنم. جریان فتنه رو در روی نظام ایستاد و گفت که بجنگ تا بجنگیم اما جریان انحرافی همچون موریانه داخل نظام را میخورد و خطر آن بسیار بزرگتر از آن است که حدسش را بزنیم.
* فارس: شما فکر میکنید جریان انحرافی تا کجا میتواند پیشرود و نهایت خطر این جریان چقدر میتواند باشد، لطفا صریح بفرمایید تا موضوع بحثتان روشنتر شود؟
باهنر: انشاالله که خواب انحرافیها تعبیر نخواهد شد اما نعوذبالله تعبیر شود پنج یا ده سال دیگر، از انقلاب اسلامی یک حکومت خالص بر مبنای اسلام آمریکایی درست میکنند بدون اینکه کودتایی بکنند به دنبال آمریکایی کردن اسلام و انقلاب اسلامی هستند.
* فارس: آیا شما اشاره و کدی دارید که برای مثال گفته خود مطرح کنید؟
باهنر: وقتی میگویند مکتب ایران را باید ترویج کنیم و اسلام دیگر پاسخگوی نیاز بشری نیست، آمریکایی کردن انقلاب است. ما در گذشته هم به کورش کبیر احترام میگذاشتیم اما اینکه کورش جایگزین ائمه ما شود یک انحراف پیچیده و خطرناک است. شاید مصلحت نباشد این حرف را بگویم اما خدایی نکرده کار جریان انحرافی به جایی که نباید برسد، برسد،آن موقع ممکن است مصلحین نظام داستانی که حضرت امیر بر سر خوارج آورد را بر سر جریان انحرافی بیاورند در حالیکه ممکن است مردم توجیه نباشند و بگویند اینها که خدمت میکردند پیشانیشان به موجب نماز شب پینه بسته، امام زمان را قبول دارند،چرا با اینها می جنگید؟ در حالیکه اینها واقعا محارب هستند.
* فارس: درباره جریان انحرافی حرفهای تندی زدید که شاید شنیدنش از شما قابل پیشبینی نبود لذا میخواستیم بدانیم شما لیدر جریان انحرافی را در رأس این جریان میدانید یا همانند برخی اصولگرایان رئیس دولت را؟
باهنر: فکر میکنم بامزهترین تعبیر، حرف آقای ذالنور است که این دو تا لاله و لادن هستند و نمیشود آنها را از هم جدا کرد.
• فارس: آیا هر دو در رأس جریان انحرافی هستند؟
باهنر: گهی پشت به زین، گهی زین به پشت! خودش میگوید ما یک روح هستیم در دو بدن.
• فارس: راهکارتان برای خنثی کردن توطئههای حلقه انحراف با توجه به خطراتی که گفتید چیست؟
باهنر: ابتدا ما باید این جریان را به لحاظ ایدئولوژیک برای مردم تبیین کنیم و ثانیاً تا آنجا که میتوانیم آنها را از قدرت دور کنیم. اینکه محاسبات به سمت شخص رئیسجمهور تغییر جهت دهد درست نیست چون مجموعه نظام معتقد است آقای رئیسجمهور انشاءالله به سلامت دولت را به پایان رسانده و تحویل دهد.
• فارس: بعد از اتمام دولت آیا مباحث و خطراتی که شما از آن سخن میگویید تمام خواهد شد؟
باهنر: بعد از اتمام دولت از خط انحراف نباید چیزی باقی بماند.
• فارس: گفتمان چه میشود؟
باهنر:گفتمانی که میگویید مرخص است و قطعا گفتمان حاکم نخواهد بود.
• فارس: راهکار و مدل انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان را چقدر در مقابله با جریان فتنه و انحراف کارآمد میدانید؟
باهنر: ما فکر میکنیم جبهه متحد اصولگرایان از ظرفیت مناسب اصولگرایی برخوردار است و تحلیل بنده این است وحدت اصولگرایان در شرایط فعلی بیشتر از دوره مجلس هشتم است. نه اینکه صد در صد و ایدهآل باشد بلکه منظور ظرفیت اصولگراست. البته اینکه دوستان ما در جبهه پایداری میگویند حالا که فتنهگران و اصلاحطلبان نیستند باید با یکدیگر رقابت کنیم را قبول ندارم. اینکه اصلاحطلبان نباشند هیچوقت نمیشود چرا که اصلاحطلبی یک تفکر است و ما باید مدیریت کنیم تا اصلاحطلبان سالم در عرصههای رقابتی حضور داشته باشند.
• فارس: شما حضور اصلاحطلبان را بدون پیششرط در انتخابات قبول دارید؟
باهنر: خیر. من میگویم اصلاحطلبان هستند. اما پیششرط فعالیت سیاسی ایشان این است که باید اصلاحطلبی را تعریف و مرزشان را با فتنه مشخص کنند.
• فارس: اصلاحطلبان دوازده سال است که اصلاحطلبی را معنی نمیکنند، شما چطور انتظار دارید شب انتخابات به تعریف اصلاحطلبی و منظورشان از اصلاحات اقدام کنند؟
باهنر: نگویید اصلاحطلبان، اصلاحات را تعریف نمیکنند. ما خودمان تا یک سال قبل اصولگرایی را تعریف نکرده بودیم که روحانیت همت کرد و منشور اصولگرایی را تعریف کرد. اشکال اصلاحطلبان همین بود که آنها یک واژه را در جامعه مطرح میکردند و آن را تعریف نمیکردند. آقای خاتمی میگفت جامعه مدنی، یکی میگفت منظورش مدینه فاضله ارسطو است، دیگری میگفت جامعه لائیک است و برخیها میگفتند منظور خاتمی مدینهالنبی است. خوب این سه تعریف کاملاً متضاد با یکدیگر دارند. این که اصلاحات را درست تعریف کنند ما آن را قبول میکنیم چون معتقدیم بر اساس مبانی اسلامی، اصلاحطلب غیر اصولگرا و اصولگرای غیر اصلاحطلب وجود ندارد. همه اصولگرایان باید اصلاحطلب باشند و همه اصلاحطلبان اصولگرا. اما اگر اصلاحطلبی را به هنجارشکنی و ساختارشکنی تعریف کنند برای ما قابل پذیرش نیست. نهایت حرف اصلاحطلبان این است که حکومت ایدئولوژیک نمیتواند منافع ملی را تأمین کند و برای مثال می گفتند که حکم سلمانرشدی مغایر با منافع ملی ماست. بر اساس این تعریف، حکومت غیرایدئولوژیک یعنی رفتار تمام عیار ضدانقلابی.
• فارس: چرا اصلاحطلبان برخلاف فتنهگران و افراطیون که دم از تحریم انتخابات میزدند به صورت گسترده در انتخابات شرکت کردهاند؟
باهنر: اصلاحطلبان در انتخابات حاضر شدهاند و به صورت گسترده ثبتنام کردهاند، حالا ممکن است برخی بگویند اصلاحطلبانی که در انتخابات شرکت کردهاند گوشتتلخ و ساختار شکن نیستند اما کسی نمیتواند بگوید که اصلاحطلبان حضور ندارند. اینکه دوستان ما در جبهه پایداری میگویند اصلاحطلبان نیامدهاند باید بدانند همین اصلاحطلبانی که ساختار شکن نیستند مجلس نهم را بگیرند آنها و گفتمان انقلاب سود نخواهند برد و همه اصولگرایان ضرر خواهند کرد.
• فارس: چرا برخی اضلاع اصولگرا رقابت درون گفتمانی را به رقابت بیرون گفتمانی ترجیح میدهند؟
باهنر: این بحث را برادران ما در جبهه پایداری میگویند که من به هیچ عنوان این تحلیل را قبول ندارم، یعنی چی که با خودمان رقابت کنیم، مگر اصلاحطلبان، فتنهگران و منحرفان نیامدهاند برای رقابت با اصولگرایان. بر همین اساس است که ما هنوز هم به دوستانمان در جبهه پایداری میگوییم بیایید، بنشینید تا گفتوگو کنیم. اینکه دوستان جبهه پایداری نقدهایی به جبهه متحد دارند طبیعی است، جبهه متحد هم به جبهه پایداری نقدهایی دارد. این نقدها نباید موجب افتراق شده و تبدیل به خصومت و تخریب شود.
• فارس: اگر نقدها و اختلافنظرها نباید موجب افتراق در جبهه اصولگرایی شود چرا اکنون جبهه متحد و جبهه پایداری به وحدت نمیرسند؟
باهنر: علتش این است که دوستان میگویند جبهه پایداری با جبهه متحد گفتوگو میکند به شرطی که قالیباف نباشد، خوب در مقابل این حرف، جبهه متحد هم میگوید با جبهه پایداری گفتوگو میکنیم به شرطی که فلانی نباشد. با این پیششرطها نمیتوان نتیجه گرفت.
• فارس: برخی از اعضای نزدیک به جبهه متحد اصولگرایان، جبهه پایداری را منتسب به جریان انحرافی میداند، آیا شما این تحلیل را که جبهه پایداری همان جریان انحرافی است را قبول دارید؟
باهنر: اینکه جبهه پایداری همان جریان انحرافی است را اصلا قبول ندارم. البته یک اختلاف نظر با دوستان جبهه پایداری داریم که آنها میگویند رئیسجمهور11 روز خانهنشینی کرده و باید انرا فراموش کرد. میگویند، بر گذشته صلوات بفرستیم. نه ما این نگاه را که بر گذشته صلوات بفرستیم را قبول نداریم. یکبار به شوخی گفتم، این حرف دوستان مثل این میماند که کسی خنجر به پهلوی آدم وارد کند و وقتی بپرسی چرا این کار را کردی، بگوید حالا که خنجر را بیرون آوردم.
• فارس: جبهه پایداری شما را رسماً به عنوان ساکت فتنه میشناسد آیا این تعبیر و صفت را برای خودتان قبول دارید؟
باهنر: آنها میگویند بنده هم باید مثل آنها از همان روز اول شعار مرگ بر موسوی سر میدادم و از طرفی هم درود بر مخالفان موسوی میگفتیم اما بنده با این نظر موافق نبودم. معتقدم بودم تا زمانی که ناامید نشدهایم باید از موسوی برای پیوستن به ملت دعوت میکردیم. ممکن است برخیها بگویند آقا چگونه فتنه را مدیریت کرد که در جواب باید گفت وظیفه آقا یک چیز است و وظیفه ما یک چیز دیگر. شما ببینید یک ماه بعد از انتخابات چقدر از شخصیت های مهم کشور با آقای موسوی دیدار کردند و در این دیدارها چه به آقای موسوی گفتند. من هم به دیدار آقای موسوی رفتم نمیتوانستم بگویم آقای موسوی تو خائن، منافق و ضدانقلاب هستی اما بیا به جبهه انقلاب برگرد. به طور طبیعی به ایشان گفتم شما نخست وزیر امام بودید، سرمایه اجتماعی دارید ، مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفتهاید باید رفتار متناسب با انقلاب داشته باشید و از خر شیطان پیاده شوید.
من در جلسه ام با آقای موسوی ده تعریف از ایشان کردم. نه اینکه فقط من این طور باشم هرکس پیش آقای موسوی میرفت همین گونه بود. اما اینکه برخیها امروز بیایند تعاریف آن روزهای من را پیدا کند و بگویند نظر باهنر درباره موسوی این است، منصفانه نیست. آقایان به کسانی که بعد از انتخابات تلاش میکردند دست موسوی را بگیرند و به آغوش انقلاب بازگردانند میگویند ساکت فتنه.
• فارس: جبهه پایداری میگوید شما در دوران فتنه به عنوان عضو شاخص جبهه اصولگرایی حاضر به موضعگیری علیه آقای موسوی و کروبی نشدید و به همین دلیل به شما میگویند ساکت فتنه. آیا شما قبول دارید که موضع مشخصی علیه فتنهگران نداشتید؟
باهنر: موضع بنده علیه فتنه و فتنهگران کاملا روشن و مشخص است اما اینکه آقایان نمیخواهند موضع ما را ببینند بحث دیگری است. اگر منظورشان عملکرد من در مجلس است باید بگویم ما در مجلس ۶۰ اصلاح طلب داشتیم. برخی دلشان میخواست همه ۶۰ نفر را فتنهگر بنامیم و در مقابل نظام قرار بدهیم اما یک روش دیگر بود که بگوییم نمایندگان مجلس با فتنه نیستند و علیه فتنه موضع دارند که ما روش دوم را میپسندیدم.
• فارس: روش شما برای اداره مجلس در دوران فتنه چقدر کارایی داشت؟
باهنر: در اکثر بیانیههایی که مجلس شورای اسلامی علیه فتنهگران و اقدامات اغتشاشگران صادر میکرد با امضای نمایندگان اصلاح طلب همراه بود. یعنی بیانیههایی که مجلس علیه فتنهگران صادر میکرد به امضای همه نمایندگان میرسید به جز یکی دو نماینده. آقای تابش، علیخانی، خباز و دیگر اصلاح طلبان بیانیههای مجلس علیه فتنه را امضا میکردند و این نتیجه مدیریت ما در دوران فتنه بود. اما اینکه متأسفانه در پاسخ به این مدیریت روزنامه کیهان نوشته بود باید مشخص شود باهنر بیانیه مجلس علیه فتنهگران را امضا کرده یا نه؟ که من به کیهان پاسخ دادم آن بیانیه را خودم نوشتم و امضاهایش را خودم جمع کردم. البته اقای شریعتمداری هم محبت کرد جوابیه بنده را منتشر کرد. ما هنوز هم معتقدیم که در مجلس اصلاح طلب داریم اما فتنه گر نداریم در حالیکه بعضی از دوستان رادیکال ما علاقمند بودند ثابت کنند که اصلاح طلبان مجلس فتنه گر هستند.
• فارس: یک نقد دیگر به رفتار سیاسی شما وارد است که میگوید شما چرا برای مصلحت وحدت حاضر به پذیرش نظر آیتالله مهدوی کنی مبنی بر عدم حضور در جبهه متحد، نشدید این خبری بود که آقای بادامچیان و آقای صدر به رسانهها گفته بودند.
باهنر: این بحث از اساس غلط است. ابتدا جامعتین گفتند جبهه پیروان خط امام رهبری ۴نماینده معرفی کند تا ما از آن چهار نفر دو نفر را انتخاب کنیم. سپس گفتند که خودتان دو نفر را معرفی کنید. بر همین اساس در جبهه پیروان بین بنده ، آقای حبیبی، آقای صدر و آقای متکی رأی گیری شد که از ۱۵ نفری که در جلسه حاضر بودند ۱۱ نفر به بنده رأی دادند و رأی آقای متکی و حبیبی مساوی شد. بین آقای متکی و حبیبی هم قرعهکشی کردیم که قرعه به نام آقای متکی افتاد تا بنده به همراه آقای متکی به عنوان نمایندگان جبهه پیروان به جبهه متحد اصولگرایان معرفی شدیم. اما برخیها به آقای مهدویکنی خرده میگرفتند که چرا باهنر در جبهه متحد حضور دارد که طبق شنیدههای بنده آقای مهدویکنی هم به آنها گفته اعتراضتان را به جبهه پیروان بگویید.
• فارس: یعنی اگر مشکل با رفتن شما حل میشد حاضر میشدید از حضور در جبهه متحد انصراف بدهید.
باهنر: من بارها گفتم اگر مشکل با رفتن من حل میشود، اصراری برای ماندن ندارم. در دوره مجلس هشتم بنده به عنوان نماینده جبهه پیروان نشدم و در 5+6 حضور نداشتم و آقای صدر و بادامچیان انتخاب شدند. بعضی وقتها آقای صدر و آقای بادامچیان از بنده میپرسند ما کجای کاریم و من به آنها میگویم همانجا که باهنر دوره قبلی بود.
• فارس: آخرین اخبار از روند چگونگی تعیین نفرات لیست جبهه متحد اصولگرایان چیست؟
باهنر: اکنون برای لیست تهران تقریبا ۲۰۰ اسم به دست ما رسیده است که بعد از بررسیهای هیئت اجرایی ۶۰ نفر از آنها به شورای مرکزی معرفی خواهند شد تا از بین آنها ۳۰ نفر را برای تهران انتخاب کند. ما در انتخاب این ۶۰ نفر تلاش خواهیم کرد افرادی که رأیآورتر، مقبولتر، صالحتر و کارآمدتر هستند را انتخاب کنیم. اعضای شورا مرکزی این حق را دارند که چند نفر را به ۶۰ نفر اضافه کنند و در مقابل نفرات دیگری را حذف کند.
• فارس: برخیها میگویند حضور افرادی که عملکرد مناسبی نداشتهاند در لیست جبهه متحد اصولگرایان به شأن این لیست لطمه میزند نظر شما در این باره چیست؟
باهنر: یکی از شرایط انتخاب افراد برای لیست جبهه متحد مقبولیت آنهاست. ممکن است برخی ها حاشیه کمی داشته باشند اما کارآمدی بالایی داشته باشند تا مجبور شویم از حاشیههایی که دارد صرفنظر کنیم. اما اگر فردی حاشیههایش پرهزینه باشد در لیست جبهه متحد قرار نخواهد گرفت.
• فارس: اخیرا یک نشریه رقابت جبهه پایداری و جبهه متحد را به تقابل علامه مصباح یزدی با آیتالله هاشمی رفسنجانی تحلیل کردند نظر شما درباره این تحلیل چیست؟
باهنر: این تحلیل ظلم به انقلاب است اگر کسی بخواهد جبهه متحد را ساخته و پرداخته آقای هاشمی بداند ظلم بزرگ و از جمله توطئه های بزرگ است. برخی میگویند چون میشود از کنار رقابت پایداری با جبهه متحد دعوای هاشمی و احمدی نژاد خوب منفعت کرد، باید این مباحث مطرح شود. حضرت آیت الله مهدوی کنی بارها در انقلاب اسلامی راهگشا بوده است و اگر آقای مهدوی کنی ریاست خبرگان را نمیپذیرفت چه اتفاقی میافتاد؟ اینکه کسی بخواهد القا کند که آیت الله مهدوی کنی بازی خورده هاشمی رفسنجانی است نه تنها ظلم به روحانیت مبارز است، بلکه به نظام و انقلاب ظلم کرده است. آیت الله مصباح یزدی هم بارها فرمودهاند که رهبر جبهه پایداری نیستند و به اعضای این جبهه مشاوره میدهند و همواره جبهه پایداری را توصیه به وحدت کردهاند. من هنوز نفهمیده ام که جبهه پایداری چه توجیهی برای عدم وحدت و تخریب جبهه متحد اصولگرایان و اعضاء آن دارد.
• فارس: چقدر ممکن است اعضای جبهه پایداری و دیگر اصولگرایان در لیست جبهه متحد اصولگرایان باشند.
باهنر: ما در جبهه متحد اصولگرایان تفکیکی بین جبهه متحد و پایداری قائل نیستیم و افراد را بر حسب شایستگی بررسی خواهیم کرد. اما اینکه چه کسانی در لیست جبهه متحد باشند به حضور آنها در کدام جبهه اصولگرایی بستگی ندارد.
• فارس: درباره لیست مشترک صحبتهایی بین شما و جبهه پایداری انجام شده است؟
باهنر: ما بحثهایی درباره لیست مشترک انجام ندادیم اما به آنها پیغام خصوصی دادیم که برای گفتوگو تشریف بیاورند. اما اینکه بگویند جبهه پایداری به عنوان یک جبهه در مقابل جبهه متحد به عنوان یک جبهه دیگر بنشیند و گفتوگو کند را قبول نداریم. ما میگوییم جبهه پایداری یکی است و میتواند مثل جبهه پیروان در جلسات جبهه متحد شرکت کند.
• فارس: درباره سرلیست جبهه متحد گفت وگوهایی انجام شده است؟
هنوز در این زمینه بحثی نشده است. اما چند نفر هستند که می توانند مشترکا به عنوان نماد لیست جبهه متحد مطرح شوند.
کد خبر 94820
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۵
- ۰ نظر
- چاپ
باهنر در پاسخ به این سوال که "اگر با رفتن شما از 7+8، جبهه پایداری به این 7+8 میپیوست، حاضر بودید کنار بروید؟" گفت: من بارها گفتم اگر مشکل با رفتن من حل میشود، اصراری برای ماندن ندارم.