به گزارش مشرق، تا همین چند سال پیش اگر کسی میگفت که در آیندهای نزدیک، راحتتر از آب خوردن میتوان فیلم و عکس خود را با دیگران به اشتراک گذاشت شاید کسی باور نمیکرد، اما باید گفت که گسترش اپلیکیشنهای اجتماعی و با کارآییهای مختلف این قابلیت را به هر کسی داده که برای خود رسانهای شخصی داشته باشند تا فارغ از محدودیتهای دنیای واقعی رسانه با دوستان و آشنایان خود ارتباط داشته باشند. برنامههایی که در گوشی هر کسی وجود دارد و چنان در ارتباطهای روزانۀ ما جولان میدهند که در نبود آنها، انگار چیزی را از دست دادیم.
این برنامهها که با پیدایش خود فرهنگ و رابطۀ ما را تحت الشعاع قرار داده و سبک ارتباطی خاصی را میان کابران ایجاد کرده است هر چه به جلوتر میرویم، دست روی چیزهایی میگذراند که بیش از هر چیز تغییر فرهنگ و سبک زندگی را هدف قرار دادند.
روابط جدید و شبه روشنفکرانۀ امروزه که در قالب کلیپ و عکس در شبکههای اجتماعی باب شده، سعی دارد تا به تقلید از آن سوی آب ها، سبک زندگی جدیدی را وارد زندگی مردم کند. مجازی شدن انسانها و وابستگی به اپلیکیشنهای گوشی باعث شده تا دنیای ارتباطی قدیم دستخوش تحول قرار گیرد و رفتارهای جمعی و مد شدن برخی عادتها از صفحات شخصی افراد در اینستاگرام و تلگرام جای خود را در میان جامعه باز کند.
*وقف فالوئرها شدم
حمید از کابران فعال اینستاگرام است و طبق عادت در هر چند دقیقه یکبار نگاهی به گوشی اش میکند تا ببیند تعداد لایکها و کامنتهای پست آخرش چه تغییری کرده است. میگوید از وقتی که درگیر اشتراک گذاری عکس هایش با دیگران شده است، دیگر گوشی از دستش جدا نمیشود و تقریباً هر چند دقیقه یکبار باید سری به آن بزند.
وی میگوید: تعداد بالای فالوئری (هوادار) که در صفحۀ شخصی ام دارد باعث شده تا نسبت به آنها احساس مسئولیت کنم و هر یک روز در میان عکسهای خودم را که دست رنج سفرهای داخل شهری و بین شهری است با آنها به اشتراک بگذارم.
نظرش را در مورد سبک زندگی و رواج بی بند و باریهایی که در بستر اینترنت وجود دارد، جویا شدم که این طور گفت: این روزها جوری شده که برای مشهور شدن و جذب تعداد فالوئر بیشتر، بعضی فعالان مجازی دست به انتشار هر پستی حتی به قیمت تخریب شخصیت خودشان و یا ترویج رفتارهای غیر متعارف میزنند که به شخصه خیلی نمیپسندم و در مواجهه با آنها سریعاً از کنارشان عبور میکنم.
وی بیان میکند: تولید و انتشار فیلمهایی که بیش از هر چیز فرهنگ ما را نشانه گرفته است و سعی دارد تا بنیان خانواده را آماج حملۀ خود قرار دهد به وفور و با یک جستجوی ساده در تلگرام و اینستاگرام یافت میشود. فیلمهایی که سعی دارند تا به ترویج سبک و سیاق ولنگاری بپردازند و با نمایش آن در اینترنت برای بازیگران و سازندگانش افتخار و اعتباری کسب کنند.
*عادی شدن بی فرهنگیها در اینستاگرام
تا همین چند سال پیش مردم فکرش را نمیکردند مناسباتی که در فرهنگ ما زیبنده و به جا نیست روزی سر از اینترنت در آورد و با میلیونها انسان دیگر به اشتراک گذاشته شود. فیلمهایی که با نمایش مهمانیها، خوردن چیزهای عجیب و غریب، تخریب زندگی شخصی هنرمندان و کلاً کارهایی بر خلاف عقل سلیم سعی در برجسته کردن فرهنگی تحت عنوان فرهنگ اینستاگرامی دارد که اگر مواظب نباشیم به طور کلی خیلی از نبایدهای ما را تبدیل به باید میکند.
سبک زندگی مجازی که روز به روز بر دایرۀ تعداد مخاطبان آن افزوده میشود، زنگ خطری است برای مدیران فرهنگی کشور که تا خیلی چیزها قبح آن نریخته و در میان مرد عادی نشده باید برای آن کاری کرد.
*فرصتهای مادی را نادیده نگیریم
فرزاد که از راه شبکههای اجتماعی در آمدزایی میکند، استفاده از آنها را متناسب با هر شخصی دارای تعریف متفاوتی دانست و گفت: شاید خیلی افراد از آن بد بگویند و آن را مساوی با ترویج بی اخلاقی و باب کردن سبک زندگی عجیب و غریبی توصیف کنند در حالی که من نظری مخالف با آن دارم و شبکۀ اجتماعی را تنها فرصتی برای اشتغالزایی و کسب در آمد میدانم.
در این دو سالی که کسب و کار سنتی خود را در اینستاگرام و تلگرام دنبال میکنم، درآمدزایی بیشتری را در مقایسه با قبل کسب کردم که در صورت تلاش مضاعف و دادن ایدههای جدید میتوان امیدوار بود که تا چند برابر هم افزایش پیدا کند.
وی ادامه داد: تأیید اجتماعی توسط دیگران و افزایش تعداد هوادار و لایک بیشتر در شبکههای اجتماعی باعث شده تا شاهد انتشار کلیپهای غیر متعارفی از محیط خانوادگی تا انگشت کردن در بینی افراد باشیم که بن مایۀ بسیاری از آنها جز سرگرم کردم لحظهای افراد، هیچ چیز دیگری ندارد.
از وی در مورد اهمیت نظرات مخاطبانش و بازخوردهایی که از آنها در مورد پست هایش میگیرد، سوال کردم که در جواب گفت: یکی از موفقیتهای بستر اینترنت و شبکههای مجازی همین ارتباط دو سویه است که به راحتی هر چه تمامتر و فارغ از سختیهای ارتباطهای سنتی میتوان نظراتمان را با مخاطب در میان بگذاریم. فکر میکنم برای کسب در آمد در این محیط باید پیگیر نظرات مشتریها باشیم و چه بهتر که از راه پیام این نظرات به ما منتقل شود و در جهت حل آن بکوشیم.
*شاخ شدن لاتهای مجازی در نبود قانون
مخفی شدن پشت اکانتهای جعلی، ناسزا گویی و تخریب همدیگر مثل نقل و نبات کار بعضی از کابران این روزهای شبکههای اجتماعی شده است. کاربرانی که در صفحههای هر فرد مشهوری سرک میکشند و با تخریب آنها سعی دارند تا خودی نشان دهند و یا به تخلیه روانی خود اقدام کنند. موضوعی که بیش از هر چیز پای فرهنگ را باز میکند فرهنگی که پیش از پیدایش آن باید تولید میشد، اما با ضربه خوردن بعضی ها، تازه جمعی از سلبریتها و بعضی مردم فرهنگ دوست به فکر افتادند تا برای آن فرهنگ سازی کنند.
در این مسیر سرعت لاک پشتی مدیران و نبود نهادهای ذیربط و مرتبط با شبکههای اجتماعی هم مزیدی بر علت است که شاهد پیشی گرفتن لاتهای مجازی باشیم تا با سرعت هر چه تمامتر در این فضا بتازند و بسیاری از عقدههای خود را در این فضا خالی کنند. افراد گمنامی که بی هیچ دردسر و بگیر و ببند دنیای واقعی سعی دارند تا هر نوع بی احترامی را در قالب کامنت و یا اشتراک گذاری فیلم و عکس در این فضا منتشر کنند و انگار هیچ کسی نیست که یقۀ آنها را بگیرد.
*تور رسانهها برای جذب مشتری از اینترنت
مریم از کاربران فعال اینستاگرام است و تقریباً صفحۀ اینستاگرامش انعکاسی از آثار هنری اش است. از وی در مورد اهمیت دادن به نظرات مخاطبان و اینکه چقدر به آن بها میدهد سوال کردم که این طور گفت: خوبی اینترنت این است که میتوان همزمان انعکاسی از نظرات مختلف را داشته باشید و با کاربران در مورد رد ویا قبول نظراتشان گفتگو کنید. چیزی که این روزها در اینستاگرام که از پرکاربردترین شبکههای اجتماعی است، شاهدیم همین تشریک مساعی و انتقال اطلاعات در کسری از ثانیه و اشتراک آن با میلیونها کاربر دیگر است که وجه ممتاز این شبکه به حساب میآید و آن را بسیار متفاوت و به روزتر از سایر رسانههای سنتی کرده است. حتی میبینیم که بسیاری از رسانهها و بویژه صدا و سیما هم برای دیده شدن و جذب مخاطب خود دست به دامان شبکههای اجتماعی شده اند و از این طریق سعی در جذب مخاطب دارند.
وی ادامه داد: اشتراک زندگی شخصی ام با دیگرانی که نزدیک به دیدگاه من هستند و تأیید نظراتم توسط آنها، لذت خاصی برایم دارد. احساس همراهی و پسندیدن کارهایم توسط دیگران همیشه حس خوبی به من میدهد و باعث میشود تا با انرژی و انگیزۀ مضاعف تری به کارم ادامه دهم.
وی از حس آزادی فضای مجازی و گفتن چیزهایی که در دنیای واقعی به سختی میتوان از آن سخن گفت، ابراز خشنودی کرد و گفت: فکر میکنم انتشار بعضی کلیپها که در نبود ممیزی ین فرصت را میدهد تا هر کسی سبک زندگی و نوع پوشش مخصوص خودش را نشان دهد، نوعی آزادی و دموکراسی است که در آن شاهدیم و نتها نمونه آن را در فضای مجازی شاهدیم در حالی که در دنیای واقعی نمیتوان آن طور که دوست داریم لباس بپوشیم و یا کارهای باب میلمان را انجام دهیم.
وی از نمایش زندگی خصوصی آدمها و شکستن مرزهای انسانیت در شبکههای اجتماعی ابراز گلایه کرد و اظهار داشت: نمیدانم ما آدمها چقدر پست شده ایم که سعی داریم تا با انتشار فیلمها و اطلاعات خصوصی همدیگر فقط برای لحظاتی، لبخند را بر لبان دیگران جاری کنیم و از بسیاری ارزشها که در دنیای واقعی ما ارزشمند است، غافلیم و انگار که یک آدم دیگری هستیم.
به نظرم اینکه افراد در لحظۀ دشمنی با هم بخواهند سراغ لحظات خصوصی همدیگر بروند و با انتشار آن در بستر اینترنت، آن را به گوش مردم برسانند کار بسیار ناجوانمردانهای است.
وی ادامه داد: این روزها به قدری ترویج بی اخلاقی زیاد شده که کافی است تا فلان بازیگر ازدواج کند و یا به فلان آرایشگاه برود تا عکسی از آنها در اینستاگرام منتشر شود. در این لحظه هست که بعضی مردم با نظرات بی احترامی و و توهین خود سعی میکنند تا هر گونه نظر شخصی شان را بیان کنند.
*جولان صفحههای بی هویت در شبکههای اجتماعی
باید گفت: این روزها چیزی که به وفور در اینستاگرام دیده میشود صفحههای بی هویتی است که نه معلوم است ادمین (مدیر) آنها چه شخصی است و نه با انتشار این کلیپهای بی سرو ته در پی رسیدن به چه چیزی هستند. البته خیلی از این کلیپها را وقتی در بطن شان میرویم جز با مطالب خنده دار و سرگرم کننده و مد شدن برخی اصطلاحات در میان کاربران با هیچ خروجی دیگری از آنها روبرو نیستیم. البته روی سخنم با صفحههای سرگرم کنندهای است که این روزها سعی دارند تا با محتواهایشان، فرهنگ ما را دستخوش تغییر کنند. صفحاتی که با انتشار کلیپها و عکسهایی سعی دارند تا مسائلی که تا پیش از این قبح آن در میان خانوادههای ایرانی نریخته بود را به راحتی و با تکرار در این فضا تبدیل به یک موضوع عادی و کاملاً ملموس کند. به واقع مرز انسانیت در اینترنت انگار اختلافی ۳۶۰ درجه با دنیای واقعی دارد و چهرۀ افراد در این فضا با یک نقاب دیگر و بسیار متفاوتتر از چهرۀ واقعی شان دیده میشود. مشکلاتی که همه از نبود فرهنگ مجازی نشأت میگیرد و در این مسیر نیاز هر چه تمامتر به حضور مردم و همت مسئولان را میطلبد تا برای نیل به آن هدفگذاری کنند.