به گزارش مشرق به نقل از تابناک، سيره اخلاقي و عملي وي آنچنان جذاب و گيراست که هر کس در آن روزگار با ايشان برخوردي داشت جذب وي مي شد. وي جزو علماي وارسته‌اي است که نه تنها به بالاترين درجات علمي دست يافت بلکه با مجاهدت نفس و آراستگي به اخلاق انساني به کسب عالي ترين کرامات انساني، نائل آمد و اسوه‌اي شد در نقش روزگار براي اهل ديانت، سياست و عمل. 
امام(ره) در خصوص ايشان به راستي تعبيري خوش بيان کردند: چه سعادت مندند آنان که عمري را در خدمت به اسلام و مسلمين بگذرانند و در آخر عمر فاني به فيض عظيمي که دل باختگان به لقاءاللّه آرزو مي‌کنند، نايل آيند. چه سعادت مند و پيروزند آنان که در نشيب و فرازها و پست و بلندي‌هاي حيات خويش به دام‌هاي شيطاني و وسوسه‌هاي نفساني نيافتادند، آخرين حجاب بين محبوب و خود را با محاسن غرقه به خون، خرق نموده، به قرارگاه مجاهدين في سبيل اللّه راه يافتند. چه سعادت مند و خوش بخت اند آنان که به دنيا و زخارف آن، پشت پا زدند و عمري را به زهد و تقوا گذراندند و آخرين درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه ي جمعه با دست يکي از منافقين و منحرفين شقي فائض و به والاترين شهيد محراب که به دست جنايت کاران اشقي الاشقياء به ملاء اعلا شتافت، محلق شدند.
شهيد آيت الله اشرفي اصفهاني در سال 1281 هجري شمسي در «خميني شهر» اصفهان و در خانواده‌اي روحاني و مذهبي، ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در زادگاه خود به پايان رساند. هوش سرشار وي از ابتدا بر همگان اشکار شد حفظ کامل کتاب نصاب الصبيان در 9 سالگي، نشان اين امر بود. وي سپس در نوجواني، براي ادامه ي تحصيل، راهي اصفهان شد و نزديک به ده سال از محضر استادان بنام حوزه ي علميه ي اصفهان بهره جست. در سن 19سالگي به کسب اجازه نماز جماعت از سوي مرحوم آيت الله فشارکي نايل شد و در بيست سالگي براي ادامه ي تحصيل و رسيدن به مقام‌هاي عالي علمي و معنوي، ره سپار شهر مقدس قم شد.
پس از سالها ممارست در سن 40 سالگي به درجه اجتهاد رسيد و اولين اجازه ي اجتهاد ايشان توسط عالم مجاهد و مجتهد متقي حضرت آيت الله خوانساري صادر گرديد و پس از چندي بعنوان ممتحن از طرف آيت الله بروجردي براي برگزاري امتحانات دروس سطح و خارج فقه و اصول انتخاب گرديد. در سال 1335- بدستور و توصيه آيت الله بروجردي و براي نشر معارف و احکام دين عازم کرمانشاه شد.
ورود ايشان به کرمانشاه آغازي بود بر فعاليت گسترده ايشان در غرب کشور براي وحدت بين برادران شيعه و سني. در سال 57 در پي مبارزات عليه رژيم طاغوت بارها از طرف ساواک تحت فشار قرار گرفت و تهديد به قتل شد. پس از پيروزي انقلاب با حکم اما م(ره) به امامت جمعه کرمانشاه منصوب گرديد و در ميان ابراز احساسات مردم اين شهر اولين نماز جمعه را برگزار نمود.
ايجاد همدلي ميان شيعه و سني و سيره اخلاقي وي باعث جذب مردم خطه کرمانشاه به وي بود. درباره ي وحدت بين شيعه و سني، رنج‌هاي فراواني را متحمل شد. او با انجام مسافرت‌هاي متعدد به شهرهاي پاوه، جوانرود و روانسر و تشکيل سمينارهاي بي شمار مرکب از ائمه ي جمعه سني و شيعه، در خنثي کردن توطئه‌هاي تفرقه افکنان داخلي و خارجي، سهم بسزايي داشت و اين امر باعث شد تا ايشان در صدر فهرست ترور منافقين و دشمنان اسلام قرار گيرد. در سال‌هاي 59 و 60، 2 بار اقدام به ترور وي ناکام ماند و خداوند ايشان را از شر دشمنان حفظ نمود تا برگي ديگر از شخصيت اين مرد والامقام، رو شود.
ايشان براي روحيه دادن به سربازان، در هشتم مهرماه در ستاد عملياتي منطقه غرب بهمراه تني چند از مقامات کشوري و لشکري حضور يافت تا عمليات مسلم بن عقيل به يمن حضور مبارکش شروع گردد.
سپس به عنوان يک بسيجي در تيپ المهدي و حمزه سيدالشهداء ثبت نام نمود و لباس پاسداري بر تن به برپاي نماز برخاست.
هنگام آغاز عمليات فتح المبين در دوم فروردين 1361، حضور وي در قرارگاه آرام بخش روحيه فرماندهان بود و بيمن پيشنهاد ايشان، عمليات به نام حضرت زهرا (س) نامگذاري شد.
زندگي نامه آيت الله اشرفي اصفهاني
دميدن روح شهادت طلبي در ميان رزمندگان و دل گرم کردن آنان براي مقابله با دشمن بعثي، بسيار با اهميت بود آيت اللّه اشرفي اصفهاني، با حضور خود در ميدان‌هاي نبرد و ايراد سخنراني‌هاي شورانگيز، روح مقاومت و شهادت را در کالبد جوانان غيور ميهن اسلامي مي‌دميد و با اين اعمال معنوي به آن عزيزان، دل گرمي خاصي مي‌داد.
وسرانجام پس از 8 دهه مجاهدت در راه خدا، تاج زرين شهادت در محراب شهادت نصيب وي شدو در 23 مهرماه سال 61 و در روز جمعه بهنگام شروع خطبه اول نماز جمعه يکنفر از منافقين بطرف ايشان حمله ور شد و با انفجار نارنجک محراب نماز جمعه کرمانشاه با خون آيت الله رنگين شد.
و اين گونه بود که، مصداق علي وار زندگي کردن و علي وار شهيد شدن را به رخ اين زمانيان کشيد.
خدايش بيامرزاد
