به گزارش مشرق، جانبازان دفاع مقدس به مناسبت میلاد حضرت عباس (ع) و نامگذاری این روز به نام روز جانباز در نشستی گرد هم آمدند این جانبازان به نمایندگی از انجمن های ایثارگران و طیفهای مختلف جانبازی به بیان دغدغه و مشکلات خود پرداختند. در بخش اول گزارش این نشست یکی از جانبازان در خصوص تشکل های ایثارگری به ارائه وضعیت آنان در تقابل با نهادهای دولتی پرداخت و برخی مشکلات جانبازان قطع نخاعی را بیان کرد.
در این نشست «اکبر بهرامی» جانباز ۷۰ درصد دوران دفاع مقدس و عضو انجمن «راستقامتان»، متشکل از جانبازان قطع عضو به بیان نظرات خود پرداخت. بهرامی ۱۶ ساله بود که همراه با نیروهای ستاد جنگهای نامنظم به فرماندهی دکتر مصطفی چمران در دی ماه سال ۵۹ به جبهههای جنوب رفت و ۲۷ خردادماه سال ۶۰ در اثر برخورد خمپاره ۱۲۰ در نزدیکی اش به درجه جانبازی نائل آمد و هر دو پای خود را از دست داد.
بیشتر بخوانیم:
۳۰ ترکش در بدن یک عاشق فوتبال
پای قطع شدهام تا تهران آوردم + عکس
جرأت ندارم از مترو استفاده کنم
بی توجهی مسوولین مختص بخشی از جانبازان نیست / بحث درمان از نان شب برای جانبازان واجبتر است
**: بخش بزرگی از مسائل و مشکلات جانبازان بحث خدمات درمانی و دارو و تجهیزات مورد نیاز جانبازان است، موضوعی که شاید جانبازان قطع عضو بیشتر با آن دست و پنجه نرم می کنند، چقدر جانبازان قطع نخاعی درگیر این موضوع هستند؟
بهرامی: تامین ویلچر و تامین اندام مصنوعی برای ما جانبازان قطع عضو معضلی شده است. بعد از ۲ سال دوندگی خود جامعه ایثارگری توانسته است ۱۵ میلیون یورو برای اقلام مصرفی جانبازان بگیرد که این مبلغ هم به بنیاد شهید داده میشود. بنیاد شهید از این هم دریغ میکند که بخواهد برای لوازم بهداشتی جانبازان از دولت پول بگیرد. اگر امروز به انبارهای بنیاد شهید سری بزنید، میبینید که خالی از جنس است و این به خاطر تحریم نیست، به خاطر بی توجهی دولت مردان ماست که در این ۲ سال یک ریال برای اقلام مصرفی پزشکی جانبازان هزینه نکردهاند. پولهایی که داده شده برای تشک مواج، ویلچر و اندام مصنوعی، لوازم پزشکی جامعه ایثارگری اعم از جانبازان قطع عضو و نابینا و غیره است، بیتوجهی مسوولین به جامعه ایثارگری مختص به جانباز قطع عضو نیست بلکه به همه گروه های جانبازان است.
امروز بنیاد شهید ۱,۴۰۰ میلیارد تومان به بیمه دی بدهکار است، زمانی که به مراکز طرف قرارداد بیمه دی مراجعه می کنیم خدمات نمیدهد چرا که از بنیاد شهید بدهی طلب دارند، از آنور به جامعه ایثارگری می گوید هزینه کنید ما پرداخت می کنیم و چندین ماه طول می کشد تا این مبلغ را به ایثارگر بدهند. همسر یکی از دوستانم مریض شده است، به بیمارستان مراجعه کرده اما بیمارستان های بنیاد پذیرش نکردند ۸ میلیون هزینه کرده و ۹ ماه است که پیگیر گرفتن مبلغ از بیمه است. بحث درمان از نان شب برای جانبازان واجب تر است.
به جانباز تسهیلاتی دادند که نمیتواند از آن استفاده کند / ضعف ما قوانین نیست، اجرای قانون است
من وقتی ویلچر نداشته باشم مثل کسی هستم که پاهایش شکسته و داخل خانه باشد، زندگی من با ویلچر است، قرار نیست جانباز از بانک مرکزی پول بگیرد به بنیاد شهید بدهد که برایش ویلچر تهیه کند. بسیاری از کارهای اداری ما حتی توسط کارمندان بنیاد شهید انجام نمیشود. بعد ۱۱ سال قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران را دائم کردند. میگویند ۸۹ درصد قانون انجام شده است ما میگوییم فقط ۴ ماده این قانون را عمل کنید، خدمات اتوبوسی برای منی که نمیتوانم اتوبوس و مترو سوار شوم به درد نمیخورد. انجام خدماتی که به کار من نمیآید و خود بنیاد هم نمیخواهد هزینه کند تصویب شده است. ما در سیری مدور میگردیم که به یک نقطه ختم میشود.
ما ضعف قوانین نداریم، ضعف اجرا داریم. هیچ مسوولی به خودش اجازه نمیدهد سمت قانون جامع ایثارگری برود چون اگر برود باید خدمات بدهد و زیر بار مسوولیت برود.
سازمان ها و نهادهای به نوعی از زیر قانون ایثارگران فرار میکنند / حق الناس جانبازان گردن مسوولان است
**: امروز در بحث ایثارگران متولی اصلی را بنیاد شهید می دانیم اما آیا حقیقتاً همه این گلایه ها متوجه بنیاد شهید است؟ آیا نهادها و سازمان های دیگر هم در قبال ایثارگران و جانبازان مسوول هستند و مسوولیت هایی دارند؟ لازم است دستگاه های دیگر به این موضوعات ورود داشته باشند؟
بهرامی: ما بحثی را داریم، اینکه یکسری بسیجی از طریق ارگانهایی مثل سپاه به جبهه اعزام شدند. در جلسه با سپاه گفتم که شما بعد از مجروحیت، جانبازان بسیجی را رها کردید. زمانی بود بسیجی در جبهه میجنگید و آمار آنها را داشتند اما بعداً رهایش کردند. ارگان ها و نهادهایی که به جبهه اعزام داشتند بعد از مجروحیت و شهادت هیچ گونه خدماتی به جامعه ایثارگر ندادند و همه را به بنیاد شهید سپردند.
همه سازمان ها و نهادها به نوعی دوست دارند از زیر قانونی که برای ایثارگران نوشته شده است فرار کنند. جانباز سال ۶۰ هستم طبق قانون همه جانبازان از زمان مجروحیت مستخدم دولت محسوب شده اما این قانون تنها برای شهدا تعریف و عمل می شود. شهیدی که متاهل بوده است بعد از ۳۰ سال بازنشست میشود شهیدی که مجرد بوده است بازنشست نمیشود. رای به تفسیر قانون میکنند و اهمیت ندارد جامعه ایثارگری چه باید بکند. من میگویم همه آن دنیا مدیون این بچه ها هستید و دین به گردنتان است، این حق الناس به گردن ماست.
**: آقای بهرامی چطور جانباز شدید و چگونه با جانبازی خود کنار آمدید؟
بهرامی: از قدیم میگویند خود کرده را تدبیر نیست، روزی که می خواستم به جبهه بروم پدرم شدیداً مخالف بود، میگفت، می روی شهید یا جانباز و یا اسیر میشوی، من در جوابش تنها یک چیز گفتم، اینکه من آن روزی را میبینم که یک تکه گوشت شوم و روی تخت بیمارستان بیافتم و از بوی تعفنم حتی پرستارها بالای سرم نیایند، با این وجود میپذیرم که بروم.
بعد از آن دیگر پدرم حرفی نزد. زمانی که جانباز شدم و روی در بیمارستان طالقانی اهواز، روی تخت چشم باز کردم و خودم را با وضعیت مجروحیت دیدم، شرایطم را درک کردم و از خدا خواستم صبر بدهد تا با شرایط جدید کنار بیایم. در طول همه این سال ها خدا قدرت بدنی و آرامشی را به من عطا کرد که در سن ۵۶ سالگی هنوز توانمندی در خودم احساس کنم.