سرویس جهان مشرق - روزنامه عبری زبان هاآرتص در مطلبی به بررسی تحولات اخیر عربستان و صادرات نفتی این کشور اشاره کرده و مینویسد که عربستان در حال حاضر در اوج تغییر قرار دارد. سران این کشور اخیراً متوجه شدهاند که مایع سیاهی که طی چندین دهه باعث بالا رفتن جایگاه جهانی کشورها بوده، یک شمشیر دو لبه است. علت این موضوع نیز ساده است. بخش اعظمی از اقتصاد عربستان متکی بر منابع نفتی است و هر نوع کاهش حجم تجارت یا کاهش قیمت جهانی نفت در عربستان به خوبی احساس میشود.
بر اساس اطلاعات و آمار اوپک، عربستان در سال ۲۰۱۷ حدود ۱۳ درصد از نفت مصرف شده در جهان را تولید کرده است. این میزان مشابه سهمیه روسیه است. ایالات متحده آمریکا در همان سال حدود ۱۲ درصد از نفت جهان را تولید کرده است. اوپک به عنوان بزرگترین سازمان ذخیره منابع نفتی در جهان اولویت قابل توجهی به عربستان سعودی داده است.
با این وجود شرایط اعلام شده طی سالهای گذشته خود را در عربستان نشان نداده است. به عنوان مثال در نیمه دهه گذشته میلادی، عربستان سعودی دو برابر آمریکا تولید نفت داشته است. بحران انرژی در دهه ۷۰ قرن گذشته میلادی، باعث کاهش تدریجی تولید نفت اوپک شد و این موضوع رکود در اقتصاد جهان را به دنبال داشت.
به نوشته این روزنامه صهیونیستی، این کاهش تولید، آغازی بر پایان سیطره عربستان بود. ممنوعیت صادرات نفت که به عنوان تلاشی برای ایستادگی در برابر غرب به اجرا گذاشته شده بود، نشان داد که تکیه بر منابع نفتی اتفاقی سنگین و خطرناک است. به این ترتیب دولتهای بسیاری به دنبال بررسی تاثیرات اجرای پروتکل استفاده از نفت بر آمدند. همزمان با این رویکرد آسیبهای زیست محیطی استفاده از نفت بر روی میز جامعه جهانی قرار گرفت.
هاآرتص میافزاید که در سال ۲۰۰۵ و همزمان با آغاز استخراج نفت صخرهای در آمریکا، کنترل عربستان بر بازار نفت کاهش پیدا کرد. هر اندازه که قیمت جهانی نفت در نتیجه حوادث خارج از کنترل آمریکا افزایش پیدا میکرد، تولید نفت از منابع صخرهای در این کشور به صرفهتر میشد.
محمد بن سلمان در سال ۲۰۱۶ طرح خود را با هدف تغییر اساسی اقتصاد عربستان و ایجاد تنوع در منابع درآمدی دولت آغاز کرد. وی میخواست صندوق سرمایهگذاری های دولتی عربستان را بار دیگر ساماندهی کند و کارگران خارجی بیشتری را به این کشور فرا بخواند و باعث توسعه صنایع خدماتی شده و شرکت نفت دولتی عربستان را خصوصی سازی کند.
با این وجود کمتر از دو سال پس از آغاز این طرح، عربستان مجبور شد فروش سهام آرامکو را لغو کند. در حال حاضر شهروندان سعودی متوجه شدهاند که باید مالیاتهای بیشتری بپردازند و قیمت حاملهای انرژی و سوخت نیز در این کشور افزایش پیدا کرده است. شبکههای تجاری بسیاری از زیر شاخه های خود را در عربستان بستند. عربستان در سال ۲۰۱۷ برای جبران کسری بودجه بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلاری خود نیازمند اجرای قانون مالیات برارزش افزوده شد.
دولت عربستان در همین راستا مجبور شد بسیاری از پروژههای با ارزش خود را متوقف کرده و حقوق وزرا و کارمندان دولت را کاهش دهد. ریاض که عادت به زندگی در پناه درآمدهای نفتی داشت، اعلام کرد که به دنبال متنوع سازی منابع درآمدی خود است اما تحقق اهداف این برنامه بسیار مشکل بود. روزنه امید عربستان در این زمینه چین بود. به همین علت «شی جی بینگ» رئیس جمهور چین به سرعت وارد عمل شد و سرمایه گذاری و تجارت در عربستان را افزایش داده و سطح مناسبات دیپلماتیک و روابط نظامی خود با ریاض را تقویت کرد. چین در حال حاضر بزرگترین وارد کننده نفت عربستان به شمار میرود.
در سال ۲۰۱۶ میلادی ۱۳ درصد از مجموع صادرات نفت عربستان در چین تخلیه میشد و ۱۱ درصد آن به هند و ژاپن و ۱۰ درصد به آمریکا میرفت.
همانطور که درآمدهای نفتی شمشیری دو لبه برای عربستان بود، مناسبات اقتصادی این کشور با چین نیز شمشیری دو لبه بود. چین هنگامی که در سال ۲۰۱۷ در زمینه قیمت نفت خود را در رقابت با عربستان دید، واردات نفتی خود از ریاض را کاهش داد. این موضوع باعث شد واقعیت جدیدی در تحولات منطقهای خودنمایی کند. عربستان که در گذشته کنترل مشتریان نفتی خود را در دست داشت، الان بیش از پیش باید مورد ترحم آنها واقع شود و درآمدهای نفتی که زمانی به عنوان عاملی برای افزایش قدرت و تاثیر گذاری عربستان تبدیل شده بود، ماهیت خود را از دست داده است.