به گزارش مشرق، مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاحطلب و محکوم امنیتی در تازهترین توئیتهای خود به تاریخ دفاع مقدس پرداخته و ادعا کرده است که در طول جنگ اشتباهی بزرگ و خطایی استراتژیک از سوی ایران صورت گرفته است.
در ادامه ضمن بازخوانی توئیتهای این اصلاحطلب، بررسی خواهیم کرد که؛ آیا تاجزاده دچار خطای تاریخی شده است یا اینکه با تحریف تاریخ سعی بر اثبات ادعاهای خود دارد؟ اولین توئیت تاجزاده نقل قولی از هاشمی رفسنجانی است که نوشته است "هاشمی رفسنجانی جانشین فرمانده کل قوا هنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ چند ماه پس از پایان جنگ اعلام کرد: «در کل جمعبندی این است که شاید ما با تجربه امروز (سال ۱۳۶۷) میتوانستیم از بروز جنگ جلوگیری کنیم». درباره امروزمان ما در آینده چه خواهیم گفت؟ ".
وی که پیش از این درخواست کرده بود تا مقامات ایرانی با ترامپ و حتی داعش! به مذاکره بنشینند، در دومین توئیت مینویسد " دومین اشتباه بزرگ ایران در جنگ، ورود به خاک عراق پس از فتح خرمشهر بود. تغییر راهبرد، جمهوری اسلامی را در افکار عمومی منطقه و جهان از موضع مظلوم و مورد تجاوز خارج کرد، در مظان کشورگشایی و توسعهطلبی قرار داد و بسیاری از حکام عرب را به دامن صدام انداخت".
در رابطه با این توئیت باید گفت که تصمیم ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و ورود به خاک عراق، یک تصمیم جمعی و براساس شرایط موجود بود. بهخلاف اینکه برخی میگویند امام خمینی (ره) ابتدا مخالف ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر بود، اینگونه نیست و امام هیچگاه موافق توقف جنگ پس از آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ نبود. هاشمی رفسنجانی گفته است: "…دراینباره که جنگ باید ادامه پیدا کند، بحث زیادی نبود؛ اولاً خاک ما در اختیار آنها بود. ثانیاً در آن مقطع، ایران خیلی با ابهت و قدرت پیش رفته بود؛ خیلی از توانمندیهای نظامی عراق منهدم شده بود و بسیاری از نیروهایش در لشکرها و تیپها، آسیب جدی دیده بودند. هیچکس در اینکه باید به محاکمه صدام برسیم و غرامت بگیریم، شک نداشت و در این زمینه بحثی نبود. بحث اصلی این بود که حالا دشمن را در خاکش تعقیب کنیم یا نه؟... امام مخالف ادامه جنگ نبودند و کسی جرئت نمیکرد با ایشان صحبت از ختم جنگ کند. ایشان خیلی جدی بودند، تا آخر هم جدی بودند". (کتاب اسرار مکتوم صفحه ۱۰۸)
هاشمی رفسنجانی در مورد اینکه چه شرایطی موجب شد تا امام با ورود به خاک عراق موافقت کنند، ادامه داده است: "امام گفتند: «تا لب مرز برویم.»، فرماندهان نظامی گفتند: «اگر تا کنار مرز عراق برویم و وارد خاکش نشویم، با منطق جنگ سازگار نیست. دشمن با خیال راحت، خود را تجهیز و آماده میکند و با اینکه در مناطق دیگر در خاک ماست، در این مناطق هم دوباره جلو میآید». گویا مرحوم ظهیرنژاد، در آن جلسه، خیلی خوب و از مقام یک فرمانده نظامی صحبت کردند. امام هم خوشبختانه پس از شنیدن سخنان منطقی و تخصصی نظامیان، مخالفت نکردند. البته معمولاً در اینگونه بحثها دخالت نمیکردند و به فرماندهان واگذار میکردند، که انتخاب کنند؛ ایشان کلیات را میگفتند. بههرحال این استدلال، ایشان را قانع کرد و تا این حد پذیرفتند و گفتند: «در جاهایی وارد عراق شوید که مردم نیستند تا آسیب نبینند» …، به همین دلیل پس از فتح خرمشهر، عملیاتهای مهم ما یا در کویر، یا در کانال ماهی و هور و جزایر مجنون بود، که خالی از سکنه بود. تا لب دجله هم رفتیم که باز مردم نبودند. به فاو هم که رفتیم، مردم نبودند. در کردستان هم، از جاهایی مثل ماووت وارد خاک عراق میشدیم که جمعیت زیادی نداشت. وقتی حلبچه را فتح کردیم، نیروهای ما وارد شهر نشدند و فقط تا کنار دریاچه سد دربندیخان رفتیم. ولی در همانجا دیدیم که چون مردم حلبچه کُرد بودند و از نیروهای ما استقبال کردند، صدام با بمباران شیمیایی از آنان انتقام گرفت".
تیمسار ظهیرنژاد رئیس ستاد ارتش از جمله موافقان ورود به خاک عراق بود و دلایل محکمی برای این کار داشت
محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در توضیح شرایط پس از عملیات بیت المقدس و جلسه شورای عالی دفاع در محضر امام خمینی (ره) میگوید: "آقای ظهیرنژاد شروع کردند به صحبت و به امام گفتند که «ما سر مرز نمیتوانیم بمانیم و اینجا قابل پدافند نیست، چون ممکن است آتشبس طولانی شود. ولی اگر ما برویم پشت رود اروند و شط العرب (چون اروند در بخش جنوبی ایران است و شطالعرب در بخش عراق)، پشت سر این رودخانه جایی است که میتوانیم دفاع کنیم و دفاعمان هم مطمئن خواهد بود؛ دیگر عراق نمیتواند به ما حمله کند». نوبت من شد و خدمت امام گفتم که «این استدلالهای ظهیرنژاد را بنده هم قبول دارم، بهعلاوه، ما الآن از نظر نظامی در توازن نیستیم. ارتش عراق بهفاصله پانصدمتری از خرمشهر و آبادان است، ولی فاصله ما با بصره بیست کیلومتر است؛ لذا الآن یک «نابرابری دفاعی» در جنوب ایران هست و مرز را انگلیسیها طوری تعیین کردهاند که از نظر دفاعی، مرز جنوب بهنفع عراقیها و بهضرر ایران است، لذا اگر آتشبس شکسته شود، آنها با خمپاره هم میتوانند ما را اذیت کنند ولی ما فقط با توپهای بردبلند که حداقل ده، یازده کیلومتر از خط فاصله داشته باشد، میتوانیم بصره را بزنیم تا دوباره آتشبس برقرار شود. اگر بخواهد موازنه قوای دفاعی بهوجود بیاید بهنفع آنها و بهضرر ما تمام میشود» ". (کتاب اسرار مکتوم صفحه ۱۶۴)
حال پس از گذشت ۳۹ سال از آن جلسه تاریخی، تاجزاده به تکرار ادعایی مشابه ادعای نهضت آزادی که پس از عملیات بیت المقدس مطرح شد، پرداخته است. امام خمینی (ره) در آن جلسه نظرات فرماندهان نظامی را با توجه به شرایط نظامی و جغرافیای مناطق عملیاتی پذیرفتند، اما تاجزاده که یک فعال سیاسی است و سابقه رزمندگی و دفاع در جبهههای جنگ تحمیلی را ندارد، بدون درنظرگرفتن شرایط نظامی وقت، آن تصمیم امام خمینی (ره) و اعضای شورای عالی دفاع را اشتباه بزرگ میخواند. همچنین باید از تاجزاده پرسید که؛ قبل از اجرای عملیات بیت المقدس و در دو سال نخست جنگ، حکام عرب در دامن صدام نبودند؟ و اینکه در دو سال اول جنگ، آیا اقدامی از سوی سازمانهای بینالمللی و منطقهای بهنفع ایران انجام گرفت؟ ایران پس از عملیاتهای بیتالمقدس، خیبر، والفجر هشت و کربلای ۵ توانست موازنه سیاسی جنگ را تغییر بدهد.
تاجزاده همچنین در توئیت دیگری ادعا کرده است که "سومین خطای استراتژیک، گسترشیافتن دامنه جنگ، حمله به نفتکشها و تلاش برای بستن تنگه هرمز بود که بهانه حضور گسترده ناوهای آمریکایی در خلیج فارس شد. باید ضمن افزایش توان دفاعی کشور و حفظ آمادگی کامل، از تکرار اشتباهات گذشته پرهیز کرد".
تاجزاده در این توئیت اگر هم بهدنبال تحریف تاریخ نبوده، دچار اشتباه تاریخی شده است و بهگونهای بیان میکند که انگار ایران آغازکننده جنگ نفتکشها بوده و بهدنبال آن ناوهای آمریکایی در خلیج فارس حضور پیدا کردند.
عراق پیش از فتح خرمشهر و در سال ۱۳۶۰ جنگ نفتکشها را با حمله به کشتیهای غیرنظامی و تجاری ایران آغاز کرد که در ابتدا ایران از توان مقابله جدی برخوردار نبود. عراق دو سال بعد شدت این حملهها را زیادتر کرد و به تأسیسات نفتی جزیره خارک و نفتکشها حمله کرد و شاهرگ اقتصادی کشور را با استفاده از سوپراتاندارهای فرانسوی مورد تهدید جدی قرار داد، از این پس ایران ضمن انجام اقدامات پدافندی، مقابله به مثل را هم در دستور کار خود قرار داد و پس از اجرای پیروز عملیات کربلای ۵ در زمستان سال ۱۳۶۵، آمریکا به حمایت از عراق و کویت وارد عمل شد. عراق در آن برهه، جنگ شهرها را شدت بخشیده و حملات موشکیاش به شهرهای ایران افزایش یافته بود.
جالب این است که در جریان جنگ نفتکشها، عراق یک بار ناو جنگی آمریکایی را هدف قرار داد و ۳۷ آمریکایی کشته شدند. عراق رسماً از آمریکاییها عذرخواهی کرد و گفت حمله اشتباه انجام شده و حاضر است غرامت بدهد، اما برخی این رفتار عراق را پاسخ به حضور مکفارلین از سوی آمریکا در ایران میدانستند.
ایران بنابر گفتههای مسئولان و فرماندهان نیروهای مسلح بهدنبال برافروختن آتش جدیدی در منطقه نیست و طی سالیان گذشته نیز تلاش کرده است تا آتش جنگ را از سر مردم منطقه دور کند، اما خلافواقعگویی و اشتباه بزرگ خواندن تصمیمات اساسی جنگ برای اینکه نشان داده شود که ایران بهدنبال جنگ است، یک فرافکنی است.