سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** حامیان مذاکره با آمریکا، هیچگاه فرصت اجرایی پیدا نکردند!
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «جعفر گلابی» نوشت: «از سالهای دور جناحهای حاضر در درون نظام در نوع مواجهه با مسائل خارجی خصوصاً در برابر قدرتهای بزرگ و مناسبات موجود جهانی اختلافات عمیقی داشتند و این اختلافها پس از اعمال فشارهای حداکثری آمریکا علیه ایران همچنان باقی است و هرکدام بسته به دیدگاهی که دارند روشی متفاوت در برخورد با موضوعات جدید ارائه میکنند. دیدگاه اول معتقد به تقابل با آمریکاست و اعتقاد دارد که جمهوری اسلامی توان رویارویی حداکثری با آمریکا در زمینههای مختلف را دارد و میتواند این کشور را به زانو درآورد و او را از منطقه اخراج کند. در مقابل دیدگاه دیگری هم هست که اعتقاد به تقابل خیر و شر دارد ولی از تعمیم آن به همه عرصههای زمانی و مکانی اجتناب میکند. در این دیدگاه که نسبینگری محوریت دارد و خطکشیهای قاطع و بدون انعطاف را واقعگرایانه نمیداند قائل به تقابل نرم وکمهزینه با قدرتهای جهانی است».
آرمان در ادامه نوشت: «تاکنون بیشتر دیدگاه اول مجال عمل یافته است و دیدگاه دوم چندان فرصت اجرایی پیدا نکرده است… شاید پیش از این و خصوصاً قبل از اقدامات تند کاخ سفید امکان باز شدن روزنهای برای گفتوگو از موضع آبرومندانه و برابر وجود میداشت ولی در حال حاضر موضوع بشدت رو به حیثیتی شدن گذاشته است».
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که حامیان مذاکره با آمریکا هیچگاه فرصت اجرایی پیدا نکرده اند! این در حالی است که برجام، مصداق روشن و بارزی از مذاکره با آمریکاست.
چندی پیش «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی گفته بود که دولت روحانی در مذاکرات هسته ای عملاً با آمریکا مذاکره می کرد و دیگر اعضای ۱+۵ در حاشیه بودند. در آن مقطع دیدارهای دوجانبه ظریف-کری رکورد زد و تعجب رسانه های خارجی را نیز در پی داشت. گفتگوی تلفنی روحانی-اوباما و مواجهه ظریف-اوباما در حاشیه اجلاس سازمان ملل و موارد مشابه را نیز باید به فهرست ارتباطات ویژه دولت روحانی با آمریکا در حاشیه مذاکرات هسته ای و برجام اضافه کرد.
اما در نهایت آمریکا در همان مقطع در دولت باراک اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش!، در اقدامی بی سابقه، نماینده ویژه دولت روحانی در سازمان ملل-ابوطالبی- را تروریست! نامید و قانون تحریمی آیسا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید و دهها قانون ضدایرانی را تصویب کرد. در همان برهه ۲ میلیارد دلار از اموال مردم ایران نیز توسط آمریکا بلوکه شد.
در پسابرجام، هم در صنعت هسته ای بتن ریخته شد و هم سفره مردم کوچک شد. با اینحال اصلاح طلبان با بی اخلاقی، این تجربه عبرت آموز را سانسور کرده و نتایج آن را انکار می کنند.
** عرب سرخی: مردم از عملکرد کلی حکومت سرخورده هستند!
«فیضالله عرب سرخی» از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: «یکی از دغدغههایی که امروز وجود دارد و باید آن را جدی بگیریم سرخوردگی مردم است؛ چه از عملکرد کلی حکومت و چه از اصلاحطلبان بهعنوان جریانی که همواره با مردم گفتوگو و همنوایی داشتند و در انتخاباتهای اخیر اکثریتی از آنها را نمایندگی کرده و سعی کردند مردم را به مشارکت در انتخابات مجاب کنند. اما آنچه در این مقطع مهم است این است که تحلیل صحیحی از ریشههای این سرخوردگی داشته باشیم. اینکه چقدر از آن حاصل عملکرد کلی حکومت است و چقدر به ضعفها و نوع عملکرد اصلاحطلبها بر میگردد باید به دقت دیده و تحلیل شود و بر اساس آن با مردم گفتوگو کنیم، به اقناع آنها بپردازیم تا از این قصور به دلیل مصالح بالاتر بگذرند».
عرب سرخی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «قبول دارم که جریان اصلاحطلبی نمیتواند خود را از رفتار جریانی که موفق شده رأی مردم را بگیرد مبرا بداند؛ اما توجه کنید برخی از کسانی که به هر حال به رأی مردم رسیدند بخصوص در انتخابات ریاست جمهوری مدعی اصلاحطلبی نبودند بلکه مورد حمایت اصلاحطلبان بودند. این دو وضعیت کاملاً متفاوت است. البته به باورم ما انتخاب درستی را انجام دادیم و از میان نیروهای موجود مناسبترین گزینه را معرفی کردیم. هنوز هم معتقدم همین گزینه در بین آن گزینهها مناسبترین بوده است. اما شاید عملکردها آن اندازه که انتظار میرفت مطلوبیت نداشته است. البته باید به مشکلات و مسائل حاشیهای هم توجه داشته باشیم. به هر حال دستگاه اجرایی در نظام سیاسی ما محدودیتهایی دارد و فعال مایشاء نیست و در بسیاری از حوزهها اصلاً امکان تأثیرگذاری مستقیم ندارند. در قوه مقننه هم با وجوهی از همین مسأله مواجه هستیم. چنانکه در کشور ما بر اساس ساختار تعریف شده مصوبات مجلس به معنای قانون نیست بلکه آن بخش از مصوبات که به تأیید شورای نگهبان میرسد جایگاه قانونی پیدا میکند. بنابراین میبینم که در این ساختار دستگاههای رقیب چه برای مجلس و چه برای قوه مجریه وجود دارند و در یک رقابت خیلی صریح و روشن شرایط محدودکنندهای را برای این قوا که به نوعی اصلاحطلبها در رأیآوریشان دخالت داشتند، ایجاد میکنند».
طیف اصلاح طلب با سیاه نمایی، بحرانی جلوه دادن وضعیت کشور، مبهم سازی آینده و بن بست نمایی حل مسائل و مشکلات موجود، اینگونه القاء می کند که مردم ناامید شده اند و همه تقصیرها به گردن نظام است و جریان اصلاح طلب و دولت روحانی و نمایندگان اصلاح طلب مجلس نیز هیچ نقشی در ایجاد وضع موجود ندارند!
این ادعای مضحک در حالی است که اکنون قریب به ۶ سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده است. چندی پیش «سعید لیلاز» عضو مرکزیت حزب کارگزاران در مصاحبه با یورونیوز گفته بود اگر چوب خشک جای روحانی بود، با اختیاراتی که او داشت، اقتصاد را بهتر از این مدیریت می کرد.
«غلامحسین کرباسچی» دبیرکل حزب کارگزاران چندی پیش در نقد رفتار غلط برخی اصلاح طلبان در شانه خالی کردن از پذیرش وضع موجود گفته بود: «متأسفانه اصلاحطلبان در مواقع مختلف آنقدر که به مباحث انتزاعی و حرفهای سیاسی میپردازند، به گرفتاریهای مردم و راهحل آن کمتر فکر میکنند. اگر هم احیاناً با اشاره به این مشکلات راهحل ارائه میدهند، آنقدر رنگوبوی سیاسی به آن میدهند که بیش از آنکه جنبه کارشناسی آن موردتوجه قرار بگیرد، ابعاد سیاسی آن در جامعه پررنگ میشود... رفتار اصلاحطلبان باید طوری باشد که دلسوزی و صمیمیت آنها نسبت به مسائل کشور و غیرسیاسی عملکردن آنها مشهود باشد. الان شما بین مردم هم که باشید و آنهایی که ممکن است رأیی به اصلاحطلبان داده باشند، برداشت آنها این نیست که اصلاحطلبان فقط به خدمت یا حل مشکلات سیاسی فکر میکنند، مردم فکر میکنند که اینها هم دنبال قدرت یا پیداکردن جایی در حاکمیت هستند».
** شورای شهر تهران، اختیارات کافی ندارد!
«ابراهیم امینی» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «بی مهری به شوراها» نوشت: «شوراهای شهر و روستا در ایران در شرایطی پنجمین دوره خودشان را سپری می کنند که هنوز اختیارات قانونی و وظایف نهاد شورا تبیین نشده است. یکی از اشکالات جدی و محدودیت هایی که موجب شده فعالیت شوراها در کشور ما آسیب ببیند، فقدان ساز و کار حقوقی مناسب برای نظارت بر روند انتخاب مدیران ارشد شهرداری هاست. چنانکه می بینیم به جز انتخاب شهردار که مهم ترین وظیفه شورا به شمار می رود، روند نظارت بر سایر انتصاب ها عملاً ممکن نیست».
شورای شهر تهران در قریب به دو سال اخیر که از آغاز به کار آن سپری شده است، صرفاً مشغول «انتخاب شهردار جدید»! و «اسم و فامیل بازی در انتخاب نام خیابانهای تهران»! بوده است. عملکرد این شورا به حدی ضعیف بوده است که صدای فعالین اصلاح طلب را نیز درآورده است. اصلاح طلبان این شورا را «ناآشنا به امور شهری»، «سیاسی کار و حزب باز»، «پوپولیست» و…معرفی کردهاند.
اما با اینحال اصلاح طلبان به دلیل آلودگی به رفتار قبیلهای، هرگونه قصور و تقصیر در کارنامه خود را انکار میکنند.
روزنامه اصلاح طلب آرمان-آذر ۹۷- در مطلبی نوشته بود: «اشتباه اعضای شورای شهر این بود که گمان میکردند در یک فضای سیاسی میتوانند تهران را مدیریت کنند. این در حالی است که مدیریت شهری دارای کارویژههای خدماتی، اجتماعی و فرهنگی است و این کارویژهها نباید تحت تأثیر فضای سیاسی قرار بگیرند».
شورای شهر بدون رد صلاحیتهای شورای نگهبان و با حمایت پر رنگ اصلاح طلبان و با تَکرار رئیس دولت اصلاحات تشکیل شد و نتیجه، این شد که فعالین اصلاح طلب آن را مایه آبروریزی، مصداق پوپولیسم، سیاسی کار و حزب باز و ناآشنا به امور شهری معرفی میکند.