سرویس جهان مشرق- ترامپ اولین رئیسجمهور آمریکا است که تا این حد از توییتر در کنار وظایف ریاستجمهوری خود استفاده میکند. او برنامه روزانهاش را در توییتر میگذارد؛ به دشمنانش حمله میکند؛ از کارمندانش تعریف میکند و نهایتاً خودش را به عنوان یک دولتمرد موفق مورد تمجید قرار میدهد.
فعالبودن در یک شبکه اجتماعی نه فقط برای رؤسای جمهور، برای خیلی از افراد شناختهشده یا حتی مدیران شرکتها به تدریج به یک امر لازم تبدیل میشود گویی اگر چنین نباشد، بخش عمدهای از بحثهای جاری جامعه در یک موضوع را از دست میدهند. حتی افراد مشهوری که علاقهای به کار با شبکههای اجتماعی ندارند، به سبب اتهاماتی که دائماً علیه آنها منتشر میشود، پایشان به توییتر و اینستاگرام و … باز میشود.
با این حال یک پرسش جدی در این مورد مطرح میشود: آیا همان سواد رسانهای که برای مردم تجویز میشود را مقامات عالیرتبه آموختهاند؟ و آیا اگر همان را بیاموزند، برای آنها کفایت میکند؟ به نظر میرسد پاسخ هر دو سؤال، منفی است.
وقتی شما اول صبح ابتدا واکنشها با پیام توییتریِ دیشب خود را چک میکنید و آخر شب با چککردن آخرین اتفاقات در شبکههای اجتماعی چشم بر هم میگذارید، این سبک زندگی کل روز شما را تحت تأثیر قرار میدهد. این را یاک مونک از اساتید دانشگاه جان هاپکینز در آتلانتیک نوشته و ادامه داده که منظورش فقط سلامتی روانی و آرامش خاطری که با این روش به هم میریزد نیست بلکه نگرانی اصلی از بابت دیدگاهی است که شما بر اثر این سبک زندگی نسبت به مسائل روز پیدا میکنید.
به نظر او برای مقاماتی که نمیتوانند دائماً با مردم خود در ارتباط باشند، ممکن است شبکههای اجتماعی حکم تنها پنجره سلول را پیدا کند و تصمیمات آنها را در ارتباط با سعادت شهروندانشان تحت تأثیر قرار دهد. در واقع شاید واکنش چند صدهزار نفری که به پیامهای شما واکنش میدهند، برای شما مهمتر و سهلالوصولتر از دریافت نظر از همه مردم کشورتان باشد، مخصوصاً اینکه واکنش آن چندصدهزار نفر را بقیه هم میبینند و نمیشود دائماً نسبت به آن بیاعتنا بود.
کدام یک مهمتر است؟
وی به مثالی در این زمینه استناد میکند. برای مثال دو مسأله را در نظر بگیرید: گزارش مولر پیرامون تبانی ستاد انتخاباتی ترامپ با روسیه و ماجرای تعطیلی جزئی دولت فدرال بر اثر اختلاف رئیسجمهور و کنگره. اگر صرفاً رئیسجمهور آمریکا بخواهد بر مبنای شبکههای اجتماعی قضاوت کند، گزارش مولر نقشی تعیینکننده در محبوبیت وی داشته است در صورتی که ابتدای مارس و ابتدای آوریل یعنی پیش و پس از انتشار اولیه گزارش، محبوبیت وی همان ۴۲% بوده است.
با این حال وقتی به تعطیلی دولت فدرال میرسیم، افراد شاغل و خانوادههایشان و مراجعانی که در آن روزها کارشان انجام نشد، مجموعاً چند میلیون آمریکایی را شامل میشود که یک تأثیر قطعی و سریع دریافت کردهاند.
مگر چقدر آمریکایی در توییتر هست؟
این را بگذارید کنار یافتههایی که نشان میدهد:
- کمتر از یکچهارم آمریکاییها به توییتر سر میزنند؛
- این افراد به طور میانگین نسبت به کل جامعه آمریکا، جوانتر و ثروتمندتر و لیبرالتر هستند؛
- در مجموع از هر ۲۰ آمریکایی، یک نفر کمابیش توییتهای سیاسی پست میکند که این افرادِ معدود، عمدتاً مرد، شهرنشین و دارای ترجیحات ایدئولوژیکِ قدرتمند هستند.
بنابر این اگر گاهی از تصمیمات ترامپ شگفتزده میشود، تعجب نکنید. او مشاوران زیادی دارد، اما توییتر چیز دیگری است!
تفاوت مخاطب توییتری برای رئیسجمهور چیست؟
استاد دانشگاه جان هاپکینز ادامه میدهد در کل همواره صدای افراد رادیکال از یک جمع، بلندتر از صدای افراد میانهرو است. اعضای شبکههای اجتماعی نیز در کل، حکم همان بخش رادیگال جامعه را بازی میکنند. اما دانستن این مطلب برای رؤسای جمهور کافی نیست.
در واقع مقامات سیاسی پیش از این در سخنرانیها با افرادی از میان جمع روبرو میشدند که صدای خود را رساتر به او میرساندند اما به هر حال مشخص بود که جمع حاضر در آن جلسه، چه گروهی از مردم را نمایندگی میکنند. برای مثال وقتی نمایندگان جامعه فرهنگیان با یک مقام سیاسی دیدار میکنند، اعتراض افرادی از آن جمع، اعتراض اعضای ناراضی از قشر فرهنگیان به شمار میرود ولی وقتی رئیسجمهور در توییتر خود مورد انتقاد فراگیر قرار میگیرد، معترضان را به صورت ناخودآگاه، «نماینده عموم جامعه» در نظر میگیرد.
جمعبندی
احتمالاً همین مسأله موجب شد که دموکراتها از پیش تصور کنند انتخابات ۲۰۱۶ را بردهاند. آنها تا حدودی تحت تأثیر فضای لیبرال و جوان شبکههای اجتماعی قرار گرفتند در صورتی که محافظهکاران مسنتر نیز در روز انتخابات به پای صندوقهای رأی آمدند. حالا دانلد ترامپ رئیسجمهور آمریکا روز به روز بیشتر درگیر لایکها و دیسلایکها در فضای مجازی میشود و استقبال از ایدههای تندروانه خود را به پای همه مردم آمریکا میگذارد. آیا آرای مردم در انتخابات ۲۰۲۰، او و تیمش را شوکه خواهد کرد؟
منبع
https://www.theatlantic.com/ideas/archive/2019/04/political-leaders-should-stop-caring-about-twitter/588004