به گزارش مشرق، روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «محمدحسن قدیری ابیانه» نوشت:
علیرغم اینکه سران کاخ سفید همواره خود را پرچمدار دموکراسی در جهان و حامی رأی اکثریت مردم نامیدهاند، شواهد و قرائن نشان میدهند که رویه آمریکا برخلاف این شعارهای پرطمطراق بوده و آنچه در اطرافواکناف دنیا بهویژه در آمریکای جنوبی از رؤسای جمهور این کشور دیدهشده، چیزی جز توطئه برای کودتا و ساقط کردن دولتهای مشروع و مردمی نبوده است. کودتا علیه «سالوادور آلنده»، رئیسجمهور اسبق شیلی، حاکم کردن دیکتاتوری «آگوستو پینوشه» در این کشور و حمایت از جنایتهای او نمونهای از این مداخلات به شمار میآیند. نکته اینجاست که در همه کشورهایی که در مرزهای جنوبی آمریکا و کمی آنطرفتر در آمریکای لاتین قرار دارند، کودتاهای طراحیشده در سازمانهای اطلاعاتی کاخ سفید رخداده و سردمداران واشنگتن چنان به این شیوه معتاد شدهاند که حتی اگر آمریکا در کشور خودش سفارت داشت، ایبسا علیه مستأجر کاخ سفید هم دست به کودتا میزد! نمونه فعلی شیوه قرونوسطایی واشنگتن را این روزها میتوان در ونزوئلا دید. اوایل بهمنماه سال گذشته بود که آمریکاییها در سلسله سیاستهای براندازانه خود علیه دولت قانونی ونزوئلا، «خوان گوایدو» رئیس پارلمان این کشور را تحریک کردند که در خیابان و در جمع طرفداران جعلیاش، مراسم تحلیف بهجا آورده و خود را رئیسجمهور «موقت» و «مشروع» بنامد!
گوایدو تابهحال چندین بار برای براندازی دولت «نیکلاس مادورو» خیز برداشته و همزمان، موجی سنگین از فشارهای سیاسی و رسانهای بر ارتش و مقامات ارشد این کشور از سوی واشنگتن بهسوی ونزوئلا جاریشده است. عصر سهشنبه وقتی گوایدو یکبار دیگر برای شورش و آشوب – بخوانید کودتا- فراخوان داد، سناتورهای جنگطلب جمهوریخواه و سیاستمدارانی که دست راست ترامپ هستند ازجمله «مارکو روبیو» و «جان بولتون»، جنگی توئیتری به راه انداخته و فرماندهان ارتش و مسئولین قضائی و سیاسی ونزوئلا را تهدید کردند که یا با رهبر شورشیان همراه شوند و یا هر چه دیدند از چشم خودشان دیدهاند! این در حالی است که قاطبه ارتش ونزوئلا با دولت ونزوئلا همراه هستند و اغتشاش روزهای اخیر این کشور را با قاطعیت و ظرف مدت کوتاهی تار و مار کردند.
بنابراین تردیدی نیست که هدایت جریان کودتا در ونزوئلا در دست آمریکاست و سازمان سیا این شورشها را مدیریت میکند؛ موضوعی که البته مسبوق به سابقه بوده و حتی یکبار علیه «هوگو چاوز»، رئیسجمهور فقید این کشور هم اتفاق افتاد اما با حمایت مردمی به رأس حاکمیت بازگشت. نکته اینجاست که پیروزی خوان گوایدو در انتخابات مجلس و ریاستش بر پارلمان ونزوئلا هم با حمایت سازمان سیا محقق شد. آمریکاییها نهتنها بهوضوح و با صراحت از وی حمایت میکنند، بلکه تمام گامهایی که گوایدو برمیدارد از سوی مشاور امنیت ملی ترامپ و همکارانش به وی تفهیم میشود. در حقیقت گوایدو مهره شطرنجی است در دست آمریکا. گوایدو هم بهصراحت از اینکه موردحمایت واشنگتن است ابراز خشنودی میکند و مرتباً از آمریکاییها و متحدانش میخواهد که تحریم ونزوئلا را تشدید کنند؛ مشابه اقدامی که برخی ورشکستگان داخلی از کاخ سفید برای تحریم بیشتر جمهوری اسلامی در جریان فتنه سال ۸۸ درخواست کرده بودند.
از طرفی، تحولات اخیر ونزوئلا را نمیتوان فارغ از تلاش ناکام آمریکا برای بهاصطلاح به صفر رساندن صادرات نفت جمهوری اسلامی تحلیل کرد. ونزوئلا مطابق آنچه تاکنون مشخصشده دارای بیشترین ذخایر نفت جهان نسبت به هر کشور دیگری است؛ حتی نسبت به عربستان. آمریکا نیاز دارد که نفت ونزوئلا را تحت کنترل خود درآورد تا شاید مرهمی بر آلام سنگینش در غرب آسیا باشد. عدم تمدید معافیتهای تحریمی هشت کشور خریدار نفت ایران همزمان با شعلهور کردن آشوبها در ونزوئلا از این منظر قابل تفسیر است که چنانچه آمریکا موفق شود دولت مشروع و قانونی مادورو را ساقط کند، درنتیجه، نفت مرغوب و سرشار این کشور را برای جبران خلاء انرژی بازار و جلوگیری از جهش قیمت آن به کشورهای دنیا میفروشد تا سیاست فشار حداکثری را بر انقلاب اسلامی تشدید نماید. در صورت تعبیر این خوابوخیال، یانکیها دیگر ضرورتی نمیبینند که به ذخایر استراتژیک «نفت شیل» خود چوب حراج بزنند و در واقع با یک تیر، دو نشان زدهاند.
نکته دیگر؛ تقلا و تکاپوی بیحاصل آمریکا برای بهاصطلاح براندازی دولت ونزوئلا، به توهم سروری و آقایی کلیددار فعلی کاخ سفید بر جهان بازمیگردد. آمریکاییها نمیخواهند و نمیتوانند افول هژمونی خود را ببینند و بر این مبنا، واشنگتن نیاز دارد که نفت ونزوئلا را در کنترل خود داشته باشد چراکه تنها با این راهکار است که میتواند برای خود موقعیت تک ابرقدرتی تعریف کند و مانع از چندقطبی شدن جهان شود. هدف اصلی مخالفت و عنادش با ایران و یکی از اهداف قطعیاش در خصوص کشورمان نیز تصاحب منابع نفتی ایران است و اگر برفرض محال موفق شود، آنگاه نوبت نفت عربستان، کویت، قطر و امارات هم خواهد رسید. به عبارت سادهتر، در حال حاضر، قطبهایی مثل چین، هند، ژاپن و اروپا ایجاد شدهاند؛ روسیه در حال تقویت خود در همه ابعاد است و قطب بزرگ تمدن اسلامی با محوریت ایران در حال شکلگیری است، در آمریکای لاتین، برزیل و همچنین آفریقای جنوبی در قاره آفریقا قطبهایی هستند که رو به شکلگیری هستند. طبیعتاً چین، هند، اروپا و دیگر کشورها به نفت احتیاج دارند و تنها در صورت سلطه آمریکا بر منابع نفتی بیشتر در سراسر جهان است که واشنگتن را به کنترل رقبا قادر میکند تا مانع از چندقطبی شدن جهان شود.
افزون بر این، آمریکاییها حاضرند هر توطئهای را علیه نیکلاس مادورو انجام دهند تا به هدف خود برسند. کاخ سفید حتی گزینه نظامی علیه کاراکاس را هم مطرح کرده و چنانچه اطمینان حاصل کند که با گزینه نظامی میتواند دولت مادورو را سرنگون کند حتماً دریغ نخواهد کرد، بااینحال باید به آمریکاییها مژده داد که با وجود ۵۰۰ میلیون دلاری که تابهحال برای براندازی دولت مشروع ونزوئلا هزینه کردهاند، این کشور همچنان مقاوم و پایدار باقیمانده است.
حامیان مردمی ونزوئلا در حال حاضر بسیار بیشتر از هواداران شورشی موردحمایت آمریکا هستند؛ ضمن اینکه قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای ازجمله جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، روسیه و چین، جانبداری از ونزوئلا را در دستور کار اهداف استراتژیک خود قرار دادهاند. از یاد نبریم که آمریکا نفوذ و هیمنه خود را در «سازمان کشورهای آمریکایی» در آمریکای لاتین ازدستداده، کمی آنطرف تر اروپاییها به خاطر جنگ تجاری با واشنگتن برای ترامپ، تره هم خرد نمیکنند، در غرب آسیا در دام محور مقاومت گرفتار آمده و میلیاردها دلار را بربادرفته میبیند، در شرق آسیا، چینیها در برابر کاخ سفید قد علم کردهاند اما در برابر هیچکدام از آنها نتوانسته به پیروزی دست یابد؛ اتفاقی که قرار است یانکیها این بار در ونزوئلا تجربه کنند و از آنجا راهی کمپ ترک اعتیاد براندازی شوند!