مشرق - سلبریتی ها افرادی هستند که به لحاظ قرار گرفتن در کانون توجه مردم، در بسیاری از موارد به مرور زمان تافتهای جدابافته از مردم شدهاند و برخی اعمال و رفتارشان در حدی بسیار زیاد الگو و حداقل مورد توجه قشر بسیاری از مردم قرار می گیرد.
عمده این افراد نیز غیر از توانایی خاصی که در یک زمینه خاص داشتهاند، با هزینه جامعه از بیتالمال یا بخش خصوصی در این جایگاه قرار گرفتهاند.
اینکه یک جامعه مهندسی فرهنگی دقیقی داشته باشد که روند چهره گزینی در راستای تقویت ارزشهایش باشد و چه شرایطی باید برای این گزینشها موجود باشد، بحث جدایی است که باید به آن پرداخت تا به گونهای نشود که رسانههای رسمی کشور نتوانند جلوههای زندگی عادی آن چهره را منعکس کنند.
اما نکته اینجاست که در شرایطی که چهرههایی مورد توجه مردم قرار گرفتهاند و افراد زیادی هم آنها را دنبال می کنند، چگونه برخوردی عاقلانه و منطقی است؟
کار در کشور ما سختتر می شود زمانی که جریانهای معاند و منافق نیز به دنبال ایجاد شکافهای عمیق بین چهرهها و حاکمیت کشور هستند و حتی به صورت سازمان یافته برای این چهرهها فضای فکری خاص شکل می دهند.
ما با یک پدیده انسانی جامعه شناختی مواجهیم و همه اذعان دارند که برخورد قهری باید آخرین راهکار باشد.
برخی افراد عقیده دارند که برخی چهرهها چون رفتار و مواضع خلاف ارزش جامعهشان تکرار شده است، دیگر جایی برای رأفت اسلامی باقی نگذاشتهاند و مستحق شدیدترین برخوردهای قهری هستند.
برخی نیز با در کنار هم قرار دادن یک سری شواهدی که واقعاً قطعیت آن مشخص نیست، حکم محکومیتی قبل از محاکمه قضائی عادلانه صادر کردهاند و فردی را به خاطر یک عمل اشتباه، که در جای خود شایسته برخورد لازم است، مقصر در امری می دانند که آن شخص پیش بینی چنین عواقبی را نداشته و هنوز از نظر کارشناسی مشخص نیست که رفتار آن چهره چه نقشی در تحریک مرتکب اصلی داشته است.
در ارزیابی این شرایط موارد ذیل حائز اهمیت است:
۱ -آیا احساسات و عواطف انسانی آن چهره و به ویژه افرادی که نقطه نظرات او را دنبال می کنند در برخوردهای قبلی نظر گرفته شده است؟ به گونهای که اولاً شخص و ثانیاً فالورهای او به اشتباه بودن یک موضعگیری و نظر و یا نحوه بیان یک مطلب پی ببرند؟
۲ - دقت کردهایم که چرا برخی برخوردها به رغم اینکه از نظر عقلی و منطقی نسبت با یک عمل اشتباه صورت گرفته، سبب افزایش فالورهای آن چهره می شود؟
۳ - در آسیب شناسی این پدیده و عدم اثربخشی عکسالعملها برای رسانه و به ویژه رسانههای بیگانه چه ضریبی در نظر گرفتهایم؟
۴ - چگونه باید برخورد کرد که رسانههای معاند نتوانند موج سواری کنند و عکسالعمل صحیح را به صورت جدی زیرسوال ببرند.
۵ - چگونه برخورد کنیم که در جایی که تب دیده شدن بیشتر چهره را به سمت اقدامات خلاف منافع جامعه می برد، قبل از قانون، جامعه با ترک و به انزوا فرستادن آن چهره را مجازات کند؟
۶ - چه میزان برای فالورها و عکسالعملهای آنها در تشویق یک چهره به ادامه رفتار یا اصلاح رفتارشان ضریب قائل شدهایم؟
۷ - آنقدر که بر ضرورت سواد رسانهای چهرهها تاکید می کنیم چه میزان بر ضرورت سواد رسانهای دنبالکنندگان این چهرهها تاکید کردهایم؟
۸ - آیا درصدی از هجمه رسانهای علیه چهره را به لحاظ یک عمل نامطلوب و مقصر دانستن او را به لحاظ نوع مواجهه و تأیید و بازنشر آن عمل، نباید برای فالورها قائل شد؟
۹ - خط بیگانه در راستای چهره سازی و بهرهگیری از این چهرهها برای جریان سازی مردمی علیه ارزشهای نظام استفاده می کند. چرا ما از قدرت مردمی برای آگاه کردن مخاطبان و جریان سازی مردمی علیه برخی رفتارهای ضدارزشی استفاده نمیکنیم؟
۱۰ - آیا این نیست که کوتاهی ما در عرصههای فکری و فرهنگی و اقناع مردمی ما را متوقع ساخته تا فقط حاکمیت با برخورد قهری معلولی را از بین ببرد، اما زحمتی در جهت رفع علتها به خود ندهیم؟
۱۱ - چقدر با این چهرهها در فضای غیر تقابلی و دوستانه سخن گفتهایم و واقعیات و ارزشهای جامعه و حساسیت رفتار و منابع خبری شان را به آنها گوشزد کردهایم؟
۱۲ - چقدر در اجرای برنامههای ملی از ظرفیت چهرهها برای زدن حرفهای جدید و ایجاد زوجهای جدید استفاده کردیم تا ضمن ارضای نیاز به دیده شدن که در همه وجود دارد، این نیاز در راستای هم افزایی و همگرایی و توسعه کشور و گره گشایی مسائل فرهنگی کشور به کار گرفته شود؟
۱۳ - تاکید می کنم این مطالب به معنای ایجاد مصونیت برای چهرهها نیست. اما برخورد غیر واقع بینانه و بدون پیوست فرهنگی و رسانهای و بر مبنای جریانهای هیجانی اولاً عدالت را خدشه دار می کند و آن چهره به عنوان یک انسان بابت آثار عملش مجازات شده بدون اینکه از قبل توجیه کامل شده باشد ثانیاً به نوعی فالورها هم بدون اینکه توجیه شده باشند، حسی از برخورد ناعادلانه به آنها تزریق خواهد شد که اعتماد آنها را به نظام خدشه دار خواهد کرد و این دقیقاً خواسته دشمنان است.
۱۴ - نتیجه اینکه برخورد مؤثر و انقلابی زمانی حاصل خواهد شد که نتیجهاش ایجاد مقبولیت حداکثری برای نظام باشد و آن چهره و قاطبه مخاطبان آنها هم توجیه شده باشند و حتی آن را درخواست کنند.
۱۵ - پیامبر اکرم در برخورد با سلبریتی و چهرهای در زمان خود که زنی از اشراف قریش بود و می خواست مجازات سرقت را نسبت به او اجرا کند، در توجیه افکار عمومی همراه وی این جمله عمیق و پر معنا را بیان نمودند که هلاکت اقوام پیشین ما در آن بود که دزد ثروتمند را رها کردند و دزد فقیر را محاکمه کردند و با این کلام حکیمانه، اثبات کردند که برخورد بدون تبعیض با چهرهها به خاطر حفظ جامعه ضرورت دارد. در غیر اینصورت هر گاه شخصی به خود اجازه دهد کشتی که کل افراد جامعه بر آن سوار است را سوراخ کند غرق کل جامعه را به دنبال دارد و کسانی که بنشینند و نگاه کنند که آن شخص دارد کشتی را سوراخ می کند، اما سکوت کنند و یا گاهی هورا بکشند و لایک بزنند، چنانچه غرق شدند نباید کسی غیر از خود را مذمت کنند.
** حسام منصوری