به گزارش مشرق، مجیدی صبح را با یک استوری توفانی آغاز کرد. احتمالاً یادش نبود که حالا سرمربی تیمی است که مدیرانش را وزارت ورزش انتخاب میکند و حضور خودش هم در همین تیم با حمایت و نظر مثبت آنها صورت گرفته. او یادش نبود و سر همین قصه در پستی، وزیر و معاونانش را به این متهم کرد که میخواهند پرسپولیس قهرمان شود.
کمی بعد، پست قبلی را پاک کرد و پست جدیدی گذاشت در تعریف و تمجید از مسئولان وزارت ورزش و اینکه چقدر برای استقلال زحمت میکشند و همه این ماجراها تقصیر عباس عراقچی است که در تلویزیون برای پرسپولیس آرزوی موفقیت و قهرمانی کرده و چون عراقچی مسئولی چیزی است، حتماً داورها از او ترسیدهاند. غافل از اینکه این آقای عراقچی از آن دسته مسئولانی است که کسی از آنها نمیترسد.
چند ساعت بعد این یکی را هم پاک کرد تا مشخص شود که تسلیم فشارهایی شده که از اطراف به او وارد کردهاند.
بیشتر بخوانید:
این اولین باری نبود که فرهاد مجیدی از رفتار تند و عجولانهاش در فضای مجازی ضربه میخورد. همین چند وقت پیش بود که استوری لایوش از برخوردش با افسر راهنمایی و رانندگی نتایجی برخلاف میلش در پی داشت.
محاسبات ذهنی فرهاد آنجا هم غلط از آب درآمد و افسر نیروی راهنمایی و رانندگی مورد تقدیر هم قرار گرفت و بعدها مسئولان راهنمایی و رانندگی فاش کردند که مجیدی عذرخواهی هم کرده است.
جنجال بیموقع و اشتباه دیروز مجیدی درست در بدترین زمان ممکن بود. وقتی که رسانهها مشغول پوشش دعوای رادیویی خطیر با رفعتی بودند و فضای عمومی نیز در نقد تصمیمات داور بازی استقلال و آبادان استوار بود، استوریهای مجیدی وارد عمل شد و مسیر افکار عمومی را تغییر داد.
حالا همه به جای صحبت کردن درباره داوری بازی، از فرهاد مجیدی صحبت میکنند که با نوشتن مطالب تند و بعد حذف کردنهای پی در پی آن، خود را در موقعیت ناخوشایند و نامطلوبی قرار داده است.
فرهاد مجیدی هنوز سرمربی نشده، او هنوز مربی هم نشده، هنوز همان بازیکنی است که با پیراهن الغرفه در تهران و مقابل پرسپولیس اخراج شد و موقع بیرون آمدن از زمین با دست عدد چهار را نشان داد. او خیلی با آن شور و حال تفاوتی نکرده است. اعتراضش به داوران در بازی نفت آبادان هم اعتراض مربی نبود. عین یک بازیکن اعتراض کرد. احتمالاً در آن لحظه خودش را در پیراهن شماره هفت میدید و تکیهاش به بازوبند کاپیتانی بود، نه عنوان سرمربیگری. او نشان داد هنوز پختگی لازم برای سرمربیگری استقلال را ندارد.
به فرهاد مجیدی باید توصیه کرد که از حال و هوای دوران بازی کردن بیرون بیاید و پختهتر تصمیم بگیرد. اینکه ناچار میشود دوبار در طول چند ساعت پستهای اینستاگرامی خود را هم تغییر بدهد و هم حذف کند، نشاندهنده این است که قبلش به اندازهای که لازم بوده، خشمش را مهار نکرده و اجازه داده آدرنالینهای تزریق شده در خونش برای او تصمیم بگیرند. درست عین یک بازیکن در زمان پمپاژ هیجانی هیجان در خونش!
در این مدت یک بار با کنایه شخصی را عامل ناکامیهای استقلال معرفی کرده و مدعی شده او میخواهد این تیم فقط با خودش جام بگیرد (که سخت هم نیست بدانیم منظورش چه کسی است) و حالا موضع دیگری گرفته است.
یک توصیه دیگر برای فرهاد مجیدی اینکه از فضای مجازی فاصله بگیرد. فضای مجازی خودش یک فضای هیجانی است که آدمها را تحت تاثیر خود قرار میدهد اما معمولاً سودی ندارد. علی کریمی هم دیگر ستارهای است که در دام فضای مجازی افتاده و بیشتر از آنکه سرمربیگری کند مشغول اینستا بازی است و بیش از آنکه دنبال یافتن جدیدترین متدهای تمرینی باشد، دنبال یافتن آخرین ایموجیهای شکلک میمون خندان در اینستاگرام است تا برای مسخره کردن آدمهای دیگر مورد استفاده قرار دهد.
برای فرهاد با آن شروع توفانی و اقتدارگرایانهاش، تصمیمها و رفتارهای دیروز اشتباهی بود که کاش دیگر تکرار نکند.