سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** ناصری: باید درباره «روح برجام» مذاکره کنیم!
«عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد گفت: «شاید القایی که برخی جناحها و گروهها در رابطه با برجام ایجاد کرده و این مسئله که با امضای برجام بسیاری از مسائل حل خواهد شد، تلقی درستی نبود. در همان زمان بسیاری از اصلاح طلبان و کنشگران سیاسی بلافاصله اعلام کردند که اگر برجام قرار است پایدار بماند باید مناقشات و اختلافات موجود میان ایران و اتحادیه اروپا و آمریکا حل و فصل شود که متاسفانه عملاً برجام تحت تأثیر برخی فضاها قرار گرفت. بنابراین این تصور که برجام آغاز و پایان کلید حل همه مشکلات ایران است، کاملاً ساده اندیشانه است»
ناصری در ادامه گفت: «کاملاً مشخص بود که برجام دستاوردهایی برای ایران و نیز طرف مقابل دارد اما بدین مفهوم نبود که با برجام همه مشکلات کشور حل شود. علاوه بر این تلاش برای حل مناقشات به مفهوم حفظ روح برجام بود. اتحادیه اروپا هم بعد از خروج آمریکا از برجام حمایت کرد تا توافق هستهای حفظ بماند. زیرا طرفهای مقابل به ویژه اروپا به برجام به عنوان یک دستاورد بین المللی که به ثبات و صلح جامعه جهانی کمک میکند اعتقاد داشتند. به همین دلیل باید اذعان داشت که برجام دیگر هیچ خاصیتی ندارد. برجام دیگر خاصیتی ندارد مگر اینکه باب مذاکرهای برای حل مناقشات جدی باز کند…ایران باید همچنان از فرصت برجام جهت حل مناقشاتش بهره ببرد».
اصلاح طلبان مهارت زیادی در «انکار وعدهها» و «شانه خالی کردن از مسئولیت اقدامات خود» دارند. افکار عمومی هیچگاه تیترهای روزنامههای اصلاح طلب در توصیف برجام و وعده و وعیدهای فعالین اصلاح طلب درباره آثار برجام را فراموش نخواهد کرد. برای نمونه «عبدالله ناصری» - اردیبهشت ۹۶- در مصاحبه با «دیپلماسی ایرانی» در وصف برجام گفته بود: «نباید تردید کرد که آثار برجام هم اندک اندک آثار خود را بر سفره من و شما و بر اقتصاد کشور نشان میدهد».
نکته قابل توجه اینجاست که این فعال اصلاح طلب، به ثمررسیدن برجام را منوط به مذاکره درباره «روح برجام» دانسته است. مقامات آمریکایی، هم اوباما و هم ترامپ پیش از این روح برجام را شرح داده بودند.
«باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا- فروردین ۹۵- در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن بااشاره به اینکه روح برجام تغییر رفتار ایران است! مدعی شد: «شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای است».
ترامپ نیز تاکنون چندی بار مدعی شده است که ایران، به دلیل بهرهمندی از توان موشکی و قدرت منطقهای، روح برجام را نقض کرده است.
کلید واژه «روح برجام» ترفند مشترک آمریکا و اروپا برای تکرار امتیازگیری یکطرفه از ایران است. مسیری که به برجام های ۲ و ۳ و… ختم میشود. برجامی که مشتی امتیاز دیگر از ما میگیرند و مشتی وعده در جیبمان میریزند.
برای اصلاح طلبان هیچ اهمیتی ندارد که در صنعت هستهای بتن ریخته شد. این طیف مدعی است که همین دست فرمان باید در صنعت موشکی و دیگر مؤلفههای قدرت کشورمان نیز اجرا شود!
** سایه جنگ بالای سر کشور است، باید بهانهها را از ترامپ بگیریم!
روزنامه شرق در سرمقاله امروز با عنوان «بهانه جویی "تیم B" در خلیج فارس» به قلم «نعمت احمدی» نوشت: «ورود چند ناو آمریکایی به حوزه خلیج فارس، پرواز هواپیماهای استراتژیکی ب ۵۲ در منطقه به همراه هواپیماهای جنگی اف ۳۵ که جدیدترین هواپیمای جنگی آمریکایی است و نصب سامانه ضدموشکی پیشرفته در منطقه و سفرهای مکرر مایک پمپئو به منطقه و ترافیک دیدار وزرای امور خارجه کشورهای اتحادیه اروپا و بحث درباره برجام و مهمتر از همه استفاده ایران از برخی بندهای برجام برای توقف برخی همکاریها، همه و همه منطقه حوزه خلیجفارس را در کانون خبر قرار داده است. مثلث برایان هوک، مایک پمپئو و جان بولتون بهشدت فعال شدهاند و خواهان جنگی پرهزینه در منطقه هستند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در ایران باید هوشیارانه متوجه حرکات طراحیشده و دامی بود که قصد گستردن آن را دارند. باید تهدیدات ترامپ و تیم جنگجوی ساکن کاخ سفید را با خارجکردن بهانهها از دست آنان خنثی کرد».
رسانههای طیف اصلاح طلب همچنان در حال هراس افکنی با سایه جنگ هستند. در روزهای گذشته هفته نامه اصلاح طلب «صدا» در اقدامی تأمل برانگیز، تیتر جلد خود را «دوراهی جنگ و صلح» انتخاب کرد. در عکس روی جلد این هفتهنامه اصلاح طلب نیز تصویر لانگشات از یک دریای آزاد که در دور دست آن یک ناو هواپیمابر و چندین ناوچه نظامی بر روی آب، در حالی که آسمان بالای سرشان هم با انواع هواپیماهای جنگنده پر شده، کار شده بود.
حالا روزنامه اصلاح طلب شرق نیز- که مدیرمسئولش چندی پیش گفته بود برجام را بزک کردیم تا از سد افکارعمومی عبور کند- با بزرگنمایی حضور آمریکا در خلیج فارس، اینگونه القاء میکند که سایه جنگ بالای سر کشور است و چارهای جز پذیرش دستورات آمریکا را نداریم!
این قبیل اقدامات مغایر با منافع ملی در حالی است که کارشناسان امور نظامی و روابط بین الملل امکان وقوع جنگ نظامی ایران و آمریکا را نزدیک به صفر برآورد کردهاند. مقامات آمریکایی نیز که پیش از این تقلا میکردند تا تلویحاً سایه تهدید نظامی را برای مذاکره بر سر مردم نگه دارند، مجبور شدند صراحتاً و مکرر اعلام کنند که قصد جنگ با ایران را ندارند.
اکنون جنگ اصلی در حوزه اقتصادی است. اما گویا یک جریان سیاسی خاص مأموریت دارد تا حواس افکار عمومی را از میدان اصلی نبرد منحرف کرده و در جایگاه بلندگوی ترامپ در ایران، شرایط را برای امتیازگیری یکطرفه آمریکا از کشورمان مهیا کند!
** کاسبی حامیان فتنه با کلید واژه «آشتی ملی»
روزنامه ابتکار در یادداشتی با عنوان «گفت و گوی ملی، از حرف تا عمل» نوشت: «شاید ماه مبارک رمضان تنها زمان و فرصتی است که ارباب سیاست، ردای سیاستورزی از تن به در میکنند و در مقامی دیگر، از منظری دگرسان به رقبای دیروز و فردا نگاه میکنند. لیکن به دلیل همین ماهیت نخست اخلاقی و سپس دوستانه است که به طور معمول این رویکردها در همین ماه رمضان باقی میماند تا ماه رمضان سال آینده و میهمانیهایی تازه؛ اما نباید فراموش کرد که مسئله گفتوگوی ملی و حتی آشتی ملی، به غایت از این دست مفاهیم فراتر و توجه به آن ضروریتر است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «همانطور که بسیار گفته شده است، کشور امروز در شرایط جنگی به سر میبرد. خواه این جنگ اقتصادی باشد یا نظامی، تفاوت چندانی ندارد…ماجرای گفتوگوی ملی زمانی میتواند شکل و رنگ حقیقی و واقعیت عینی در سپهر سیاست ایران پیدا کند که طیفهای میانی هر دو جریان عمده سیاسی کشور تلاش کنند تا نسبت به ایجاد آن اهتمام جدی پیدا داشته باشند. در حقیقت نطفه اولیه و اصلی گفتوگو و آشتی ملی تنها و تنها در بین طیف میانی، معتدل و عقلائی سیاسی کشور قابل ردیابی و جستوجو است».
در حال حاضر تکرار کلیدواژههای «آشتی ملی» و «گفتوگویملی» با چند هدف عمده صورت میگیرد. اولین هدف، تطهیر و کوچکنمایی خیانت نابخشودنی فتنه ۸۸ و فراهم شدن شرایط بازتولید آن در آینده است. دومین هدف جاده صافکنی برای حضور فتنهگران در مراکز تصمیمگیر و تصمیم ساز است و سومین هدف نیز غلبه حواشی بر مسائل اصلی- معیشت مردم و مطالبهگری از دولت - و به عبارتی ترفند نارنجک دودزا برای ایجاد اختلال در افکار عمومی است.
پروژه تطهیر و کوچک نمایی خیانت نابخشودنی فتنه ۸۸ با بعضی سهلانگاریها و کوتاهیها در مجازات فتنهگران، بوی کباب به مشام برخی رسانده و باعث شده توهم بزنند و خیالاتی به ذهنشان برسد. بازگشت از راه خیانت به مردم، شرط اول هر نوع آشتی است و کسانیکه هنوز هم با آن حوادث شوم و توطئههای ننگین حسابشان را روشن نکردهاند، حق ندارند از آشتی حرف بزنند.