به گزارش مشرق، اینکه سومین قهرمانی پرسپولیس به اندازه دو قهرمانی قبلی سر و صدا نکرده شاید عجیب و شاید هم طبیعی باشد. برانکو تیمی ساخته که چیزی جز قهرمانی از آن انتظار نمیرود. میتوان امروز نتیجه گرفت که برانکو و پرسپولیس ۴ فصل اخیر یکی از نقاط عطف فوتبال ایران بوده اند که میتوان از آن درس گرفت. اما برانکو چرا اینهمه در پرسپولیس با وجود تمام بحرانهای عرف و کمرشکن فوتبال ایران توانست یکی از موفق ترین دورهها را رقم زده و عصری را به نام خودش رقم بزند قطعاً دلایل زیادی دارد اما آنچه ما به عنوان ژورنالیست یا مخاطب از برانکو دیده ایم نیز نشانههای بارزی دارد که در موفقیتهای پیاپی و بی حرف و حدیث او و تیمش نقش داشته است.
۱- رئیس پست مدرن
دوران مدیریتی و ریاست کمی تغییر کرده است آنقدر که آلکس فرگوسن برای حفاظت از رختکن تیمش باید کفش به صورت دیوید بکام پرتاب کند. اما اگر فرگوسن را مربی مدرنی بدانیم باید بگوییم عصری از مربیان پست مدرن روی کار هستند. آنها یک چیز را فهمیده اند که اهمیت اصلی تیم بازیکنان هستند. دیگر عصر سشوار کردنهای آلکسی گذشته چرا که پپ گواردیولا با رفتار و ارتباطی که با بازیکنانش دارد کاری میکند که آندره آس اینیستا میگوید اگر پپ بگوید خودم را از طبقه پنجم میاندازم پایین چون می دانم او کار درست را انجام میدهد. برانکو به موقعش بی رحم هم بوده اما این بی رحمی در پشت نقاط قانون و نظم بوده است و به همین دلیل پذیرفتنی است. او نه اهل مجادله با بازیکن است و نه اهل میهمانی رفتن با آنها.
۲- احترام و امید به آینده
برانکو هیچگاه و حتی بعد از باختهای سنگین بازیکنانش را متهم نکرد. برعکس او همیشه از بازیکنانش تشکر کرد و با امید نسبت به آینده صحبت کرد.
۳- خرید انرژی مثبت مجانی
برانکو حتی در بازی با ضعیفترین تیمها، همیشه آنها را حریفی خطرناک و تیمی خوب دانست. این موضوع همیشه یک انرژی مثبت رایگان را حتی از جانب حریف و هوادارانش به سوی و او تیمش کشاند. درواقع برانکو در جذب انرژی مثبت جمعی عملکرد فوق العاده ای در مدت حضورش در ایران داشته است و به همین خاطر است که انگار روز به روز جوانتر و خوش قیافه تر میشود.
بیشتر بخوانید:
ماهینی: ۳ تیم علیه پرسپولیس متحد شده بودند
۴- فرمول موفقیت
برانکو فرمول موفقیت را میداند. یک حلقه لاستیکی را بردارید و سعی کنید با یکی از انگشتانتان طوری آن را بچرخانید که برای مدتی تا دستتان خسته شود بچرخد. ابتدا به مشکل خواهید خورد چون از سرعت و قدرت کم یا زیاد استفاده کرده اید، اما وقتی سرعت و قدرتی که باید را پیدا کنید آن وقت خواهید دید که آن قطعه لاستیکی با سرعت و مداوم دور انگشتانتان می چرخد. این خیلی شبیه فرمول موفقیت است. او در سختترین بازیها هم سخت باخت و یا به سختی برنده شد. اینکه برانکو هیچگاه وسوسه نشد از سرعت مطمئنه خارج شود یک ثبات عقلایی هم نیاز دارد. تیمها شبیه مربی شان میشوند و پرسپولیس این فصل عاقلتر از تمام پرسپولیسیها بود چون بیشتر از همیشه شبیه برانکو شده بود.
۵- با لبخند گردن بزن
برانکو هیچگاه در برابر بازیکنانی که با آنها به مشکل خورد موضع علنی و عصبانی نگرفت. او رامین رضائیان، محسن مسلمان و پیام صادقیان را از تیم کنار گذاشت. او اما هیچگاه در هیچ کنفرانس یا مصاحبهای موضع تندی علیه بازیکنان نگرفت. حتی از رختکن هم خبری از درگیری یا پرتاب کفش و این مسایل نبود. او اما هر سه را کنار گذاشت آن هم با لبخند و بدون خونریزی به طوری که هیچکدام از این بازیکنان با خشم از او حرفی نزده اند.
۶- گوشهای بسته و قلب باز
برانکو همیشه قلبش در برابر هواداران پرسپولیس باز بوده است. همیشه اول از همه از هواداران حرف میزند، بردها را به آنها تقدیم و مدیون حضورشان میداند. اما او گوشهایش در برابر سکوها و رسانهها کاملاً بسته است. او با تمام رسانهها حتی آنهایی که ممکن است دوستش نداشته باشند هم کاملاً مثبت و بدون کینه حرف میزند اما نه حرف آنها و نه حرف سکوها را گوش نمیدهد. او فقط کاری که از نظرش درست است انجام میدهد. او میگوید من عاشق شما هستم اما کارخودم را میکنم.
۷- شعور برتر از هوش است
داستان هوش و شعور شاید بحثی چالش برانگیز و دشوار باشد اما میگویند انسان با یک میزان هوش خاص به دنیا میآید اما شعور میزان درکی است که اکتسابی است و بستگی به روند زندگی افراد دارد. در میان بازیکنان برخی باهوش هستند، تکنیک و خلاقیت دارند. اما این بازیکنان خیلی وقتها از چارچوبهای تاکتیکی خارج میزنند. اما برخی بازیکنان هستند که تکنیک پایینتری دارند اما درک بالاتری نسبت به آنچه مربی میگوید دارند. برانکو نشان داده که بازیکنانی را دوست دارد که با وجود تکنیک یا هوش فوتبالی کمتر شعورفوتبالی بالاتری داشته باشند.
۸- فرمانده اول می جنگد
برانکو در پرسپولیس نقش فرمانده را انتخاب کرد و فرمانده ای بود که خودش قبل و پیشاپیش همه وارد میدان جنگ میشد. او اگر چالشی هم با کسی داشت خودش زودتر وارد شد و اجازه نداد بازیکنانش یا کادرفنی اش وارد چنین جنگهایی شوند. او اینگونه از تیمش در چهار سال طوری حفاظت کرد که تیمش کمترین آسیب و زخم را دچار شد.
۹- کادرفنی مناسب
مرد کروات از آنجایی که حاکم اصلی تمامی مسایل فنی باشگاه است، کادرفنی مورد نظرش را هم کنار خودش قرار داده و در این چهار سال کمترین مشکلی با دستیارانش نداشته است. نقشی که او به کریم باقری در تیم داده، انتخاب بدنساز و مربی گلرها و مجموعه عواملی که نشان میدهد او مهندسی چیدمان نیمکت را به خوبی بلد است.
۱۰- عادلانه مدیریت کن
برانکو طوری رختکن تیمش را مدیریت کرد که کمترین اعتراض را به نسبت بازی کردن یا بازی نکردنها شاهد بودیم. اینکه یک مدیر بتواند این را القا کند که عادل است و عدالت را اجرا میکند باعث میشود که در رختکن مشکلات کمتری را داشته باشد.