به گزارش مشرق، برای خبرنگاران قدیمی، هیچ چیزی در جهان رسانه تصادفی و بیدلیل نیست. تیم ایرانی، هرچه که هست دلال یا رابط یا حتی مدیران برنامه رسمی و کاربلد، در هر حال کارش را خوب بلد است. لیکنز را به تراکتورسازی و مالک ثروتمندش معرفی میکند و به موقع هم قراردادش را بیدردسر به پایان میرساند و ویلموتس، دیگر هموطن او را نیز به تیم ملی متصل میکند. قراردادش را نیز در خاک بلژیک منعقد کرده که مشکل انتقال پول نیز در کار نباشد. راه ابریشم این روزهای فوتبال ایران دو کاروانسرای مهم دارد، تهران و بروکسل.
بیشتر بخوانید:
تاج برای قرارداد با ویلموتس عازم بلژیک شد
لیکنز برای تراکتورسازی، مربی خیلی بدی نبود اما با توجه به کهکشانی شدن تیم و هزینه نجومیای که صرف بازیکنان شد، از دست دادن سهمیه آسیایی برای آذریها به یک کابوس تبدیل شد و بالاتر از آن نرسیدن به قهرمانی نیز فاجعهای مهیب محسوب میشد. تراکتورسازی مسیر را خوب شناخته بود اما به یکباره تن به افتی عجیب و نزولی نگرانکننده داد.
مردی که سابقه مربیگری در کلوب بروژ، الهلال عربستان، تیمهای ملی بلژیک، تونس، الجزایر و مجارستان را دارد، بدون تردید مربی غریبه با دنیای فوتبال حرفهای نبود اما در فصلی از فوتبال باشگاهی ایران تنفس کرد که طی آن برانکو برای قهرمانی با مردانش همقسم شده بود و شفر تا پیش از ناکامی خود، از قهرمانی تیمش اطمینان کامل داشت دیگر رقبا نیز میدان را خالی نکردند و داستان قهرمانی تا آخرین هفته معمایی برای خودش بود.
بیهوده نیست که «grenzecho» در گزارش خبری خود از وضعیت مربیان بلژیکی در فوتبال ایران در ۳۰ اردیبهشت مینویسد: «تیم اول تبریز نباید مربی بلژیکی را به این سادگی از دست میداد، آنها باید به مرد فوتبالشناس بلژیک بیش از این زمان میدادند و اطمینان بیشتری به او میکردند.»
سرون گالچا، نویسنده ستون فوتبال بینالملل در یادداشتی جداگانه به این نکته اشاره کرده و مینویسد: «همان قدر که باید از استخدام ویلموتس در بهترین تیم ملی فوتبال آسیا خوشحال باشیم و برایش آرزوی موفقیت کنیم، باید از جدایی لیکنز از تیم فوتبال باشگاه تراکتورسازی تبریز نیز ناراحت و متعجب باشیم. او نتیجه بدی نگرفت، به هر حال در فوتبال حرفهای باید صبورتر باشیم.» وبسایت خبری – تحلیلی «HNL» بلژیک نیز در گزارشی کوتاه و خبری از وضعیت مربیان بلژیکی همکار با فوتبال ایران مینویسد: «ویلموتس بهزودی و به صورت رسمی سکان هدایت تیم ملی فوتبال ایران را برعهده خواهد گرفت. او عادت به دلالی بازیکن ندارد، بهخصوص وقتی در تیم ملی یک کشور باشد معمولاً در کار باشگاهها دخالتی نمیکند اما احتمال دارد شاهد انتقال برخی بازیکنان خوب بلژیکی به فوتبال باشگاهی ایران باشیم. ویلموتس نیازی به دلالی بازیکن ندارد اما اگر فوتبال ایران این را از او بخواهد به راحتی میتواند مراتب انتقال چند بازیکن خوب ما را به فوتبال ایران فراهم کند.» در ادامه این گزارش درباره ویلموتس آمده است:
«مردی که در دوران مربیگری خود، پای درس و صحبت، همصحبتی و همنشینی بزرگانی چون ادوکات، فان مارویک و مربیان بزرگ و صاحب سبک هلندی و بلژیکی بوده، میتواند برای فوتبال ایران بسیار مفید باشد. چالش جدی ویلموتس این است که ایرانیان مدام او را با کارلوس کیروش مقایسه خواهند کرد و در هر قدم باید بداند که رکوردهای کیروش را مانعی بر سر راه خود میداند و اگر از آنها عبور نکند متهم به کمکاری خواهد شد. پس باید مراقب باشد.»
وبسایت وابیته به خبرگزاری ملی بلژیک «sportmagazine.knack» نیز در گزارش روز گذشته خود با اشاره به وضعیت لیکنز مینویسد: «وی توقع مالک تراکتورسازی را به جا نیاورده و نتوانسته رضایت هواداران این تیم را فراهم کند. این فوتبال است و گاهی با یک مربی بزرگ بیرحمی میکند و با یک مربی کوچک دوست میشود. لیکنز باشکوهترین تشویقها را از سوی مردم تبریز دید و البته توهین و خشم و عصبانیت آنها را هم همینطور.» ژاک سیس، نویسنده مشهور و با نفوذ بلژیکی در فوتبال این کشور در مقاله بلندبالای خود شرح ماوقعی از دو مربی بلژیکی در فوتبال ایران را مطرح کرده و مینویسد: «فوتبال ایران در دل سالهای سختی که هرگز نمیتواند بیتاثیر از تحریمهای آمریکایی باشد، خود به خود در حال رشد است. این فوتبال با کیروش به جایگاهی بسیار خوب رسید و اکنون با ویلموتس تجربه تازهای را خواهد داشت. این تنوع فکری و تزریق حرفهایگری در فوتبال برای ایرانیان خوب و مفید است.»