به گزارش مشرق، روزنامه لبنانی البناء در یادداشتی با عنوان دلایل جنگ علیه ایران…اسرار آن در بحرین است»، نوشت: نشست ماه ژوئن آتی در بحرین ابعاد واقعی تنش بزرگ نظامی که بر منطقه خلیج فارس تا شمال یمن خیمه انداخته است را برملا میکند.
در این یادداشت به قلم «وفیق ابراهیم» آمده است: آمریکا، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اسرائیل که ترامپ به نمایندگی از آنها ایران را تهدید نظامی میکند همان کشورهایی هستند که بحرین از آنها برای حضور در اجلاس بحرین دعوت کرده است که هدف از برگزاری آن تامین امنیت سرمایه گذاری در خاک فلسطین، صلح برای شکوفایی و شراکت راهبردی با آمریکاییها خوانده شده است در حالی که اجلاس سران کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) که قرار است اواخر ماه مه جاری برگزار شود به ادعای بحث درباره آنچه تروریسم ایرانی خوانده میشود اختصاص دارد.
بیشتر بخوانید:
واکنش حماس به رونمایی از بخش اول "معامله قرن"
اتهام جدید بحرین علیه ایران
پاسخ دندان شکن عراق به آل خلیفه
البناء افزود: محاصره جنگی و اقتصادی بی سابقه ایران با برگزاری این دو اجلاس رابطه دارد، یکی از دو اجلاس میخواهد ایران را تحت فشار قرار دهد و دومی میخواهد فلسطین، اعراب و به طور کلی جهان اسلام را تحت فشار قرار دهد.
این روزنامه نوشت: اگرچه غیبت اسرائیل در اجلاس بحرین مسالهای طبیعی است چون رژیمی غیر عربی است؛ اما «موشه کحلون»، وزیر دارایی این رژیم برای حضور در اجلاس دعوت شده است و همچنین استیون منوچین، وزیر خزانه داری آمریکا و وزرا و رهبرانی از کشورهای اسلامی و عربی و آمریکایی و اقتصاد دانانی از سراسر دنیا و صاحبان شرکتهای بزرگ دنیا به آن دعوت شدهاند.
البناء ادامه داد: به منظور اینکه اجلاس مذکور با کم ترین اعتراضی مواجه شود شعارهایی پر زرق و برق در سطح اقتصادی برای آن مطرح شده است. «فرصتهایی طلایی برای فلسطینیان»، «سرمایه گذاریهای بزرگ در خاک فلسطین»، «ایدهها و راهبردها برای حمایت از سرمایهگذاری حمایت اقتصادی از فلسطینیها، اردنیها و مصریها» و خلق اقتصاد منطقهای موفق از نمونه عناوین اجلاس بحرین است.
«جرد کوشنر»، مشاور ترامپ و داماد یهودی وی و رهبر فعلی اجلاس بحرین از منامه به دلیل پذیرفتن میزبانی این اجلاس قدردانی بزرگ کرده و سلمان بن خلیفه، وزیر دارایی بحرین این اجلاس را نماد مشارکت راهبردی بین اعراب و آمریکاییها خوانده است.
در بحرین جایی برای زندگی مردم باقی مانده؟
البناء نوشت: محض اطلاع باید گفت مساحت بحرین کمتر از پنج هزار کیلومتر مربع است و در آن پایگاههای نظامی آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان و یکی هم متعلق به شورای همکاری خلیج (فارس) وجود دارد، اسرائیل هم در بحرین حضور نظامی دارد، اردن هم چند سال پیش نیروهایی برای سرکوب اعتراضات مرمی در بحرین فرستاد، پس با این حجم گسترده از حضور نظامیان خارجی در خاک بحرین چه فضایی برای اقامت شهروندان آن مانده است؟ آیا این مشارکت راهبردی نظامی یا اشغالگری به منظور اهداف دیگری تحت عنوان حفاظت از خاندان سلطنتی است؟
بحرین پایگاه حفاظت آمریکا از رژیمهای عربی است
به نوشته این روزنامه لبنانی، بحرین همان گونه که مشخص است دارای یک موقعیت راهبردی برای حفاظت از رژیمهای سیاسی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است؛ اما در برابر چه کسی؟ اسرائیل که نه، روسیه هم که دور است، چین هم که دورتر، بنابراین کاملاً معلوم است که این حضور گسترده نظامی خارجی در بحرین با سیاستهای ایران در ارتباط است که مخالف سلطه آمریکاست و در عمل و نه با شعار و سخنرانی نشان داده که حامی آزادسازی فلسطین لبنان و سوریه است.
چرا معامله قرن در بحرین پیش نخواهد رفت؟
البناء افزود: در واقع امر اجلاس بحرین درصدد تحقق بخش دوم معامله قرن است آن هم از دو طریق؛ یکی اینکه بخش اعظم مقامات عربی را با وزیر دارایی اسرائیل گرد هم آورد و سرمایهگذاریهایی را برای حمایت مالی از پروژههایی در خاک فلسطین تامین کند و دوم اینکه کشورهای عربی خلیج فارس به اردن، مصر و لبنان و طبق معمول شرکتهای غربی کمک مالی کنند و یک محور عربی-اسرائیلی تحت نظارت آمریکا و در مخالفت کامل با ایران تشکیل دهند.
این روزنامه تاکید کرد: قرار است مرحله پایانی معامله قرن با عملی شدن بخش دوم آنکه در اجلاس بحرین صورت خواهد گرفت انجام میشود، یعنی اساس این نشست تشکیل ائتلاف اسرائیلی –عربی بر مبنای دو اصل، یکی ختم نهایی مساله فلسطین و دومی ایجاد خصومت دائمی با ایران است.
نویسنده تاکید کرد: بحرین پایگاه نظامی آمریکا برای حفاظت از خاندانهای سلطنتی خلیج (فارس) در برابر خطراتی است که از داخل و خارج کشورهایشان آنها را تهدید میکند و این هدف راهبردی برای حفاظت از سلطه واشنگتن بر خطوط کنونی نفت و گاز در دهههای آتی است و ادامه صادرات کالاهای غربی از سوزن تا موشک به کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) است که هیچ چیزی تولید نمیکنند.
نویسنده با اشاره به وجود دلایل زیادی در اثبات عدم تجاوز ایران به هیچ کشور عربی از زمان فتوحات اسلامی گفت: تاریخ بهترین گواه است. در اوایل قرن بیستم که اصلاً کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس جود نداشتند، چون بیشترشان به دهه شصت و هفتاد بازمیگردند به استثنای عربستان که با ابتکار اطلاعات انگلیس و عقیده وهابی و آل سعود در دهه سی قرن بیستم پدید آمد.
وی افزود: شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس در زمان سلطنت پهلوی در ایران از بهترین روابط ممکن با ایران برخوردار بودند چون دو طرف تحت پشتیبانی آمریکا بودند و این نشان میدهد که دشمنی کنونی عربهای حاشیه خلیج فارس با ایران به مخالفت ایران با هیمنه آمریکا و نابودی مساله فلسطین مربوط است.
این روزنامه لبنانی پرسید: آیا حاکمان خلیج فارس و کشورهای عربی خارج از این چارچوب به بحرین میروند؟ آنها در قلب دوره انحطاط عربی هستند که حتی از زبان تهدید در گفتمان خود علیه رژیم اشغالگر اسرائیل دست کشیدهاند و در عمل و زبان تسلیم شدهاند و به نوک پیکان نفوذ آمریکا در شرق و خاورمیانه و جهان اسلام تبدیل شدهاند.
البناء باز پرسید؟ آیا اجلاس بحرین در برنامههای خود موفق میشود در حالی که سه هدف را دنبال میکند؟ نخست نابودی ایران که از پیش شکست خورده است، چون ترامپ اعتراف کرد که به دنبال جنگ نظامی نیست، بلکه به دنبال فشار اقتصادی است و این حاکمان خلیج (فارس) و اسرائیل را نومید کرد و از همین رو واشنگتن برای رفع ناراحتی آنها وعده داد دهها هزار نظامی آمریکایی را در خاک کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) مستقر میکند که این هم به زیان این کشورها تمام میشود.
به عقیده نویسنده اما ائتلاف با اسرائیل هم که چند سالی است وجود دارد و شامل کشورهای جدیدی نشده است، چون ایران همچنان در برابر تحریمها مقاومت کرده است و به موازات آن متحدانش از جمله انصار الله در یمن بخشی از امنیت نفتی اعراب را در حال حاضر در چمبره خود گرفتهاند. در خصوص مساله فلسطین هم که اجرای معامله قرن با مساله تحت فشار قرار دادن ایران مرتبط است.
در پایان این یادداشت آمده است: آیا ایران منتظر میماند تا مغلوب شود؟ مقاومت داخلی ایران با تحرکات متحدانی گره خورده که میدانند سرنگونی ایران به معنای نابودی قدرتهایی است که با آمریکا، اعراب خلیج (فارس) و اسرائیل در سوریه، عراق و یمن مبارزه میکنند، چیزی که ایده غلبه بر ایران را ابزار ارعاب آمریکایی برای اعراب خلیج (فارس) کرده است و ابزاری برای ائتلاف دادن آنها با اسرائیل است که در واقع امر به معنای حمایت از نفوذ یکجانبه آمریکا در جهان است.