به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
عباس عبدی به خبر آن لاین گفته است "جوانگرایی مدنظر رهبری، به شیوه احمدینژاد انجام نشود. در دوره احمدینژاد دیدیم افراد جوانی در رأس کار قرار گرفتند و یک بخشی از آنها فاجعهبار عمل کردند".
در این سخن، جهل یا تجاهل نسبت به بیانات اخیر رهبر انقلاب مشاهده میشود. خطاب رهبری به دانشجویان و در پاسخ دغدغههای آنهاست و نه خطاب به احزاب و طیفهای سیاسی. این جوانان و نه حاکمیت هستند که دعوت به تدبیر درباره دولت جوان و حزب اللهی شدهاند؛ همچنان که انتخاب احمدی نژاد هم انتخاب مردم بود.
بیشتر بخوانید:
برجام اگر شاهکار است، چرا مسئولیت آن را نمیپذیرند؟!
ربیعی به چه کار روحانی میآید؟
رهبری خطاب به جوانان دانشجو گفتند" اگر چنانچه انشاءالله شما جوانها با این حرکتها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزباللهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانیهای شما و دغدغههای شما و غصّههای شما پایان خواهد پذیرفت".
جالب اینجاست که همین آقای عبدی اخیراً از مُسن بودن سیاستمداران و فعالان سیاسی انتقاد کرده بود؛ گویا اولویت برای امثال، او نق زدن به هر قیمت است و نه ارزیابی کارشناسانه. ظاهراً برای طیف افراطیون مدعی اصلاحات که چهل سال بر بسیاری از مناصب چنبره زدهاند، نتیجه عملی جوانگرایی در کشور، سرآمدن تاریخ انقضای آنان است.
اما درباره احمدی نژاد و دولت او باید گفت این مدیریت دارای نقاط قوت و ضعفهایی بود؛ اما همان دولت -با همه ضعفها و اشتباهاتش و با وجود دچار شدن به تحرکات حلقه انحرافی در چند سال آخر- اصلاً قابل قیاس با دولت فعلی نیست که حتی متحدان آن (نظیر کرباسچی و دیگران) دولت را پیر و ناتوان و فاقد ایده و برنامه میدانند.
دولت نهم و دهم دوره شکوفایی بسیاری از استعدادها و ظرفیتهای انسانی و فنی و اقتصادی و عمرانی در کشور است. از رونق و رشد شتابان در فناوریهای مهم دنیا -که هستهای و نانو فناوری زیستی از جمله آنهاست- بگیرید، تا افزایش قیمت جهانی نفت در اثر مقاومت، و توسعه صادرات فنی و ارز آوری در حوزههای غیر نفتی مانند تولید مسکن.
همچنین است خدمت رسانی کم سابقه به دورافتادهترین مناطق در کشور و محرومیت زدایی، رونق بخش مسکن، و مهمتر از همه، جاری شدن مدیران به میان مردم و جلب امید و اعتماد آنها و شنیدن مشکلات و چاره جویی نسبی برای مناطق مختلف فراتر از برنامه ریزی های کلان کشوری.
ما در آن دوره هر چند تحریم بودیم، اما برنامه هستهای رونق داشت و ضمناً چرخ تولید و اقتصاد -با وجود تورم پدید آمده- میگشت. اما در دولت روحانی، هم برنامه هستهای واگذار شد، هم رمق و رونق از تولید و اشتغال گرفته شد و رکود تورمی جای آن را گرفت، هم به واسطه کاهش ارزش پول ملی، دلار از ۳,۲۰۰ تومان به بالای ۱۵ هزار تومان و سکه از یک میلیون به ۴-۵ میلیون تومان صعود کرد و هم تحریمها برگشت.
انصافاً عملکرد دولت نهم (که فراتر از شخص احمدی نژاد بود)، با عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم اصلاً قابل مقایسه نیست. ضمن اینکه کشور قرار نیست در دایره بسته "روحانی یا احمدی نژاد" متوقف بماند؛ ظرفیتهای جوان و پر نشاط و مهارت یافته جمعی برای دولت داری در تراز دولت اسلامی و انقلابی وجود دارد که میتواند به عرصه بیاید و کشور را از رکود حاصل از برجام زدگی و بی عملی و بی برنامگی خارج کند.
افراطیون مدعی اصلاحات میدانند که اگر راه برای حضور بلوغ یافته جوانان به عرصههای مدیریتی باز شود، باید فاتحه دسترسی به مناصب و قدرت را بخوانند؛ چنان که سال ۸۴ و ۸۸ تجربه کردند.