به گزارش مشرق، حسین دهباشی سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی در سال ۹۲، دو سال قبل فاش کرد که او برخی ادبیات را به روحانی پیشنهاد داده و در دیالوگ های مستند از سوی روحانی استفاده شده است. او گفته بود:
"متنهای سخنرانی روحانی را در سال ۹۲ من نوشتم. ۲۷-۲۸ جمله طراحی شده بود که قرار بود آقای روحانی بگوید. مثلاً جملهی "هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد هم چرخ زندگی مردم" را من طراحی کرده بودم و میخواستیم به هر صورت که شده آقای روحانی بگوید. همچنین جمله "من سردار نیستم، وکیلم" را طراحی کرده بودم که آقای روحانی کمی آن را اصلاح کرد و گفت "من سرهنگ نیستم، حقوقدانم".
بیشتر بخوانید
واکنش توییتریها به نظرسنجی خیابانی روحانی +تصاویر
در گفتوگوی ویژه شبکه دو بنایمان این بود که وقتی مقابل مجری قرار گرفت، هرچه عابدینی میگوید رها کنیم و به تلویزیون حمله کنیم. روز به روز و با سیطره رسانهها، آدمهایی انتخاب میشوند که به شومن و بازیگر نزدیکترند تا یک سیاستمدار"!
دهباشی همچنین می گوید از روحانی خواستم این جملات را در فیلم بگوید: "من سالهاست که وقتی بین منزل و اداره تردد میکنم و مردم را میبینم و چهرهها را مطالعه میکنم میبینم چقدر گرفته و چقدر عبوس است و خنده در چهرهها نیست".
این عبارات البته آشناست؛ شبیه سخنانی که روحانی اخیراً به اصحاب رسانه گفت: "من روزانه نظرسنجی میکنم؛ یعنی در خیابون وقتی با ماشین میروم تمام چهرههای مردم را نگاه میکنم؛ اینکه چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانیاند، چند نفر قیافهشان گرفته است و به هر شهری و در هر جمعیتی میروم، خودم نظرسنجی میکنم و نگاه آدمها را نسبت به خودم میبینم".
روحانی سپس می گوید "نیازی نیست که روزنامهها از مشکلات مردم بنویسند تا رئیسجمهور باخبر شود! رئیسجمهور و دولت درد مردم را میداند". اما آش آن قدر شور شده که صدای آشپز هم در آمد.ه است.
دهباشی در واکنش به سخنان اخیر روحانی نوشت "جامعهی آماری را در نظر بگیرید که حداکثر روزی دوبار (اولی حدود ساعت ۱۰ صبح و دومی در حوالی ۷شب) در حدفاصل خیابان ثارالله (چهارراه پارکوی) تا میدان پاستور انجام میشود. ۹۳٪ این مسیر از اتوبان گذشته و بر اساس محاسبه نقشه گوگل با ماشین معمولی ۱۸ دقیقه اما با اسکورت و بدون توقف در خط ویژه، تنها ۴دقیقه طول میکشد".
او ادامه می دهد "ضمناً مشاهدهگر چشمانی ضعیف و عینک دارد و از پشت شیشه ۹۷٪ دودی خودروی تشریفات با سرعت ۱۳۰ کیلومتر در ساعت به مردم مینگرد. که احتمالاً در نیمی از موارد هم از پشتِ سر آنها است و صورت آدمها پیدا نیست! تازه خدا وکیلی در مسیر بزرگراه چمران اساساً چند عابر پیاده رد میشوند؟ ".
تکرار جملاتی که می توانست سال ۹۲ برای روحانی معجزه کند و او را در قواره یک منتقد جدی در میدان انتخابات نمایش دهد، اکنون موجب خنده و خشم و رنجش همان مردمی می شود که کم کم فهمیده اند با یک بازیگر و شومن طرفند.
در سریال قدیمی مثل آباد، طبیب رندی بود که نسخه هایش، حال بیماران را بدتر می کرد. اما او دور و اطراف بیمار بهانه ای پیدا می کرد و می گفت "ناپرهیزی کرده و فلان غذا را خورده ای، حالت بد شده و گرنه نسخه های من حرف ندارد".
او همین شگرد را به پسرش آموخت. اما پسر کم تجربه، جایی کم آورد و هر چه گشت بهانه ای برای توجیه بدحال شدن بیمار تحت درمان خود نیافت. در همین حیص و بیص، ناگهان حرفی زد که سوژه خنده مردم ده شد. او در بیان سند ناپرهیزی بیمار گفت"ناخوش خر خورده"!
طبیب که پس از سال ها رندی و کیسه دوزی، انگشت نمای مردم شده بود، با خشم از پسر پرسید برای چه این حرف مضحک را زدی و ما را سوژه خلایق کردی؟ و پسر پاسخ داد "آخه هر چی گشتم، اطراف بستر مریض هیچّی پیدا نکردم؛ ولی یکهو چشمم خورد به پالون وسط حیاط، گفتم بگم ناخوش خر خورده، اینم پالونش"!
منبع: کانال تلگرام محمد ایمانی