به گزارش مشرق، از جمع ۲۵ نفرهای که این مربی ۵۰ ساله و بلژیکی برای مسابقه ۱۶ خرداد مقابل سوریه در تهران و بازی ۲۱ خردادماه برابر کره جنوبی در خاک رقیب فرا خوانده است، حتی یک بازیکن وجود ندارد که سرمربی پرتغالی سابق ایران در دوره کارش به وی روی نیاورده باشد و هرچند اللهیار صیادمنش لژیونر جدید و ترکیهای فوتبال ایران مجال چندانی برای بازی زیر نظر کیروش نیافت و پیام نیازمند هم فقط در روزها و هفتهها و ماههای آخر در رادار دید و در حوزه کاری کیروش قرار گرفته بود اما این دو نیز به جمع پرشماری تعلق دارند که کیروش برایشان خوابهای شیرین دیده بود و اگر در پست خود ابقا و پس از جام ملتهای آسیای ۲۰۱۹ هم ماندنی میشد، قطعاً پروبال بیشتری را به آنها میداد.
آیا ویلموتس در بها دادن به مردان کیروش طریق اشتباه را طی کرده و نباید بچههای او را دوباره فرا میخواند؟ آیا رویکرد این مربی پر شور بلژیکی به مسنترهایی مثل پژمان منتظری و مسعود شجاعی که کوتاهترین آینده را در اردوی ملی دارند، وقت تلف کردن به حساب نمیآید و آیا میتوان تصور کرد که این دو مرد ۳۵ ساله در جام جهانی ۲۰۲۲ در ۳۸ سالگی خود و در جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ در ۳۹ سالگی خود نیز بهکار تیم ملی بیایند؟ پاسخ این سوالهای بدیهی را باید بهخود ویلموتس سپرد اما او شاید از دعوت این گونه مردان سن و سالدار (و نزدیک به خط پایان) فقط توقع حفظ خطهای ارتباطی و زنجیرههای تاکتیکی تیم ملی را در کوتاه مدت داشته و از آنها میخواهد تا زمان آشنایی و تسلط کاملش بر امور بهجای وی در وسط میدان عمل کنند و بسان یک مربی تیم را برای او مدیریت نمایند و مهرههای اصلی باشند که سایر نفرات تیم ملی به آنها وصل میشوند و به واقع پیچها و ارکان و عوامل پایهای تیم ملی در روزهایی باشند که ویلموتس به سبب قلت حضورش نزد ما با خطهای ارتباطی تیم خود ناآشنا است.
بیشتر بخوانید:
توضیحات فدراسیون فوتبال درباره بادیگارد ویلموتس
حسن دیگر کارکردن با گروهی که کیروش در چهار پنج سال آخر از دوران زمامداری ۸ سالهاش با آنها سروکله میزد این است که ویلموتس در عمل با گروهی به صحنه مسابقات پا میگذارد که به سبب تکرار در انجام تمرینات و برگزاری مسابقات طی سالیان اخیر کاملاً با یکدیگر اخت هستند و نیازی به تمریناتی ویژه یا کارهای بدیهی و اولیه برای نیل به هماهنگی ندارند.
ویلموتس در نشست مطبوعاتی هفته پیشاش در تهران تأکید کرده بود که نمیگذارد تیم ملی در تسخیر لژیونرها باشد و به محصولات لیگ داخلی نیز بها میدهد و با وجود این به جز دژاگه و قدوس که نیمه مصدوم و ناآمادهاند، هر لژیونر آشنای دیگری را فراخوانده اما این نیز نقض عهد نیست بلکه در راستای همان فلسفه رویکرد به مهرههای آشنای قبلی میگنجد و این هدف را تعقیب میکند که یوزها در دیدار با سوریه و کره جنوبی دچار ضررهای سنگین ناشی از ناشناخته بودن منتخبین با یکدیگر نشوند و بازیها را برای ما به اصطلاح «درآورند».
با چنین دیدگاهی حتی فراخوان وحید امیری که فصل بسیار کم ثمری را در ترابزون ترکیه سپری کرده، معنا پیدا میکند و دعوت از سعید عزتاللهی اغلب مصدوم نیز شاید آنقدرها بد نباشد که در نگاه نخست به نظر میرسد و این شامل علیرضا جهانبخش هم میشود که هیچ کار مهمی طی فصل نخست حضورش در لیگ برتر انگلیس انجام نداد. ویلموتس در عوض مهدی ترابی را دارد که این روزها در پرسپولیس دلاوری میکند، از میلاد محمدی بهره میگیرد که در دفاع چپ همیشه خوب است، به احمد نوراللهی تکیه میکند که هر روز بهتر از قبل ظاهر میشود و البته به سردار آزمون چشم میدوزد که در یک نیم فصل به اندازه یک فصل کامل برای زنیت سن پترزبورگ روسیه گل زد.
بله، ویلموتس پایش را روی یک جای سست نگذاشته است.