به گزارش مشرق، سومین جلسه محاکمه متهمان شرکت کیمیا خودرو اسپرلوس به ریاست قاضی صلواتی صبح امروز دوم تیرماه برگزار شد.
قاضی صلواتی ضمن تفهیم اتهام از مرتضی فتاحی نیا از دیگر متهمان این پرونده خواست با حضور در جایگاه خود را معرفی کنند.
در این زمینه:
عکس/ متهمان زن"کیمیا خودرو" بدون چادر در دادگاه
۲ نفر از متهمان فراری کیمیا خودرو دستگیر شدند
متهم گفت: مرتضی فتاحی نیا، فرزند عثمان، متولد ۶۸، دیپلم، مجرد.
قاضی پرسید: سمت شما در شرکت چیست؟
متهم گفت: هیچ سمتی نداشتم و در آنجا به خواهر و بر ادرم سر میزدم.
قاضی گفت: آقای مرتضی فتاحی نیا فرزند عثمان به دلیل مشارکت در انجام عملیات واسپاری بدون اخذ مجوز از بانک مرکزی مشارکت در کلاهبرداری شبکهای به مبلغ ۱۱ میلیارد و ۵۷۴ میلیون و ۶۶۳ هزار و ۸۰۰ تومان، دفاعیات خود را بیان کنید؟
متهم مدعی شد: هیچ سمت و نقشی نداشتم چگونه دفاع کنم از تعدادی از شکات رضایت گرفتم.
قاضی گفت: اگر شما هیچ نقش و سمتی نداشتید پس چگونه از شکات رضایت گرفته اید؟ چه مدت دراین دفتر کار میکردید؟
متهم گفت: از برج ۴ تا ۵، ۹۷، در برج ۳۰ /۶ بازداشت شدم.
قاضی گفت: اگر بحث سرکشی بود در منزل هم میتوانستید به خواهر و برادرت سرکشی کنید و چه لزومی داشت در شرکت سرکشی داشته باشید؟
متهم گفت: این شرکت غیر قانونی نبود.
قاضی گفت: توضیح بدهید که چگونه این شرکت غیر قانونی نبوده است؟
متهم گفت: از سال ۹۲ به آنجا سر میزدم.
قاضی گفت: پس شما در سال ۹۲ در آنجا مستقر بوده اید پس چرا میگویید شرکت غیر قانونی نبوده است؟ چه مدرکی دیده اید که ما تاکنون ندیده ایم.
متهم گفت: من تحویل دادن خودرو را به مشتریان دیده ام.
قاضی گفت: خودرو را به چه کسی تحویل میدادید، چند خودرو را به مشتری تحویل داده اید؟
متهم گفت: سه تا چهار خودرو را دیدم که به مشتری تحویل شد. در زمانی که خودم به آنجا رفتم این تعداد را دیدم هفتهای یک بار به آنجا میرفتم.
قاضی گفت: چه میزان حقوق میگرفتهاید؟
متهم گفت: من در آنجا مستقر نبودم.
قاضی گفت: در منزل سرکشی میکردید، مبالغ ۲۵۰ و ۵۵۰ هزار تومان که از مشتریان میگرفتند به حساب شما واریز میشده است.
متهم گفت: کارتم دست برادرم بوده و مبلغ آنچنانی به حسابم نیامده است.
قاضی گفت: همان مبلغ ناچیز چقدر است؟
متهم گفت: حدود ۲۰۰ میلیون به حسابم آمده است.
قاضی گفت: ۲۰۰ میلیون مبلغی نیست؟
متهم گفت: این کارت که پیش من نبوده است.
قاضی گفت: کارتت که پیش خودت نبوده است و به شرکت هم سرکشی میکردهاید و همچنین دیدهای که خودرو به مشتریان تحویل میدادهاند اینها را کنار هم بگذار و ببین چه نتیجهای میگیری از برادرت نپرسیدی که این پول را برای چه به حسابم میریزی؟ مگر نمیگویی شرکت قانونی است و در آنجا سمتی نداری، پس چرا این پولها را به حسابت واریز میکردند؟
متهم گفت: کارتم پیش برادرم بود.
قاضی گفت: این حرف منطقی نیست کارت هر کس باید پیش خودش باشد.
در ادامه رضایی نماینده شکات عنوان کرد: این فرد در شرکت آواگستر خودرو نقش داشته است و از آنجا خودرو را تهیه و تحویل میداد. این افراد وکلایشان را میفرستادند و مبالغی که کمتر از ۵ و ۶ میلیون تومان بود را با این عنوان که میخواهند پرونده را مطالعه کنند شماره اش را میگرفتند و به افراد زنگ میزدند که اگر به دادسرا شکایت کنی پولی به شما داده نمیشود.
نماینده شکات اضافه کرد: پیامهای متهمان وجود دارد که آنها را تهدید کردهاند بنده به همراه ماموران آگاهی به شرکت رفتم و دیدم اتاق دیگری را درست کرده بودند و خانم موصولی وآقای مجید پور محسنی به این موضوع اعتراف کردهاند که این افراد با شکات تماس میگرفتند و آنها را تهدید میکردند. من از آقای محمدی حکم پلمب مجدد را گرفتم و آنجا را پلمب کردیم این آمار بیش از ۲۰۰ میلیون تومان است تمامی کارمندان شماره این فرد را (مرتضی فتاحی نیا) به مالباختگان میدادند که پول به حساب این فرد واریز شود آقای قاضی اگر او هیچ سمتی ندارند پس چرا دستگاه پُز به نامش بوده است؟
قاضی خطاب به متهم خواست که توضیحات لازم را ارائه دهد.
متهم گفت: زمانی که آقای شایگان و خانم زمردی (شکات) به من مراجعه کردند با آنها صحبت کردم و گفتم باید یکی از آنها از زندان بیرون بیاید تا بتوانیم رضایت شکات را بگیریم. میتوانم مبلغ شما را بدون اینکه کسر کنم به شما بدهم.
قاضی گفت: نماینده شکات میگوید دستگاه پُز به نام شما بوده است یعنی شکات دروغ میگویند؟
متهم گفت: میتوانید استعلام بگیرید.
قاضی از شکات خواست اگر کسی صحبتی درباره مرتضی فتاحی نیا دارد ارائه کند.
شایگان (از شکات) گفت: قبل از دستگیری وی، من اسامی که مایل بودند پولهایشان را بگیرند و رضایت بدهند به این فرد دادم و به آنها گفتم این پولها را از کجا تهیه میکنید که در جوابم گفتند دفاتر دیگری همچون شرکت آواگستر باز کردهایم و از افراد جدید پول میگرفتند تا بدهی افراد قدیمی را بدهند.
قاضی گفت: اگر سمتی در شرکت نداشته اید چطور لیست را در اختیار داشتید و با شکات وارد مذاکره میشدید؟
متهم مدعی شد: من با شکات حرفی نزدهام فقط با آقای شایگان.
قاضی گفت: درباره اظهارات آقای شایگان توضیح بدهید؟
متهم گفت: لیست را به من نداده است.
شاکی دیگری عنوان کرد: در سال ۹۳ به شرکت آریان خودرو رفتم این فرد به من حمله کرد. در آنجا بحثمان شد چطور میگوید من در این شرکت نبودهام.
متهم گفت: دروغ میگوید.
قاضی گفت: امروز همه شکات چطور دروغ میگویند؟
متهم گفت: این آقا خودرو را به نام کسی دیگری تحویل گرفته است.
قاضی گفت: این امر نشان میدهد که شما در شرکت کارهای بودهای و سمتی داشتهای.
متهم گفت: برادرم دیشب به من گفت که این آقا خودرو را تحویل گرفته است (لطفی پور)
قاضی گفت: آقای محترم صداقت داشته باش.
متهم گفت: صداقت دارم.
شاکی دیگری ادامه داد: سال ۹۶ به دفتر آنها مراجعه کردم مبلغ ۳۰۰ هزار تومان واریز کردم و فردای آن روز ۱۳ میلیون تومان ریختم بعد از یک هفته که موعد تحویل خودرو بود این فرد من را مورد ضرب و شتم قرار داد حتی به پدرم، اهانت کرد.
قاضی گفت: اعتراضات شکات را شنیدید توضیح بدهید؟ سمت شما چه بوده است چقدر پول میگرفتی؟ اکثر شکات میگویند این پولها به حساب شما واریز شده است شما به مردم توهین کردهای، بگویید سمت شما در شرکت چه بوده است و چه میزان حقوق میگرفتهاید؟
متهم گفت: من فقط به شرکت سر میزدم من پست ندارم میتوانید استعلام بگیرید.
قاضی گفت: استعلام گرفتهام و در پرونده موجود است نمیخواهی با صداقت برخورد کنی؟
در ادامه آقا میری نماینده دادستان خطاب به متهم مرتضی فتاحی نیا گفت: رضایت چند نفر از شکات را گرفتهای؟
متهم: حدود ۳۸ نفر
نماینده دادستان: این پول را از کجا آوردهای؟
متهم: طلای مادر و خواهرم را فروختم و مقداری هم قرض کردم.
نماینده دادستان: برادرت عنوان میکند که پدر و مادرت در یک روستا زندگی میکنند و حتی مستاجر هستند چگونه شما رضایت افراد را گرفتهای؟
متهم: مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان رضایت گرفتهام.
قاضی: طلاها را کجا فروختهای؟
متهم: طلا فروشی
قاضی: مدارک را برایم بیاور و اسم شکاتی که رضایت گرفتهای بگو.
متهم: به یاد ندارم.
قاضی: پس چگونه رضایت میگرفتی؟ جوابهایی که به دادگاه میدهی صادقانه نیست.
در ادامه متهم دلینا فتاحی نیا با حضور در جایگاه خود را معرفی کرد و گفت: متولد ۶۵، دارای مدرک کارشناسی و مجرد و دارای سابقه کیفری هستم.
قاضی پس از تفهیم اتهامات از متهم خواست دفاعیات خود را بیان کند.
قاضی خطاب به متهم: سمت شما در شرکت چیست؟
متهم گفت: ضمن عذرخواهی از مشکلاتی که پیش آمده است، مدیرعامل شرکت هستم، برادرم تمام کارها را انجام میداد و هیچ فعالیتی در شرکت نداشتهام.
قاضی: هفتهای چند بار به شرکت میرفتی و چند خودرو به شرکت تحویل میدادی و اینکه پول مردم را چگونه دریافت میکردی؟
متهم: درباره نحوه تحویل خودرو و مبالغ واریزی هیچ گونه اطلاعی ندارم و تمام این کارها را برادرم انجام میداد. شرکت از سال ۹۲ تاسیس شده بود و برادرم از همان سال در شرکت بود و من در سال ۹۵ وارد شرکت شدم و به وی وکالت دادم که همه کارها را انجام دهد.
قاضی: پولها به حساب شما واریز شد؟
متهم:، چون مدیرعامل بودم دستگاه پز به نامم باز شده بود، اما کارتش و حق برداشت با برادرم بود.
قاضی: شما به عنوان مدیرعامل مجوز بانک مرکزی داشتید؟
متهم: در خصوص نحوه شرکت اطلاع دقیقی ندارم، اما میدانم مجوز بانک مرکزی نبوده است و شرکت در زمینه لیزینگ خودرو فعالیت نمیکرده است و آنچه که در بخشنامهها خوانده ام زمانی این مجوز لازم است که خودش خودروهایی را با قراردادهای اجاره به شرط تملیک واگذار و اقساطی را دریافت کند که در شرکت همچنین کاری انجام نشده است و شرکت بیشتر واسطه میان مشتری و مکانهایی که خودرو تحویل میدادند بوده است.
قاضی: آیا با شرکتهای خودروساز قرارداد داشته اید؟ از کجا خودرو میگرفته اید؟
متهم: برادرم از همکاران، دوستان خودرو تامین میکرد.
قاضی: چرا در سایت شرکت از آرم ایران خودرو و سایپا استفاده میکردید و در تبلیغات تان نشان میداده اید.
متهم: من درباره تبلیغات شرکت اطلاعی ندارم و از نام هیچ سازمان و ارگانی استفاده نشده است.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما فردی تحصیل کردهای هستید و دادسرا از سایت شرکت پرینت گرفته است.
متهم: از اینکه شرکت سایتی داشته باشد اطلاعی ندارم. فکر هم نمیکنم سایتی بوده باشد.
قاضی: یعنی اوراق پرونده دروغ میگوید؟ پرینت گرفته اند و در پرونده موجود است پولها چه میزان به حساب شما واریز شده است؟
متهم: واقعاً اطلاع دقیقی ندارم.
قاضی: هفتهای چند بار به شرکت مراجعه میکردید؟
متهم: دو هفتهای یکبار.
قاضی: شما مدیرعامل شرکت هستید چه جوابی برای مردم دارید؟ چه مسئولیتی به عهده داشتید که نه حضور داشته اید و نه اطلاع و نه مجوزی؟ پس شما چه کاره بوده اید؟ واقعاً حق مردم این بود که پولشان را بگیرید و با بی احترامی از شرکت بیرون کنید شما باید جوابگو باشید در پرونده گزارشاتی است که شما پولها را در دبی سرمایه گذاری کرده اید چه توضیحی دراین باره دارید؟
متهم: من تقاضا دارم که شما بررسی کنید که اگر من ریالی از اینجا خارج کرده ام؛ یک بار مسافرت کردن به دبی به این معنی میشود که من در آنجا سرمایه گذاری کرده ام؟
قاضی: یک بار که نرفته اید لیستش در پرونده موجود است.
متهم: یک بار دبی و یک بار هم ترکیه. اگر واقعاً پولی است شکات معرفی کنند که بین خودشان تقسیم شود.
قاضی: شکات معرفی کنند؟
متهم: واقعاً پولی نیست.
قاضی: ۱۱ میلیارد چه شده است؟ مگر هزینه سه دفتر و ۲۰ تا ۳۰ کارمند چقدر است؟
متهم: با برادرم صحبت کرده ام و این مبلغ را قبول ندارد.
قاضی: لیست شکات و مبلغی که پرداخت کرده اند در اختیار وکیل مدافع شما قرار گرفته است، بهتر نیست که صادقانه رفتار کنید. اخذ رضایت شکات و برگرداندن پول مردم از موارد تخفیف است تا دادگاه جلساتش تمام نشده است یک فرصت طلایی در اختیار شما است اگر پولها را به دبی بردهای همکاری کنید و نمایندهای را بفرستید که پولها را برگرداند.
متهم: من در جریان نیستم به برادرم اعتماد داشتم.
قاضی: شما مدیرعامل شرکت هستید و پز به نام شما است و شرکتی را راه انداخته اید و زمانی که باید پولها را برگردانید جوابگو نیستید.
نماینده حقوقی بانک مرکزی در ادامه عنوان کرد: هر سه متهم پرونده از این شرکت به عنوان یک شرکت درخشان و حسن سابقه نام میبرند در حالی این طوری نیست و اینکه میگویند از سال ۹۲ فعالیت داشته و هیچ گونه مشکلی نداشته اند در حالی که این گونه نیست نامه بانک مرکزی در تاریخ ۰۶/۰۹/۹۳ به پلیس اطلاعات و امنیت ناجا از شرکت آرتین خودرو شکایت شده است و از همان موقع فعالیت این شرکت غیرقانونی بوده است و این را بانک مرکزی به نیروی انتظامی اعلام کرده است. از سوی متهمین مطرح شده است که ما از همان سال کار میکردیم و مشکلی نداشته ایم.
وی گفت: در جلسات دادگاه یکی از مال باختگان که در همان سال ۹۲ از این شرکت خودرو ثبت نام کرده است حضور دارد و در خصوص ادعای خانم فتاحی نیا که میگوید به عنوان مدیرعامل هیچ مسئولیتی را نداشته است و همچنین آقای مرتضی فتاحی نیا که میگوید هیچ سمتی نداشته است، خیلی شفاف و واضح است که این مطلب به معنای فرافکنی و سلب مسئولیت از افراد است.
وی گفت: حساب مهدی فتاحی نیا، دلینا فتاحی نیا و مختارزاده در کلیه بانکها مسدود شده بود و یکی از دلایلی که حسابها و پولها به حساب مرتضی فتاحی نیا واریز میشده است همین بوده است.
وی اظهار کرد: این یک راه است که گروههای بزهکار فردی را که سمت رسمی در آن شرکت را ندارد به عنوان نفر سوم انتخاب و به واسطه آن شخص سایر اقدامات غیر قانونی انجام میشود و، چون مرتضی سمتی در آنجا نداشته حسابش مسدود نشده بود.
متهم گفت: این فرد عنوان کرده است که در سال ۹۳ برای شرکت نامه از سوی بانک مرکزی زده شده است برادرم چندین مورد ادله برای بانک مرکزی برده که شرکت هیچ گونه لیزینگی انجام نداده است. پس اگر چنین است چرا از سال ۹۳ تا ۹۵ این شرکت فعالیت میکرده است و بانک مرکزی آن را پلمب نکرده است، چون تمام این کارها انجام و ادله داده شده است و این شرکت هیچ گونه کاری در زمینه لیزینگ انجام نداده است.
نماینده بانک مرکزی در پاسخ گفت: بانک مرکزی به حدود ۴۰ لیزینگ مجوز داده است. وظیفه بانک مرکزی احصا این لیزینگهای غیرمجاز نیست احصا آن وظیفه نیروی انتظامی است در مدت ۵ و ۶ سال گذشته نزدیک به ۲۵۰ تا ۳۰۰ مورد لیزینگ غیرمجاز شناسایی شده است و به مراجع قضایی و پلیس مکاتبه شده است و بانک مرکزی وظیفه ذاتی خود را انجام داده است.
قاضی خطاب به متهم گفت: این به نفع شما است پولی را که در دبی سرمایه گذاری کرده اید و به دلار تبدیل شده است برگردانید. به عنوان مدیرعامل توضیح دهید که این پولها چه شده است پس پولها حیف و میل شده است.
در ادامه آقا میری نماینده دادستان عنوان کرد: اظهارات متهمان ردیف اول را به این شکل رد میکنم. متهم عنوان کرده است که تحویل خودرو یا به صورت اقساط و یا به صورت اجاره به شرط تملیک است شما در تمام سایتها کلمه اقساطی را عنوان کرده اید به این معنی که متقاضیان میتوانند برای خرید تیبا ۴۰ تا ۵۰ درصد خود را اقساط پرداخت کنند و همچنین کیمیا خودرو در زمینه اقساطی پارس خودرو به مشتریان خدمت رسانی میکند و همچنین کرمان موتور.
وی ادامه داد: شما در سایت نظرات متقاضیان را درج کرده اید و مردم فریب همینها را خورده اند. چرا شما شرکت تان را زیر مجموعه بانک مرکزی نبرده اید؟ چون هیچ گونه از شرایط بانک مرکزی را نداشته اید که حداقل آن ۱۰ میلیارد تومان سرمایه بوده است که شما آن را نداشته اید. شما به دلیل آنکه این موارد را نداشته اید قانون را دور زده اید و با فریب شکات اقدام به کلاهبرداری کرده اید.
آقامیری عنوان کرد: هنوز متوجه نشده ام که صد خودرویی که برادرتان تحویل داده اند چگونه تحویل داده اند؟ شما در سال ۹۵ یک وکالت نامه به برادرتان داده اید و این به این معنا است که در سال ۹۲ که شرکت فعالیت داشته شما هم فعالیت داشته اید چرا از همان سال به برادرتان اختیارات نداده اید؟ چرا مهدی برای خودش شرکت ثبت نکرده است و چه نیازی بود که از هویت شما استفاده کند؟
متهم گفت: هیچ تبلیغاتی در آن سایت در تاریخ ۶/۱۲ نبود در مورد تحویل خودرو برادرم حضور دارند و توضیحات لازم را میدهند.
آقامیری گفت: شما اعلام کنید پولها کجا است، وقتی عنوان میکنید که اگر یکی از ما از زندان آزاد شود پولها را پرداخت میکند پس نشان میدهد که پول وجود دارد.