تظاهرات

باند فاسد حاکم پشت سر نامزدهای سیاسی درمی‌آید تا آنها دموکراسی را از کار بیاندازند. نامزدها نیز دستانی را که به آنها غذا می‌دهند گاز نمی‌گیرند. جدال اصلی بین دموکراسی و الیگارشی است، نه چپ و راست.

سرویس جهان مشرق- وقتی رقابت‌های انتخاباتی شروع می‌شود، عبارت‌هایی مانند «نامزد راستگرا» یا «دیدگاه‌های بسیار چپ» را ممکن است بارها و از رسانه‌های مختلف بشنویم. رابرت ریچ در نشریه گاردین طی یک یادداشت هشدار داده است که فراموش نکنید مدت ها است دیگر هیچ رویارویی واقعی میان چپ و راست وجود ندارد چون ثروت بیسابقه و قدرت سیاسی در نوک هرم جمع شده است.

«نیم قرن پیش، زمانی که یک طبقه متوسط و بزرگ در آمریکا وجود داشت، آنها که در جبهه چپ بودند به دنبال شبکه‌های امنیت اجتماعی قویتر و سرمایه‌گذاری دولتی در آموزش، راه‌سازی و پژوهش بودند و آنها که در جبهه راست قرار داشتند، در پی تکیه بیشتر بر بازار آزاد بودند. اما وقتی که ثروت و قدرت در نوک هرم متمرکز شد، هر کس دیگر، چه قبلاً راست بوده باشد و چه چپ، دچار فقدان قدرت و کاهش امنیت می‌شود.»

اکنون دیگر وقتی بحث در آمریکا پیرامون افزایش حمایت اجتماعی از طبقات پایین، مثلاً بیمه همگانی،‌ صورت می‌گیرد، نسبت به آنچه در دهه‌های پیش در فضای سیاسی آمریکا در جریان بود یک بحث جزئی بر سر تفاوت‌های پیشِ پا افتاده به شمار می‌رود. اکنون دیگر کار از کار گذشته است. آیا می‌توان در آمریکای امروز در مورد کاهش قدرتِ آن یکی دو درصدِ ثروتمند و افزایش قدرت سایر مردم یک سیاست اجرایی را اتخاذ کرد؟

نویسنده به یک پرسش مهم می‌رسد: پس چرا هنوز در رسانه‌های رسمی از اصطلاح چپ و راست استفاده می‌شود؟ و خود پاسخ می‌گوید:«حدس می‌زنم به این دلیل باشد که الیگارشی جدید اگر آمریکایی‌ها بر اساس همان خطوط قدیمی تقسیم شوند، احساس امنیت بیشتری دارد. این‌گونه آنها دیگر نمی‌فهمند دقیقاً چه کسی جیب آنها را خالی می‌کند و فکر می‌کنند مشکلاتی که دارند نتیجه رأیِ مردمی است که در جبهه روبرو قرار دارند.

به نظر رابرت ریچ، «اکنون بزرگترین دوگانه در آمریکا، جدال الیگارشی و دموکراسی است:«باند فاسد حاکم پشت سر نامزدهای سیاسی درمی‌آید، نامزدها نیز دموکراسی را (به نفع خود) از کار می‌اندازند. نامزدها دستانی که به آنها غذا می‌دهند را گاز نمی‌گیرند». 

اگر مالیات جدی بر شرکت‌های بزرگ می‌خواهید، بروید شبه جزیره اسکاندیناوی. در آمریکای امروز هیچ افزایش جدی مالیات بر ثروتمندان نداریم، هیچ گونه قانون جدی ضدتراست علیه تبانی شرکت‌های چندملیتی بزرگ نداریم، هیچ قواعد معناداری برای جلوگیری یا مقابله با «اعتیاد وال استریت به قمار بر روی پل مردم» نداریم و ... . همه اینها بر روی یک ترس استوار است که رسانه‌های رسمی از «سوسیالیسم» در دل مردم انداخته‌اند و رئیس‌جمهور آمریکا نیز بر آن سوار می‌شود.

او مخالفانش را به این متهم می‌کند که می‌خواهند آمریکا را به چاه سوسیالیسم بیاندازند اما به قول برنی سندرز، سناتور منتقد آمریکای، خود طرفدار آن بخش از سوسیالیسم است که مربوط به حمایت دولتی از بنگاه‌های اقتصادی است، البته این ایده را در مورد صنایع بزرگ و شرکت‌های گردن کلفت اجرا می‌کند زیرا این سیاست به نفع همه همه میلیاردرها از جمله خود ترامپ است! همان میلیاردرهایی که هزینه ستاد انتخاباتی نامزدها را نز تأمین می‌کنند!

رابرت نیچ اختلافات جناحی را تنها یکی از بازی رسانه‌ایِ نوک‌نشینانِ قدرتمند در هرم قدرت آمریکا برای ایجاد اختلاف میان مردم می‌داند و ایجاد درگیری‌های نژادی میان برتری‌طلبان سفیدپوست با بقیه مهاجران به آمریکا یا دعوای مسیحیان اوانجلیست با سکولارها بر سر حق سقط جنین برای زنان را یک نمونه قدرتمند دیگر در حال و هوای این روزهای ایالات متحده معرفی می‌کند.

منبع

https://thehill.com/homenews/campaign/448079-sanders-trump-believes-in-socialism-for-large-corporations-and-the-wealthy

https://www.theguardian.com/commentisfree/2019/jul/07/donald-trump-oligarchs-democrats-right-left

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس