به گزارش مشرق، انسان به هنگام قضاوت و تصمیمگیری درباره جهان پیرامون خویش تمایل دارد عینی، منطقی و پردازشگر تمامی اطلاعات موجود در جهان پیرامونش به نظر برسد، اما شواهد گسترده نشان میدهند که این به واقع از حد یک میل فراتر نمیرود، زیرا انسان، چه به سبب محدودیت در ظرفیت پردازش مغز و چه به سبب تأثیر هیجانات و عواطف بر تفکر خودآگاه، همواره با خطاهایی در تمامی مراحل پردازش اطلاعات رو به رو است.
بیشتر بخوانید:
حامیان مذاکره با ترامپ چرا ساکتند؟
واکنش توییتریها به چهارمین سالگرد برجام +تصاویر
«سوگیریهای شناختی» (Cognitive Bias) که از جمله موضوعات مورد مطالعه در یک علم بینرشتهای به نام «علوم شناختی» است یکی از حوزههایی است که این محدودیت در ذهن بشر را نشان میدهد. منظور از سوگیری شناختی، نوعی خطای نظاممند در دریافت، به یادسپاری، یادداری و پردازش اطلاعات است که تصمیمها، نگرشها و قضاوتهای افراد درباره مسائل مختلف را به یک سو متمرکز کرده و از جهتهای دیگر غافل میکند. سوگیری شناختی، به زبان ساده، خطای انسان است در اندیشیدن همهجانبه به یک پدیده یا موضوع و متمایل شدن اشتباه به یک سو در اثر خطاهای ذهنی.
این سوگیری مختص فرد یا قشر خاصی نیست و هر کسی از جمله تصمیمگیران و تصمیمسازان عرصه سیاست هم ممکن است دچار آن شوند. در عرصه سیاست ایران از جمله حیطههایی که میتوان سوگیریهای شناختی را مشاهده کرد، مسئله برجام است.
اخیراً «محمد جواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به این سوال که اکنون در سالگرد تصویب برجام قرار داریم و اگر شما به چهار سال قبل برگردید باز هم برجام را امضا میکنید، گفت: «حتماً این کار را میکنم. یکی از اهداف اصلی این توافق بینالمللی، خارج کردن ایران از اجماع امنیتی و طرحی بود که صهیونیستها در این ارتباط علیه ایران ایجاد کرده بودند. این توافقنامه بینالمللی این طرح را شکاند و به همین دلیل صهیونیستها مهمترین مخالفان برجام بوده و هستند و در همین راستا تندروهای آمریکا نیز این سیاست را دنبال میکنند.»
ظریف ادامه داد: «البته عهدشکنیهای آمریکاییها در مورد توافقنامههای بینالمللی منحصر به برجام نیست. آنها تقریباً هر توافق بینالمللیای که وجود داشته حتی آنهایی که به تأیید کنگره رسیده است را زیر پا گذاشتهاند و این که آمریکاییها برجام را نقض کردهاند، نشاندهنده غیر قانونی بودن رژیم آمریکاست نه ناکارآمد بودن برجام.»
در این سخنان آقای ظریف و دیگر حمایتهای مقامهای دولتی از «برجام» با حال و روزی که این توافق این روزها در آن قرار دارد، دستکم چند سوگیری نهفته است که در زیر به آنها پرداختهایم.
سوگیری حمایت از انتخاب (Choice-Supportive Bias)
سوگیری «حمایت از انتخاب» که به آن «عقلانیسازی پس از خرید» هم گفته میشود خطایی ذهنی است که در آن همانطور که از نامش پیدا است، فرد نکات و آثار منفی یک پدیده یا چیزی را به صرف آنکه خودش آن تصمیم را گرفته، نادیده میگیرد. به عبارت دیگر، افراد بعد از آنکه گزینهای را اختیار کردند، تمایل دارند دیدگاههای خودشان را به سمتی همسو با تصمیمی که گرفتهاند سوق دهند.
اینکه «برجام» علاوه بر ناتوانی در برداشتن مشکلات از دوش کشور باری اضافی به گرده ایران تحمیل کرده این روزها مسئلهای آنقدر عیان است که حتی بسیاری از طرفداران توافق هستهای هم به آن گواهی میدهند. توافق هستهای امروز بنا به شواهد عینی در محقق کردن هیچکدام از وعدههایی که بر آنها بنا شده بود موافق عمل نکرده است: نه در اصلیترین هدفش برای لغو همه تحریمها موفق شده، نه توانسته کمکی به «تعامل سازنده با جهان» کند، نه چرخهای اقتصاد را از طریق سرمایهگذاریهای خارجی به حرکت درآورده و نه اتفاقاً آنطور که آقای ظریف ادعا میکند، تغییری در وضعیت تهدیدهای لفظی به جنگ علیه ایران پدید آورده است.
نادیده گرفتن این واقعیتها و اصرار بر مفید و موثر بودن برجام از سوی افرادی که خود در تصمیمگیری برای شکلگیری توافق و منعقد شدن آن نقش داشتهاند میتواند یکی از مصادیق «سوگیری حمایت از انتخاب» باشد.
این سوگیری البته پایهایترین خطای ذهنی در دستگاه باور افرادی است که هنوز میتوانند از برجام حمایت میکنند. «حمایت از انتخاب» درباره پدیدههای مهمی مانند توافق هستهای که در معرض قضاوتها و انتقادهای چندجانبه قرار دارند معمولاً به صورت منفرد عمل نمیکنند بلکه به شکل یک بسته ذهنی و متشکل از سوگیریهای همبود دیگر هستند که محصول عمل آنها در نهایت کمک به ندیدن واقعیتهای منفی درباره یک پدیده و اصرار به حمایت از آن است. سوگیری تأییدی یکی دیگر از خطاهای شناختی در اظهارنظری است که آقای ظریف مطرح کرده است.
سوگیری تأییدگرانه (Confirmation Bias)
سوگیری تأییدگرانه گرایش فرد به جستجو، تفسیر، توجه و یادآوری اطلاعات به گونهای است که مفروضهها و باورهای قبلی فرد را تأیید کنند و بر خلاف آن نباشند. به کلام دیگر، افراد هنگامی که به اطلاعاتی توجه کنند که موید باورهای قبلی پیشین آنها باشد و نیازی به تغییر در باورهای شناختی قبلی را ایجاب نکند، گرفتار این سوگیری شدهاند.
سخنان آقای ظریف مبنی بر اینکه «این که آمریکاییها برجام را نقض کردهاند، نشاندهنده غیر قانونی بودن رژیم آمریکاست نه ناکارآمد بودن برجام» تفسیری کاملاًٌ مغایر با اظهاراتی است که ایشان بیست و سه روز قبل از تصویب برجام در نشست بررسی توافق در شورای راهبردی روابط خارجی گفته بود.
ظریف در آن نشست در پاسخ به سوال دکتر «فواد ایزدی» مبنی بر اینکه آمریکا «نمیتواند» از برجام خارج شود گفت: «به شما اطمینان میدهم نمیتواند چون مبنای مقبولیتی خودش را از دست میدهد.»
یکی از واقعیتهای برجام این است که در زمان مذاکرات، علیرغم نشانههای فراوانی که درباره نقض آن از سوی دولت بعدی آمریکا وجود داشت (از جمله نامه ۴۷ سناتور آمریکایی) چارهای برای آن اندیشیده نشد. اینکه در حال حاضر، خروج آمریکا از برجام به دلایلی غیر از این ضعف نسبت داده شوند بازآرایی اطلاعات برای مصون نگاه داشتن توافق از انتقاد است.
از طرف دیگر، آقای ظریف با نادیده گرفتن وعدههای دولت که هدف برجام را «لغو» همه تحریمهای اقتصادی علیه ایران اعلام کرده بود، اما اکنون که عملاً بحث لغو تحریمها بیمعنا شده و عواید اقتصادی چندانی هم از آن انتظار نیست به کل هدف اقتصادی برای برجام را منکر شدهاند.
وزیر خارجه ایران از طرف دیگر در حالی هدف برجام را آوردن امنیت و دور کردن سایه جنگ از ایران عنوان میکند که ایران اولاً هیچگاه ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل قرار نگرفته بود که با برجام از آن خارج شده باشد و دوماً در حالی که توافق اسماً پا برجا است، کشور هنوز زیر سایه تهدیدات لفظی امنیتی قرار دارد. همین چند وقت پیش بود که رسانههای آمریکایی از لغو دقیقه نودی حمله احتمالی آمریکا به مواضع ایرانی در پی سرنگونی پهپاد متجاوز آمریکایی در حریم ایران گزارش دادند. اما بهنظر نمیرسد که انصراف از اقدام نظامی علیه ایران بهدلیل رعایت حال توافقی باشد که دولت آمریکا از آن خارج شده است، بلکه دلیل واقعی توانمندی بازدارندگی نظامی ایران است که مقامات آمریکایی را از آغاز جنگی با ایران میترساند.
سوگیری نقطه کور تعصب
این سوگیری به معنی این است که فرد اثر سوگیری یا تعصب را در قضاوتهای دیگران میبیند، در حالی که به اثر تعصب در قضاوتها و نگرشهای خودش آگاه نیست. نام این سوگیری از «نقطه کور» در بینایی گرفته شده.
تحقیقات نشان میدهند که درصد زیادی از مردم خودشان را نسبت به دیگران کمتر متعصب میپندارند، در حالی که خودشان به همان اندازه در برابر چنین پدیدهای آسیبپذیر نیستند.
تیم مذاکرهکننده هستهای ایران، از جمله ظریف معمولاً هر نوع انتقاد به مسائل فنی برجام را ناشی از غرضورزی یا تعصبات جناحی قلمداد میکنند، در حالی که به تعصبات خود درباره این توافق هستهای آگاه نیستند و خود را از آن عاری میبینند.