سرویس سیاست مشرق – انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه سال جاری برگزار میشود و اصلاحطلبان بعنوان حامی شماره یک شورای شهر، مجلس و دولت فعلی، با بحران دستاورد مواجهاند.
آنها در شورای شهر به جای مترو، دوچرخه به مردم دادهاند، در مجلس به وکیلالدولگی مشهورند و در دولت نیز با یک حجم عظیم از ناکارآمدی و گرانی مواجهاند.
و این مختصات منجر به این شده است که انتخابات مجلس یازدهم برای چپها به شدت خاص باشد.
اصلاحطلبان اما برای مواجه شدن با این مختصات خاص، راهکارهای عجیبی را انتخاب کردهاند...
*لیدر منزوی، پرچمدار تحریمیها شد/ چالش اصلاحطلبان تحریمی و اصلاحطلبان بدلی
نگاهی به مواضع برخی اعضای هسته سخت اصلاحات نشان میدهد که آنها راهکار «تحریم خاموش» را برای انتخابات آتی برگزیدهاند.
راهکاری که اگرچه حجاریان آنرا در کاغذ کادویی به نام «مشارکت مشروط» میپیچد اما چیزی جز تحریم خاموش و تشویق مردم به شمشیر کشیدن در مقابل ساختار حاکمیت نیست.
معنای سخن آنها اینست که یا شورای نگهبان هرکس که ما معرفی کردیم را تأیید صلاحیت میکند یا اینکه ما اگرچه در انتخابات حضور خواهیم یافت اما در اعتراض به نظام، هیچ فهرستی را در انتخابات معرفی نخواهیم کرد.
تحریمیهای ستاد اصلاحات که تاکنون و با رصد ما رسماً به این راهبرد اشاره کردهاند؛ عبارتند از «محمد خاتمی، علی شکوریراد، سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، مرتضی الویری، ابراهیم اصغرزاده و محسن صفاییفراهانی.»
جالب توجهترین عضو این فهرست نیز محمد خاتمی، لیدر منزوی اصلاحطلبان است که چندی قبل طی اظهاراتی در جمع معتمدان سیاسی خود ابتدا به تعریف و تمجید از انتخابات پرداخت و بر لزوم حضور در آن تأکید کرد اما حرف کلیدی خود را در ادامه اینطور مطرح کرد:
«اصلاح طلبان نمی توانند به هر قیمتی وارد انتخابات شوند و انشاءا... فضا باز شود و صلاحیتها تأیید شوند!»[1]
جالب است که جریانات برانداز و اپوزیسیون فقط تکه اول اظهارات خاتمی را خواندند و به او تاختند که چرا مشغول دفاع از انتخابات است.
رفتار مضحکی که اعضای هسته سخت اصلاحات و رسانههای آنها را بر آن داشت تا با انتشار پر فشار تکه دوم صحبتهای خاتمی و نشان دادن فرمان انتخاباتی او، به این افراد اثبات کنند که منظور اصلی خاتمی تحریم خاموش بوده است نه دفاع از انتخابات!
از فهرست تحریمیها البته میتوان به افراد کمتحملتری مثل شکوریراد و محسن صفایی فراهانی نیز اشاره کرد که یکی گفته است هسته نظام دموکراتیک نیست و ما در معرض این هستیم که انتخابات را کنار بگذاریم و این هسته را عریان کنیم[2] و دیگری هم صراحتاً به معنای اصلی حضور مشروط و تحریم خاموش اشاره کرده و گفته است که با این اوضاع رأی نمیدهد.[3]
*انتخابات یا خاتمی؟ اصلاحطلبان نرمال بر سر دوراهی
در مقابل اما اصلاحطلبانی هم هستند که این افراد آنها را «اصلاحطلبان بدلی» و هزینه نداده مینامند.
اصلاحطلبانی که قائل به حضور در انتخابات هستند و با اینکه همواره از خاتمی و جبهه اصلاحات طرفداری میکنند اما معالوصف از حضور در انتخابات نیز میگویند.
از این عده میتوان به کسانی مثل مصطفی کواکبیان، نمایندگان عضو فراکسیون امید مجلس و مثلا اعضای حزب ندا اشاره کرد.
مجید فراهانی، عضو شورای شهر و رئیس شورای مرکزی حزب ندا در همین باره به خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است: صندوق رأی باید استراتژی همه مسئولان نظام باشد.
او همچنین با فاکتور گرفتن اظهارات خاتمی مبنی بر اینکه نمیتوان به هر قیمتی وارد انتخابات شد، میگوید: اگر بپذیریم بخشی از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از فشارهای خارجی و تحریمهاست، حضور گسترده مردم پای صندوقهای رأی، برطرفکننده آن است. علاوه بر این، کسانی که معتقدند مردم انتخابات را تحریم کنند، هیچ گزینه دیگری پیش روی آنها قرار نمیدهند. به همین دلیل، اگرچه مردم نارضایتی و مطالبات به حقی دارند، اما بههیچعنوان مشکلات معیشتی خود را به حضورشان پای صندوقهای رأی گره نمیزنند.[4]
این طیف از اصلاحطلبان البته در انتخاباتهای مجلس هفتم و مجلس نهم نیز که توسط ستاد اصلاحات با تحریم مواجه شد حضور داشتند اما صدای آنها شنیده نشد. به سخن دیگر اینکه بلندگوی اصلاحات در نزد همان فهرست چند نفرهای است که قبل از این اشاره شد.
فهرستی چند نفره که برای تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98، کفش آهنی به پا کرده است.
*اصرارهای گنگ برای به چالش کشیدن انتخابات 98/ اگر خواص وارد نشوند...
در اشاره به چالش اشاره شده البته بایستی به دو مقوله مهم و حواشی آنها نیز توجه داشت.
نخست آنکه در این میان، کسانی از اصلاحطلبان مثل سعید حجاریان هستند که بصورت علیالدوام بر حضور مردم در خیابانها، عامالبلوی بودن جامعه و قطع امید مردم دقیقا در روزهای پیش از انتخابات مجلس یازدهم تأکید دارند.
جالب است که مثلا تاجزاده نیز در پاسخ به یکی از گفتههای حجاریان در همین زمینه، اظهار میدارد که اگر شرایط ما محقق نشد (که نمیشود!) ما هم به مردم تحریمکننده میپیوندیم![5]
(دقت شود که گرانیهای فعلی کشور دستکند همین افراد است و همین افراد نیز هماکنون از تحریم و شورش سخن میگویند)
دوم آنکه محافل تحلیلی اذعان دارند که با نشانههای رؤیت شده از اردوگاه جریان چپ، آنها امر بیان شده در الفاظ خود را جامعه حقیقت خواهند پوشاند و دست به تحریم خاموش انتخابات خواهند زد. زیرا بدیهیست که نظام اسلامی و شورای نگهبان از وظایف قانونی خود در روند تأیید صلاحیتها دست بردار نیستند و چهرههای مسئلهدار جریان چپ را تأیید صلاحیت نمیکنند.
و اعضای هسته سخت اصلاحات هم به دلایلی (که گفته میشود عزم تکرار فتنه اقتصادی دیماه 96 است) دیگر قصد ندارند مثل مدل انتخابات سال 94 عمل کنند و لیستی که میدانند صلاحیتش احراز میشود را معرفی کنند..
جالب است که برخی رجال اصلاحطلب نیز بصورت هر روزه مشغول ریشخند کرختی و رخوت مردم در مقابل نظام هستند.[6]
تقاطع این گزارهها به هیچ وجه حاوی تصاویر مثبتی نیست. اگرچه در این میانه احتمالات دیگری مثل حضور کارگزارانیها در انتخابات، ائتلاف برخی اصلاح طلبان با دولت و... نیز وجود دارد اما این احتمالات خدشهای بر عزم اعضای هسته سخت اصلاحات ایجاد نخواهد کرد زیرا آنها مطمئن هستند مثل انتخابات مجلس نهم، باز هم حرف آنهاست که بعنوان تصمیم اصلی اصلاحات شنیده خواهد شد.
این گزارش به مردم باید در همین نقطه تمام شود اما شاید در تکمله کلام بیان این نکته هم ضروری باشد که اگر مسئله پیشگفته با ورود خواص کشور و روشنگریهای آنها همراه نباشد و اسبان جنگیِ تحریمکنندگان انتخابات، مسببان وضع موجود و ناامیدکنندگان مردم به همین راحتی در یک مسیر همواره مشغول تاخت باشند؛ اتفاقات سوئی در پیش خواهد بود.
***
4_plus.irna.ir/news/83403711/