خسته نباشی برادر. خدا قوت. خدا خیرت بده. آخرش یکی پیدا شد یک چیزی درباره فتنه 88 بسازد و پته فتنه گران و اربابانشان را بریزد روی آب.
من اهل تاکتیک نیستم و از تکنیک هم سر درنمیارم! فقط با محتوا کار دارم. این که ساختار فیلم چگونه بود و این حرفها، مال اهل فن و سینماگرانه، نه من.
شب گذشته در سالن نمایش وزارت ارشاد، فیلم «قلادههای طلا» که قرار بود در برج میلاد به نمایش دربیاد، در جمعی تقریبا خصوصی و بسته، نمایش داده شد.
«قلادههای طلا» که به واقع صریحترین و رکترین فیلم سیاسی سالهای پس از انقلاب اسلامی است، طی ماههایی که ساخته و پرداخته شد، با حملات و تهاجم زیادی چه از جانب دشمنان و فتنه گران، و چه از جانب مثلا دوستان! رو به رو شد.
جالب این بود، آنانی که دو سال پیش در خیابانهای تهران سطل زباله به آتش میکشیدند و فریاد "مرگ بر دیکتاتور" سر میدادند، یک بار دیگر نشان دادند که پایش بیفتد، در زمینه فرهنگی، خودشان از هر دیکتاتور و مستبدی سرتر هستند!
چند روز گذشته، فتنهگران دندانهای خود را برای مقابله با فیلم «قلادههای طلا» نشان دادند و خط و نشان کشیدند که اگر این فیلم پخش شود ما فلان میکنیم و چنان! سینما به هم میریزیم و ...!
گویند روزی "ملانصرالدین" خواست از روی پل رد شود. مردی با الاغش از مقابل آمد و سد راه او شد. پس از جروبحث های بسیار، ملانصرالدین گفت: اگر نگذاری من اول رد شوم، همان کاری را که با اهالی روستای قبلی انجام دادم با تو خواهم کرد. مرد ترسید و کنار رفت تا ملا بگذرد. وقتی از او پرسید که مگر با اهالی روستای قبلی چه کرده است؟ ملا گفت: هیچی. آنها از روی پل کنار نرفتند، پس من رفتم کنار تا آنها اول بگذرند!
و این درست همان چیزی است که پس از مرگ کودک ناقص الخلقه فتنه 8 ماهه سال 88 شاهد بودیم، که هر از چندگاهی، صدایی از خود بروز میدهند بلکه عده ای ساده لوح باورشان شود جنبش سبز لجنی گنجی و موسوی، کروبی و گوگوش، رجوی و پهلوی، نوریزاد و نوریزاده، بی.بی.سی و اسرائیل همچنان زنده است و همین اندک، خیلی بیشمارند! آن قدر که خودشان نمیتوانند همدیگر را به حساب آورند و تاب تحمل یکدیگر را از کف دادهاند!
متاسفانه برخی مسئولین ذی ربط نیز با فیلم «قلادههای طلا» برخوردی خلاف آن چه تصور میرفت، انجام دادند و از اکران آن جلوگیری کردند که جای بسی تامل و توجه دارد.
باوجودی که گفته می شود اصلاحات بسیاری در «قلادههای طلا» صورت گرفته، ولی ظاهرا همین ته مانده هم مجوز نمایش نگرفته است.
ضمن خسته نباشید به برادر عزیز و متعهد "ابوالقاسم طالبی" و همه عوامل و دست اندرکاران فیلم، از فیلمبردار و هنرپیشگان گرفته تا همه آنهایی که هر یک به نوعی در به انجام رساندن این اتفاق بزرگ سیاسی سینمایی تاریخ سینمای ایران شریک بودند، سوالاتی در ذهنم نقش بسته که بد نیست کسی پاسخ گوید:
- مگر شورا یا گروهی قبل از صدور مجوز ساخت فیلم، فیلمنامه را نمیخوانند تا اگر قرار است اصلاحاتی صورت بگیرد، همان جا روی کاغذ انجام گیرد نه بعد از صرف هزینه کلان و ساخت فیلم؟
- مگر نه این که طی 33 سال گذشته، بزرگترین ضربات به نظام، از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیت الله بهشتی گرفته تا انفجار و شهادت رجایی و باهنر رئیس جمهور و نخست وزیر، و دیگر ترورها و بمب گذاریها، توسط عوامل نفوذی دشمن و بخصوص منافقین صورت گرفته است؟ پس چطور است که نشان دادن خیانت نفوذ این جنایت کاران، مشکل دارد و ...
آیا نباید در تاریخ ثبت شود که خائنان، چه ظلم عظیمی در حق ملت ایران و بخصوص خانواده، همکاران و همرزمان خود روا داشتهاند؟
من که کارهای نیستم تا از علت و عللی که برای عدم نمایش «قلادههای طلا» اعلام نشده سر دربیاورم، فقط خواستم خسته نباشیدی گفته باشیم به عواملی که بخصوص در شب های ماه مبارک رمضان، از افطار تا سحر زحمت کشیدند و این فیلم را به این جا رساندند.
مخصوصا آقای طالبی با آن قلب خسته و شکسته اش که زیر تیغ جراحی هم رفته، ولی بجای استراحت و خوش نشینی، احساس وظیفه کرده و همچنان میدان دار دفاع از ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی است.
به قول امام راحل "ما مامور به انجام وظیفه هستیم نه مسئول نتیجه".
بدون شک، آقای طالبی و دوستان و همکارانش، آن چه را وظیفه خطیر خویش در پردهبرداری از چهره کریه منافقانه فتنه 88 داشتند، انجام دادند؛ حال ادامه این کار بسته به نظر و نگاه مسئولین امر است. امیدوارم با تدبیر و دوراندیشی مسئولین امر شاهد نمایش عمومی این فیلم ارزشمند باشیم.
همه عوامل فیلم «قلادههای طلا» خسته نباشید و اجرتان با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س).
و مطمئنا "والله لایضیع اجرالمومنین"