به گزارش مشرق، اتاق اینترنت یا همان یگان سایبری منافقین در آلبانی آخرین امکان این گروهک برای تأثیرگذاری بر عدهای جوان و نوجوان کاربر شبکههای اجتماعی است که بر خلاف ساختار فرقهای و بسته منافقین در آلبانی اجرا شده است. در واقع این نوع فعالیت از سوی منافقین آخرین عملیاتی است که میتوان با عدهای پیرمرد و پیرزن در مقر منافقین در تیرانای آلبانی به اجرا گذاشت.
پیش از این اعضای این گروهک در پادگان اشرف یا در کمپ لیبرتی در عراق با کنترلهای شدید سرکردگان در فضایی ایزوله و دور از رسانه و بدون هیچگونه ارتباطی با بیرون زندگی میکردند. این نوع زندگی که ۲۵ سال در عراق به طول انجامید، باعث شده بود که اعضای منافقین در آخرین تصویر ذهنی خود از دنیای بیرون در دهه ۶۰ متوقف شوند. این تصویر ذهنی به علاوه القائات سرکردگان در مورد فضای جامعه ایران باعث شد که اولین واکنش جداشدگان از این گروهک در دهه ۸۰ و ۹۰ شگفتی از وضعیت جامعه ایران باشد.
بیشتر بخوانید:
اعضای جداشده در دهه ۸۰ یا ابتدای ۹۰ در مصاحبهها یا نقل خاطرات خود در مورد اولین تجربه لمس تلفن همراه، اولین تجربه مشاهده بسیاری از لوازم تفریحی عادی بچهها در ایران یا حتی اولین تجربه استفاده از صابون مایع صحبت کردهاند!
در خاطرات بسیاری از این اعضا این گونه نقل شده که تصویر یک بیابان بزرگ، خانههای ساخته شده از حلب و گِل، مردم آواره و بدبخت را از ایران در ذهن داشتهاند و تصور میکردند که در خیابانهای ایران فقط ماشینهای نظامی و ارتشی برای کنترل مردم تردد میکنند!
** اوهام منافقین در ایزوله اشرف
محمود دشتستانی یکی از اعضای جداشده سازمان در توصیف وضعیت زندگی در پادگان اشرف در همین رابطه میگوید: «مثلاً ما بعد از ظهرهای هر دوشنبه یک برنامه اجباری داشتیم. این برنامه شامل پخش یک فیلم بود که از مناطق فقیرنشین، معتادین، دادگاهها و طلاقها، خودکشی، مناسبات فحشایی، دختران ولگرد، کارتن خوابها و امثال آن فیلمبرداری شده بود و تحت این عنوان برای ما پخش میشد که این همه آن چیزی است که در ایران وجود دارد و به عنوان زندگی روزمره مردم میگذرد! اینها برای ما پخش میشد و اینگونه تبلیغ میشد که الان همه ایران چشم به راه اردوگاه اشرف هستند و منتظر این هستند که ارتش آزادی بخش بیاید و آنها را نجات بدهد!»
اعضای منافقین در آلبانی بعد از آنکه بنا به دستور تشکیلاتی سران وارد حوزه فعالیتهای سایبری شدند، ابتدا بر اساس میزان پایبندی و تعهد به سازمان و شخص رجوی گزینش شده و بعد از آن در صورت تأیید به محلی برای آموزش کار با رایانه و اینترنت منتقل میشدند. این آموزشها به علاوه آموزش شیوه های ارتباطگیری در نهایت افراد را به مرحله ای میرساند که تقریباً آماده میشوند پشت سیستمهای رایانه ای واقعی و متصل به اینترنت قرار بگیرند و در شبکه های اجتماعی، البته به شکلی محدود و کاملاً مانیتورینگ شده، با استفاده از آموزشها برای کابران جوان شبکههای اجتماعی تور پهن کرده و آنها را فریب دهند.
** وقتی که تیر منافقین به سمت خودشان بر میگردد!
در این پروسه یک اتفاق جالب و البته ناخواسته نیز میافتاد که دور از اراده و کنترل سران منافقین است و آن اتفاق شامل مشاهده واقعیت وضعیت جامعه ایران در فضای اینترنت، کلیپها، فیلمها، عکسها و به طور کلی صفحات مختلف شبکههای اجتماعی است.
درواقع اعضای سازمان به یکباره میدیدند که ایران نه تنها هیچ شباهتی با تصورات ذهنی آنها ندارد، بلکه پیشرفته، آزاد و بسیار مقتدرتر از بسیاری از کشورهای منطقه و حتی دنیاست. این تناقض از دو جنبه برای اعضای سازمان خُرد کننده و بسیار درآورد است. اول اینکه به شکل شوکآوری به یکباره با فریب و دروغ سرکردگان خود روبهرو میشوند که برای کنترل ذهن اعضا چقدر راحت دروغ گفته و تصویری وارونه از ایران ارائه دادهاند. این مسئله خود میتواند بیانگر سلسلهای از افشای دیگر دروغپردازیها و فریبکاریهای سران سازمان باشد که معمولاً در ذهن اعضا به عنوان رهبرانی ایدئولوژیک و مقدس شناخته میشدهاند.
** بر باد رفته؛ عمری که در راه نفاق هدر رفت
دومین جنبه رویارویی با واقعیت نیز به عمر از دست رفتهای باز میگردد که در محیط زندانگونه سازمان، به دور از ابتداییترین امکانات و سختترین شرایط زندگی ایجاد شده است و این در حالی است که تصور میکردهاند عمر خود را برای آزادی و نجات ایران صرف میکنند!
در شرایطی که اعضای سازمان در محیط پادگانی نه حق ازدواج، فرزند آوری، هرگونه تفریح، برنامهریزی برای زندگی، آزادی، تحصیل و ... را نداشتند، همنسلان آنها و نسلهای بعدی در ایران در آرامش و امنیت برای پیشرفت آینده خود و ایران تلاش کردهاند و نتیجه نیز تبدیل شدن ایران به قدرتمندترین کشور منطقه و یکی از کشورهای تأثیرگذار دنیا بوده است.
مشاهده واقعیت جامعه ایران در ابتدا برای اعضای سازمان شوک آور است، اما در طولانی مدت به زاویهدار شدن آنها با سرکردگان سازمان منجر میگردد. حسن حیرانی از اعضای جداشده از گروهک منافقین در سال ۱۳۹۷ که آخرین اتفاقات مربوط به تناقضات پیش آمده از یگان سایبری را از نزدیک مشاهده کرده است، میگوید: «حتی نفرات ایدئولوژیکی وجود داشتند که وقتی شبها در نشستهای عملیات جاری (برای بیان تناقضات ذهنی) که گفته میشده است، تناقضاتتان را بگویید، میگفتند وقتی وارد سایت شدم و چند تا فیلم از جشن در شهرم در ایران و از همشهریانم دیدم، دختر و پسرهای جوان و لباس پوشیدن آنها را دیدم، احساس عقبماندگی به من دست داد. زیرا سران سازمان اعضا را بهروز نکرده بودند، برای همین آدمها در درون خودشان دچار یک عقب ماندگی میشدند. زیرا سران سازمان یک نگاه مربوط به دهه شصت را برای سه دهه در درون اعضای سازمان نگه داشته بودند.»
** فرار ۴۰۰ نفر از کمپ تیرانا؛ دستاورد یگان سایبری منافقین
حاصل این تناقضات بوجود آمده در پروسه فعالیت در یگان سایبری مسئلهدار شدن اعضا با سرکردگان است. وقتی آمار مربوط به فرارهای اعضای سازمان از مقرهای منافقین را نگاه میکنیم، متوجه رشد قابل توجه آن در طول مدت حضور اعضای سازمان در آلبانی میشویم. فرار بیش از ۴۰۰ نفر در طول مدت کوتاهی از ورود سازمان به آلبانی نشان میدهد که طرح اتاق کامپیوتر و تشکیل یگان سایبری بیش از آنکه برای منافقین دستاورد داشته باشد، ضربهای بر پیکره این فرقه تروریستی بوده است که مسیر جدایی اعضا و فروپاشی آن را فراهم آورده است.