به گزارش مشرق، همراهی بدون فایده بنزاید با بنسلمان سرانجام وی را به این جمعبندی رسانده که درتعامل با ولیعهد جوان سعودی غیر از تحمل هزینه هیچ منفعتی نصیب کشورش نمیشود و لذا در شرایط کنونی ترجیح داده است تا این هزینهزایی را به حداقل برساند و در نتیجه و طی اقدامی معقول مسئله ازسرگیری رابطه با جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار قرار داده است.
اعزام رسمی هیئت اماراتی به ایران که بعد از سال 2013 اولین اقدام در این نوع است، بهنظر مقدمهای باشد بر حضور ملموستر مقامات اماراتی در ایران و البته توسعه روابطی که بیجهت از سوی اماراتیها به سردی گراییده بود.
همراهی امارات با آمریکا در استقبال از تحریمهای ترامپ علیه ایران و اعلام آمادگی این کشور کنار عربستان در تأمین نفت دنیا پس از اخراج ایران از این بازار و به صفر رساندن صادرات نفت ایران در حالی بینتیجه ماند که محدودسازی فعالیتهای مالی ایران در امارات با هدف تضعیف بنیه مالی و تجاری ایران پیش از این نتیجه مطلوبی نصیب امارات و آمریکا نکرده بود. تجربه این شکستها کنار فهم دقیق این مطلب که ناامنی در خلیج فارس قبل از آنکه دامنگیر ایران شود دامان دیگر کشورهای منطقه را خواهد گرفت نیز در نوع خود باعث شد که امارات راه خود را حداقل از بنسلمان و ترامپ درخصوص ایران جدا کند.
بیشتر بخوانید:
انصارالله: شاهد تغییر در مواضع امارات هستیم
مشاهده بیعملی آمریکا درخصوص حمله به کشتیهای اماراتی در الفجیره کنار سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایرانیان و بالاخره ماجرای نفتکش انگلیسی و توقیف آن از سوی ایران در واقع تیر خلاصی بود بر این ایده که نه آمریکا، نه سعودی و نه هیچ قدرت خارجی و منطقهای نمیتواند بدون حضور کشورهای منطقه تأمین امنیت منطقه خلیج فارس را مدعی شود، برهمیناساس بنزاید با هدف حفظ منافع اقتصادی و امنیتی خود در خلیج فارس به این جمعبندی رسیده است که راه جداگانهای از سایرین در قبال ایران در پیش بگیرد.
بیشتر بخوانید:
حمله مقام اماراتی به قطر و تأکید بر اتحاد با آلسعود
کنار همه این مسائل، مسئله یمن که این روزها به مقولهای لاینحل برای امارات تبدیل شده است و تمام تلاشهای نظامی و همچنین دیپلماتیک ابوظبی نتوانسته راهحلی آبرومند برای برونرفت از این بحران را فراروی بنزاید قرار دهد دیگر نکتهای است که ابوظبی را به این جمعبندی رسانده است که در واقع و درعمل این ابوظبی است که با حضور در ائتلاف بیخاصیت سه عضوی ضدیمن عهدهدار پرداخت هزینههای به سلطنت رسیدن و احیاناً رهبری بنسلمان بر جهان اسلام را فراهم میکند.
بعد از سفر هیئت اماراتی به تهران فضای مجازی توسط سربازان مجازی بنسلمان درحقیقت منفجر شد. همه سربازان مجازی این فضا البته امارات را به خیانت متهم کردند این مسئله البته بیش از هرچیز حجم دلخوری آلسعود و بهویژه بنسلمان از رویکرد جدید امارات در قبال ایران را نشان داد. سربازان مجازی بنسلمان البته هیچگاه نمیتوانند تصور کنند وقوع یک حادثه ولو کوچک در دبی بهعنوان یکی از بزرگترین قطبهای اقتصادی جهان چه هزینهای برای امارات میتوانست پیش بیاورد؛ هزینهای که کنار دیگر هزینههای ناشی از همراهی با بنسلمان در عمل از این قابلیت برخوردار بود که امارات را به تاریخ قبل از 40 سال و زمانه تأسیس و شکلگیریاش بازگرداند.
شاید عاقلانهترین موضع در این میان موضع «انور قرقاش» وزیر مشاور در امور خارجی امارات بود که با انتشار توئیتی به این بسنده کرد که: "ایجاد شکاف بین سعودی و امارات در قبال ایران و یمن غیرممکن است". آقای قرقاش، شکاف مدتهاست ایجاد شده و البته حالا رسانهای شده است شاید وقت آن رسیده باشد که در جایگاه مشورتی خود تردید کنید احیاناً بزرگان امارات با تنها کسی که مشورت نمیکنند شما هستید!!