به گزارش مشرق ، به مناسبت ولادت با سعادت پیامبر عظیم الشأن حضرت محمد مصطفی(ص) فارس گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین «محمد رضا جباری» دکترای علوم قرآن و حدیث، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام و مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) درباره «لزوم شناخت سیره و تاریخ پیامبر اعظم» انجام داده که مشروح آن از نظرتان میگذرد.
هفته وحدت، سنت بسیار مبارکی است
حجتالاسلام جباری در ابتدای این گفتوگو ضمن تبریک سالروز میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به همه مسلمانان جهان ابراز داشت: ایام بسیار مبارکی است به ویژه سنت مبارکی که بعد از پیروزی انقلاب پایهگذاری شد که این هفته را به اسم هفته وحدت نامگذاری کردند و از 12 ربیعالاول که دیدگاه اهل سنت و برخی از علمای شیعه است تا 17 ربیع که دیدگاه مشهور علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنت است به این زیبایی به اسم هفته وحدت نامگذاری کردند.
وی تاکید کرد: البته بعضی از علمای شیعه مانند شیخ کلینی، 12 ربیعالاول را تاریخ تولد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میدانند و عدهای از اهل سنت نیز 17 ربیع الاول را تولد ایشان میدانند لذا هفته وحدت بسیار به جا انتخاب شده است.
وی افزود: این روزها فرصتی است برای نزدیکی فریقین، یعنی دو گروه از عالم اسلام که همان شیعیان و اهل سنت است و لازم است اقداماتی صورت بگیرد تا در بعضی مسائل، تقریبی صورت بگیرد.
مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: در ارتباط با رسول اعظم خدا صلی الله علیه و آله باید عرض کنم که به مقداری که این شخصیت، عظیم و بزرگ است که البته بزرگترین شخصیت عالم است طبیعتاً مباحث مربوط به آن حضرت نیز فراوان و متنوع میشود و به هر زاویه و بعدی از ابعاد شخصیت آن حضرت و تاریخ زندگانی آن حضرت توجه شود باز هم مطلب وجود دارد و بحثهای متنوعی قابل عرضه است.
وی گفت: در ارتباط با حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله کارهای متنوعی صورت گرفته اما برای پرداختن به زوایای گوناگون سنت و سیره این شخصیت بزرگوار همچنان فضای بسیار بازی وجود دارد و وظیفه محافل حوزوی و دانشگاهی و همچنین رسانههاست که درباره این شخصیت عظیم بیش از پیش تلاش کنند.
در محافل دانشگاهی و علمی رشتهای در مورد حضرت پیامبر نداریم
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام گفت: بسیار متأسفیم که با وجود گذشت 33 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز در محافل دانشگاهی و علمی رشتهای خاص در مورد حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله دایر نکردیم.
وی گفت: اگر هم هست در آغاز راه است و در حد طرح در مقطع دکتری یا ارشد، هنوز یک رشته رسمی تا آنجا که ما اطلاع داریم و در ارتباط هستیم راهاندازی نشده است چه در محافل دانشگاهی و چه علمی حوزوی و نیاز هست که در مورد تاریخ ایشان و سیره نبوی یک رشته خاص به وجود بیاید.
حجتالاسلام جباری افزود: در کشورهای دیگر و در محافل علمی جهان حتی در اسرائیل رشتههایی با اهداف و اغراض خودشان و سالهای سال است که وجود دارد و وارد عرصه مطالعات پیامبرشناسی شدهاند، راجع به قرآن و اسلام و شیعه مطالعاتی داشتهاند، در مورد تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سیره آن حضرت، مطالعاتی دارد انجام میشود.
وی گفت: باز با کمال تأسف، بعضی از اساتید ما که تحصیلکرده برخی از کشورهای خارج مانند کانادا هستند درس تاریخ اسلامی را که آنجا گذراندهاند زیر نظر یک استاد یهودی گذراندهاند و این خیلی موجب تأسف و افسوس ما میشود که در زمینه سیره و تاریخ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آنچنان افراد کارشناس، زبده و صاحب نظر تربیت نکردهایم که آشنا به زبانهای روز دنیا باشند و به مناطق مختلف اعزام شوند و کرسیهای علمی کشورهای غربی را بتوانند پر کنند.
این پژوهشگر تاریخ و علوم قرآن و حدیث گفت: این چنین هم نیست که عرصه برای فعالیت در این کشورها فراهم نباشد اگر ما نیرو داشته باشیم امکان پر کردن آن کرسیها وجود دارد. ولی ما نیروی متخصص که تخصص او در زمینه سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باشد به قدر کافی هنوز تربیت نکردیم.
وی گفت: هم در دانشگاه و هم در حوزه که قدمت آن نسبت به دانشگاه در پرداختن به مطالعات اسلامی و تاریخ اسلام بیشتر است متخصص خوب کم داریم لذا در حوزه، رشته تخصصی تاریخ اهلبیت و گرایش سیره و تاریخ پیامبر را تألیف کردیم و در سطح چهار حوزوی نیز در صدد پایهگذاری هستیم و اگر این کار صورت پذیرد، میشود گفت جزء اولین گامهایی است که در زمینه تربیت صاحبنظران خاص تاریخ و سیره پیامبر اکرم، برداشته شده است.
برخی از روایات مجعول در باره پیامبر، موجب سوء استفاده دشمنان و جاهلان شده است
مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: به هر حال عرصه مباحث مربوط به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بسیار متنوع است. مثلاً ما وقتی وارد میشویم در مطالعات مربوط به تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با انبوه روایاتی که با هم متعارض هستند مواجه میشویم؛ روایاتی که به وسیله بعضی از راویان ضعیف و جعال و کذاب در دل روایات تاریخی داخل شدهاند و بعضی روی آنها حساب باز کردند.
وی افزود: نمونه بارزش «افسانه غرانیق» است که میبینیم یک افسانه مجعول در قرن حاضر منشأ پیدایش افرادی مثل سلمان رشدی میشود و موارد مشابه، متأسفانه فراوان است ولی با کمال تأسف در منابع تاریخی برادران اهل سنت اینگونه روایات به وفور دیده میشود.
جباری گفت: بعضی از آنها در حد خیلی کمتری در تاریخ روایی شیعه نیز راه پیدا کرده ولی شیعه با توجه به مبانی عقلی منطقی و روایی که توسط اهلبیت علیهمالسلام در اختیارش نهاده شده کمتر دچار آسیب شده است. مثلاً در نوع تصوری که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شده، اهلبیت به تحریفزدایی از چهره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اهتمام داشتند اما متأسفانه اهل سنت چون از مکتب اهلبیت علیهمالسلام دور ماندند، جعل و تحریف در منابع آنها بیشتر راه پیدا کرد.
علت تالیف کتاب «افسانه عبداللهبن سبا» نوشته علامه عسگری چه بود؟
این استاد دانشگاه گفت: روزی در محضر علامه عسگری بودم ایشان فرمودند من قصد اولیهام از ورود به عرصه تحقیق، وارد شدن به قصه عبدالله بن سبأ نبود! میخواستم به خاطر اهمیت و نقشی که سیره پیامبر در استنباطات علما و فقها دارد یک دوره سیره پیامبر اکرم بنویسم.
وی ادامه داد: چون در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله منابع فریقین باید مورد مراجعه قرار بگیرد لذا به منابع شیعه و اهل سنت مراجعه کردم ولی متأسفانه دیدم چیزهایی به پیامبر در آنجا نسبت داده شده که به هیچ وجه قابل قبول نیستند و عقل آنها را رد میکند.
وی گفت: اینگونه روایات در تألیفات مرحوم علامه عسگری مثلاً در کتاب نقش اهلبیت در احیای دین این روایات مورد نقد قرار گرفته است.
حجتالاسلام جباری افزود: علامه عسگری میگفتند چون این مسائل را دیدم ردیابی کردم و رسیدم به اینکه بعضی از روایات مجعول بر میگردد به سیف ابن عمر، راوی جعال و کذاب اهل سنت! لذا چون سیف ابن عمر یکی از روایاتی که نقل کرده در مورد قصه عبدالله بن سبأ است مسیر تحقیق من عوض شد و گرنه قصد اول من، تدوین یک دوره سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود.
وی گفت: این نقل قول و مطالبی که عرض کردم نشان میدهد که تدوین در مورد تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به شکل اجتهادی چقدر ضرورت دارد و امثال علامه امینی با آن همه زحمت و همچنین علامه عسکری و افراد دیگر بخشی از راه را رفتهاند و هر کس تاریخ و سیره پیامبر اعظم و این روایات مجعول را مورد نقد و بررسی قرار داده دیده است که این روایات با خود قرآن کریم سازگار نیست و تهمتها و خرافاتی است که به پیامبر بزرگ الهی نسبت داده شده با شخصیتی که قرآن کریم از ایشان ترسیم کرده خیلی فرق میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام گفت: این آخرین راه نیست بلکه همه این بزرگواران بخشی از راه را پیمودهاند و هنوز جای کار بسیار وجود دارد. حتی در مورد شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باید بسیار کار شود. اینکه قرآن کریم میفرماید: «انک لعلی خُلُق عظیم» باید شخصیتی که ترسیم میشود با این آیه از قرآن کریم مطابقت کند.
وی گفت: در مورد تاریخ و روایات رسیده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، موسوعههایی تدوین شده، روایاتی جمعآوری شده، در همین اهل سنت کارهای خوبی انجام شده و مجموعه روایات پیامبر صلی الله علیه و آله جمعآوری شده اما روی همینها باید کار تخصصی انجام شود و رسالههای تخصصی مقطع ارشد و دکتری باید به این سمت بیایند و موضوعاتی مانند عقل از دیدگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، خانواده و اجتماع از منظر پیامبر اکرم (ص)، روش پیامبر در برخورد با مخالفان علمی، روش پیامبر در برخورد با کودکان، زنان از منظر پیامبر اکرم و ... کار شود.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: همچنانکه در این زمان روی دیدگاههای یک شخصیت دسته چندم با یک دانشمند مانور میدهند و عقاید یا یک نظریهاش را بررسی میکنند و یک کتاب، مقاله، پایان نامه و ... در مورد او مینویسند همچنین درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم باید به طریق اولی چنین کرد.
درباره منطق عملی پیامبر اکرم، کار نشده است
جباری گفت: در مورد سیره عملی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله که شهید مطهری از آن به منطق عملی رفتار پیامبر تعبیر میکند باید کارهای جدی و اساسی انجام شود. رفتاری که قانونمند بوده و از یک منطقی تبعیت میکرد ـ چون او معصوم است و معصوم بدون حکمت، کاری از او صادر نمیشود ـ یعنی اگر معصومی کاری را انجام داد و آن رفتار تکرار شد میشود سیره و یک اصل ثابت از آن قابل استنباط و استخراج است که مرحوم شهید مطهری در اینباره میفرماید همانطور که علم منطق، شیوه فکر کردن را به ما میآموزد علم سیره هم شیوه رفتار را به ما نشان میدهد.
وی گفت: نگاه کنیم ببینیم معصوم چگونه عمل کرده ما هم به همان روش عمل کنیم. این منطق عملی که شهید مطهری فرمودند تا به حال چقدر کار تخصصی و علمی و تحلیلی برای بررسی سیره پیامبر انجام گرفته است؟ مثلا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای خوردن، آشامیدن، خوابیدن، استراحت، لباس، معاشرت، عبادت، جنگ، صلح، سخنرانی، همچنین برای اقتصادش، بهداشتش، مسائلی از این دست در رفتارهای خانوادگی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و .... اصولی داشتهاند که همه اینها قابل تحقیق و بررسی است.
اثر جامعی درباره سیره پیامبر اکرم برای ارائه به جوانان نداریم
جباری افزود: البته کارهایی انجام گرفته اما کافی نیست. اگر شما از بنده سؤال بفرمایید آیا یک اثر جامع درباره سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در ابعاد مختلف طوری که خیلی راحت بتوانیم در اختیار افراد اهل مطالعه و قشر جوان بگذاریم و بگوییم این مجموعه اصولی است که پیامبر اکرم رعایت میکردند تدوین شده است؟ من عرض میکنم متاسفانه هنوز چنین کاری انجام نگرفته است.
وی گفت: شهید مطهری قسمتی از راه را رفت و در کتاب سیره نبوی، استارت کار را زد اما متأسفانه هنوز ما راه نرفته بسیار داریم. لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بین ما محجور هستند و باید بیش از اینها به این مسئله بها دهیم.
مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: علت اینکه در این زمینه کار نشده مقدار کمی بر میگردد به اینکه ما محدودیت منابع داریم و فاصله ما با زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مدت چهارده قرن است و بسیاری از کتابها ممکن است مفقود شده باشد و از بین رفته باشد ولی منابعی که فعلاً موجود هستند و کم هم نیستند چه از شیعه و چه از اهل سنت، روایاتی زیادی نقل کردهاند که کارهای بزرگی میتوان با آنها انجام داد.
علت کم کاری، جدی نگرفتن تاریخ و سیره پیامبر است
مشکل کار، این است که مساله جدی گرفته نشده یعنی مثل سایر علوم، تاریخ و سیره پیامبر و معصومین با این نگاهی که عرض کردم - یعنی استخراج اصول و نظامها از سیره - جدی گرفته نشده است.
وی یادآور شد: به تاریخ معمولاً به عنوان یک علم دم دستی قابل مطالعه قبل از خواب نگاه شده و از قدیم هم اینطور بوده و تاریخ را نوعی قصهگویی میپنداشتند ولی علم تاریخ و سیره، ارزشش بالاتر از این حرفهاست علی الخصوص امروزه که نظام اسلامی دایر شده مردم کشور ما و جهان طلب میکنند که حالا که شما میگویید نظام ما اسلامی است یک الگو به ما معرفی کنید قبلاً میشد با همان کارهایی که در سابق در این زمینه شده بود نیازهای مردم را پاسخ گفت ولی در این زمان چون نسل امروز با سؤالات جدیدی مواجه هستند هم علم پیشرفت کرده، هم رسانهها و اینترنت و غیره لذا زمان اقتضا میکند دقیقتر به سیره نگاه شود.
وی افزود: هر عصری زمان و اقتضائات خودش را میطلبد و این هم اقتضا میکند به صورت جدیتر به سیره پرداخته شود.
ارهاص چیست؟ ارهاصات نقل شده برای پیامبر اکرم چه مقدار مورد قبول است؟
حجت الاسلام و المسلمین جباری درباره ارهاصات زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت: «ارهاصات» در اصطلاح متکلّمان، حوادث خارقالعاده یا شگفتى است که در آستانه میلاد انبیا و یا بعد از آن و پیش از بعثت ایشان به وقوع مىپیوندد و از نبوت آنها در آینده حکایت دارد تا مردم با مشاهده آن امور، آماده شنیدن دعوت انبیا علیهم السلام شوند.
وی گفت: در انبیاء پیشین، ارهاصات وجود داشته و راجع به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم بعضی از علماء، قصه فیل را جزو إرهاصات میدانند و جریان شکست ابرهه در همان سالی رخ داد که پیامبر اعظم به دنیا آمد.
وی افزود: فی الجمله، اصل وقوع این حوادث را میشود اثبات کرد چون خداوند متعال میخواسته این اتفاقات رخ دهد و مردم عالم این سؤال برایشان پیش بیاید که چه اتفاقی در پیش است.
جباری در پاسخ به این سوال که آیا احادیثی که پیرامون حوادث زمان تولد رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شده یعنی ارهاصات پیامبر، صحیح هستند یا خیر؟ گفت: این حوادث که اصطلاحاً به آنها ارهاصات گفته میشود از جمله خشک شدن دریاچه ساوه، خاموش شدن آتشکده فارس یا سقوط بتهای خانه کعبه و سقوط ستونهای طاق کسری، علاوه بر اینکه به لحاظ مبانی، قابل تأیید است بعضی از آنها را نمیشود به راحتی رد کرد. این احادیث معانی خاصی را میرسانند مثلا پیام توحید را میرسانند؛ چرا که مثلاً آتش مورد تقدیس بوده است یا بعضی گفتهاند آب دریاچه ساوه، مورد تقدیس بوده، لذا هر چه که به معنای پرستش و احترام غیر خدا بوده نابود شد.
احتمال ترور پیامبر هنگام تولد وجود داشت
حجتالاسلام جباری گفت: از قرن اول میلادی، یهودیها که از فلسطین رانده شدند و توسط امپراطور روم اخراج شدند، بخشی از آنها داخل جزیرة العرب شدند و عدهای در خیبر ساکن شدند و بعضی از آنها به طمع پیوستن به پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و عدهای هم به دنبال پیامبر صلی الله علیه و آله بودند اما بعدها با اینکه حقایق را در کتاب خودشان دیده بودند به انکار پیامبر صلی الله علیه و آله پرداختند و اینکه ممکن است برخی از آنها پی به نسب پیامبر برده باشند تا مانع تولد او شوند نیز محتمل است. در قرآن کریم آمده که «یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمُ» یعنی در حد شناخت بچههای خودشان، پیامبر را میشناختند و یا ویژگیهای پیامبر و نیز محل ظهور حضرت آشنا بودند.