به گزارش مشرق، نتایج تحقیقات کمیته مشترک اقتصادی کنگره آمریکا که هفته گذشته منتشر شد از ادامه روند صعودی نرخ مرگ و میر مرتبط با سرخوردگی حکایت دارد.
در این تحقیق، مرگ ناشی از خودکشی، الکل و مواد مخدر به عنوان مرگ و میر مرتبط با احساس یأس و سرخوردگی در نظر گرفته شده است. در بخشی از این گزارش آمده است: «نرخ مرگ ناشی از احساس یأس از [نرخ مرگ و میر مرتبط با] هرچیز دیگری در آمریکا از ابتدای قرن بیستم، فراتر رفته است.»
بیشتر بخوانید:
آمار عجیب خودکشی در آمریکا
این گزارش میافزاید: «افزایش اخیر، بیش از هرچیز ناشی از فراگیری بیسابقه مصرف بیش از حد مواد مخدر است، اما حتی اگر این دسته از مرگها را هم مستثنی کنیم، باز هم مجموع نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی و الکل از هر زمان دیگری در یکصد سال گذشته بالاتر است. از سال ۱۹۳۸، میزان خودکشی هیچگاه تا این حد بالا نبوده است. میزان مرگ ناشی از الکل هم تنها در دهه ۱۹۱۰ تا این اندازه بالا بوده است.»
بر اساس این گزارش، نرخ مرگ و میر مرتبط با احساس یأس در آمریکا در سال ۲۰۱۷ به ۴۵.۸ در هر یکصدهزار نفر رسیده است. این در حالی است که این نرخ در سال ۲۰۰۰، ۲۲.۷ مرگ در هر یکصدهزار نفر بوده است.
تهیهکنندگان این گزارش هرچند به روند افزایش میزان «عدم احساس شادی» در چند دهه اخیر اشاره کردهاند، اما نوشتهاند که احتمال دارد افزایش شدید این مرگها، به مرگآورتر بودن شیوههای مدرن تسکین غم و ناخوشی، مرتبط باشد.
روند افزایش نرخ این دسته از مرگها در آمریکا به حدی است که روزنامه «نیویورکتایمز» در یادداشتی به قلم «روس داتت» در این مورد، دوران کنونی را «عصر سرخوردگی آمریکایی» توصیف کرده است. نویسنده این مطلب اشاره کرده است که رسانههای جریان اصلی آمریکا در حالی به صورت مداوم به موضوع تغییرات اقلیمی میپردازند که میزان مرگ و میر ناشی از یأس و سرخوردگی، به مراتب بالاتر از میزان مرگ ناشی از مسائل اقلیمی است، با این وجود رسانهها این دسته از مرگ و میر توجهی نشان نمیدهند.
داتت نوشته است: «برای قیاس، ارزیابی ملی اقلیمی در تابستان امسال نشان داد که افزایش دما میتواند تا پایان قرن بیست و یکم، به بین ۴ تا ۱۰ مرگ مرتبط با گرما منجر شود. اما اگر فقط میزان مرگ ناشی از یأس به همان اندازه دهه نخست قرن بیست و یک باقی مانده بود، فقط همین امسال حدودا ۷۰ هزار آمریکایی کمتر مرده بودند.»
پایگاه «واشنگتن فری بیکن» در مورد این مورد نوشته است که این مرگ و میر را باید به سه دسته تقسیم کرد. هریک از این دستهها، دلایل مختص به خود را دارند: «بحران مواد مخدر از شیوع هرویین و فنتانیل نشأت میگیرد که نیازمند یک راهکار در زمینه سیاست مقابله با مواد مخدر است؛ برای افزایش میزان خودکشی، افسردگی و دائم الخمری در طبقه متوسط کارمند و کارگران سفیدپوست، احتمالا پاسخ در یک راهکار اقتصادی نهفته باشد؛ افزایش افسردگی و خودکشی در کل جامعه و به خصوص میان جوانانها دلایل اسرارآمیزتری (مانند شبکههای اجتماعی؟ یا سکولار شدن؟) دارد و ممکن است تنها پاسخ آن پاسخ روانی یا معنوی باشد.»