سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
عبدالله ناصری تأکید کرد:
اصلاحطلبان "پفیوز" هستند اگر...!
«عبدا... ناصری»، فعال چپ و عضو شورای مشورتی لیدر اصلاحطلبان در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه 98 با تکرار تئوری حجاریان مبنی بر حضور مشروط اصلاحطلبان در انتخابات یا همان «تحریم خاموش» گفته است:
«اصلاحطلبان باید بپذیرند اگر شرکت در انتخابات را مشروط نکنند، نزد جامعه مدنی و مردم به عنوان نامردان و پفیوزهای سیاسی قلمداد خواهند شد.
بنابراین شرایط تاریخی اینگونه است که اصلاحطلبان نباید تنور انتخابات را برای جریان مقابل گرم کنند بلکه باید شرایط معقول بگذارند.»[1]
*این سبک از لمپنیسم، هرج و مرج طلبی و ادبیات ایرجمیرزایی! از آنرو در جبهه اصلاحات و پیرامون انتخابات آتی به چشم میخورد که اصلاحطلبان قصد حضور قانونی و معقول را در انتخابات ندارند و با اخذ راهبرد «تحریم خاموش انتخابات» مقصد دیگری را پی گرفتهاند.
مقصدی در خیابان که البته بارها و بارها توسط اعاظم آنها مورد اشاره قرار گرفته است.
جالب است که ناصری در حالی حضور قانونمند و علیالرویه در انتخابات را پفیوزی مینامد که توضیح نمیدهد آیا اصلاحطلبان در تمام طول 40 سال گذشته که در انتخاباتها شرکت کردهاند و مثلا در هنگام حضور خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 هم پفیوز بودهاند؟
قبل از ناصری، علیرضا علویتبار در یک فحّاشی دیگر نسبت به اصلاحطلبانی که تمایل به حضور قانونی در انتخابات دارند، گفته بود: «دعوت به شرکت در هر شرایطی، معنایی جز اضمحلال هویت سیاسی ندارد.»[2]
سعید حجاریان نیز به تازگی در یک یادداشت مدعی امتناع سیاستورزی در ایران شده است که در پیامد آن چیزی جز گلوله و انقلاب وجود ندارد.[3]
فرمان تحریم خاموش انتخابات، به تأیید لیدر اصلاحطلبان نیز رسیده است[4] و تحلیلگران معتقدند اصلاحطلبان با همین متد و به قصد به آتش کشیدن انتخابات، وارد اسفندماه خواهند شد.
اینکه چرا ستاد جریان چپ قصد حضور قانونمند در انتخابات و گردن نهادن به قانون را ندارد و حتی مایل نیست از فرمول سال 94 خود برای حضور در انتخابات استفاده کند؛ بازگشتی دارد به یک طراحی 10 ساله از سوی تئوریسینهای این جریان. طرحی که تئوریسینهای آن تصور میکنند وقت درو کردن خرمن آن فرا ر سیده است.
از همین روست که شاهدیم چپهای ستادی این روزها از جملاتی مثل «دلیلی برای صبر مردم وجود ندارد، مردم میتوانند از حکومت ایران سرپیچی کنند، پس از ما گلوله و انقلاب خواهد بود و باید برخورد امنیتی ناشی از حرکات غیر قانونی را بپذیریم» استفاده میکنند.
گفتنیست، صورتهای مختلف تحریم انتخابات در هر کشوری و هر حاکمیتی به مثابه پنجه کشیدن به صورت دموکراسی است و به مثابه خیانت به مردم و حاکمیت تلقی خواهد شد.
***
هشدار رحمانیفضلی درباره تنش در انتخابات آینده
خبرآنلاین گزارش داد: عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور، روز شنبه گذشته در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در استان خراسان رضوی گفته است:
«امسال سال انتخابات است. (دشمنان) در سال انتخابات طمعی به اسفند دارند و تحلیل میکنند شرایط انتخابات به گونهای است که احساسات سیاسی و یا تضادها و اختلافهای سیاسی را میتوان بر انتخابات سوار و آن را دچار تنش کرد و معتقد هستند انتخابات نقطه خوبی است که بتوانیم اعتراضات عمومی ایجاد کنیم. یقینا این تحلیلشان غلط است. ما اسفند را در آرامش کامل، در رقابت حداکثری و با مشارکت بالا پیش خواهیم برد و ضمن رقم زدن موضوع سیاسی، عنصر قوی تحکیم امنیت داخلی ما نیز ایجاد میشود، منتها باید توجه کنیم که فریب این تبلیغات را نخوریم.»[5]
*آنچه که آقای رحمانیفضلی خبر داده است؛ حرفهای دشمن نیست. بلکه حرفهای "سعید حجاریان" است که در آذرماه سال گذشته ضمن اشاره به انتخابات مجلس در سال 98 و نیز «عامالبلوی» دانستن شرایط کشور گفته بود:
«در شرایط عام البلوی امکان دارد مردم و نیروهای نظامی مقابل یکدیگر قرار بگیرند زیرا، سیاست خیابانی میشود. این نشانهها به ما میگویند، دورنمای روشنی نخواهیم داشت و بهویژه زمانیکه فصل رقابتهای انتخاباتی فرا برسد و شکافها بیش از پیش نمایان میشود.»[6]
بله! باید فریب این تبلیغات را نخورد و نگذاشت کشور به ورطه فتنه گرفتار بیاید اما نکته اینجاست که وزارت کشور و ستاد دولت برای این تدبیر، کار چندانی نمیکنند و مثل یک تماشاچی صرف مشغول نظاره اوضاع هستند.
از کتمان وزیر کشور درباره گوینده و پمپاژکننده این سخنان تا انتشار سخنان مقوّم فتنه در رسانههای اصلاحطلب و دولتی و نیز عدم فعالیت جدی «ستاد تبلیغات اقتصادی» در وزارت کشور برای مبارزه با سیاهنماییهایی که بصورت روزانه درباره اوضاع کشور رواداری میشود...
آقای رحمانیفضلی باید توضیح بدهند که آیا محتمل نیست در پرتو این رخدادها؛ آنچه که دشمن و حجاریان بر آن اصرار دارند رخ بدهد؟
آیا رحمانیفضلی میداند که امروز در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، خواستار اغتشاش میلیونی علیه حاکمیت نظام شدهاند و کسانی از دوستان دولت حتی بر اشغال مراکز حساس نظام پس از ایجاد این اغتشاش هم اصرار کردهاند؟
وزیر کشور آیا در جریان هست که حجاریان و علویتبار و تاجیک گفتهاند سیاستورزی دیگر در ایران ممکن نیست و دلیل بیشتری هم برای صبر مردم وجود ندارد؟
اصلا رحمانی فضلی میداند که چپها حتی از این گفتهاند که حضور قانونمند در انتخابات و گرم کردن تنور انتخابات «پفیوزی سیاسی» است؟
ما قضاوت درباره گفتههای رحمانیفضلی و رخدادهای پیرامون او را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم...
***
تصمیمگیریهای کشور به روحانی مربوط نیست!
«مهدی شیخ»، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است: بعضی از تصمیماتی که در کشور گرفته شد از جمله «برجام» و موضوعات دیگر، تصمیم نظام بوده و نمیتوان دولت را در اتخاذ این تصمیم ها و اجرای آنها خود رای و مستقل قلمداد کرد و به این بهانه به دولت تاخت.
او میافزاید: تصمیم گیری ها در کشور، نه تصمیم دولت، قوه مجریه و رییس جمهور بلکه کلان و از سوی نظام است؛ تمام ارکان نظام در تمام مراحل یک تصمیم اعم از مطالعات کارشناسی، برنامه ریزی تا تصمیم گیری و انتخاب خط مشی کلی نقش دارند و به نوعی وفاق ملی در این امر وجود دارد حال ممکن است در این مسیر برخی نظرات و دیدگاه ها صد در صد و برخی نیز ۵۰ درصد یا کمتر و بیشتر اعمال شده باشد.[7]
*پروژه مقصرتراشی چندی است که توسط هواداران دولت در حال پمپاژ است تا بلکه بتواند بخشی از کارنامه مردود دولت و اصلاحطلبان در اجرائیات کشور را مرتفع کند.
زعمای ستاد مشترک دولت و اصلاحات در حالی به این پروژه روی آوردهاند که گویا ملتفت نیستند در حال زیر پا گذاشتن یکی از بدیهیترین اصول عقلانیت و دموکراسی در جهان هستند.
اصلی که میگوید منتخب مردم در مقابل رأی مردم مسئول است و نمیتواند تقصیر را به گردن کس دیگری بیاندازد.
آقای روحانی و اصلاحطلبان اگر میدانستهاند که در تصمیمگیریها نقشی ندارند پس چرا برای حضور در مناصب اجرایی کشور جان به لب شدند و چرا دو دوره پیاپی در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کردند؟
از طرفی چرا این حرفها را در شب انتخابات به مردم نمیگفتند و اگر میدانستند که نقشی در تصمیمات کشور ندارند؛ چرا با مردم صداقت به خرج ندادند و در انتخابات، لام تا کام در این باره حرف نزدند؟
ادعای بیتأثیری رئیسجمهور در اجرائیات و تصمیمات کشور همچنین در حالی است که بیش از 95 درصد بودجه، درآمدها و اجرائیات کشور در اختیار دولت و شخص رئیسجمهور است و دیگر نهادها و مسئولان بصورت علیالرویه حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند نقشی در این زمینه داشته باشند.
عمده اشارات اصلاحطلبان در باب «دولت پنهان» و اشاره تلویحی به سمت دفتر مقام معظم رهبری همچنین در حالی است که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها اعلام کردهاند ولایت فقیه یک «مدیریت کلان ارزشی» است که نقش مهندسی نظام را بر عهده دارد نه یک مدیریت مداخلهگر.
از طرفی ماجرای برجام (بعنوان اصلیترین دستور کار دولت مشترک اعتدالیون و اصلاحطلبان) و دستورات زیر پا نهاده شده رهبری نیز به وضوح هرچهتمامتر نشان داد که رهبر انقلاب چگونه حتی با وجود رعایت نشدن دستورات علنیشان؛ اما قائل به مداخله در خواستههای دولت نیستند.
این قضیه در ماجرای عبور مذاکرهکنندگان دولتی از خطوط قرمز نظام نیز تکرار شد و رهبری ولو با علم به عبور این مذاکرهکنندگان از خطوط قرمز اما باز هم سدی در مقابل خواسته و الحاح دولت در بحث مذاکره و برجام نگذاشتند تا حجت بر آقایان تمام شود.
(دقت شود که خطوط قرمز با سدهای سدید نظام متفاوتند. آنچه که هرگز امکان عبور از آن وجود ندارد سدهای سدید هستند. اما خطوط قرمز مثل کوچههای عبور ممنوعی هستند که امکان عبور از آنها هست اما این رخداد با واکنش پلیس مواجه خواهد شد. ضمن اینکه این عبور هرگز عرفی و یا قانونی هم نخواهد شد.)
ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان به جای عذرخواهی از بابت بیدستاوردی و شکست برنامههای خود در اجرائیات کشور – که در تمام جهان مرسوم است- طریق مقصرتراشی را برگزیدهاند که البته ره به ناکجا خواهد برد.
جالب است که اصلاحطلبان دقت ندارند با این راهبرد تمام انتقادات آنها درباره احمدینژاد نیز کأنلمیکن خواهد شد و ایضا بعد از این نیز هرگز نخواهند توانست از هیچ رئیسجمهور و رئیس مجلسی انتقاد کنند!
***
1_ https://khabarban.com/a/25111778
5_ khabaronline.ir/news/1299491
7_ www.irna.ir/news/83475820/