به گزارش مشرق، روایتها از دلایل اخراج جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید متفاوت است. برخی میگویند اختلاف دیدگاه او با دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا در باب بحران ونزوئلا چنین سرنوشتی را برایش رقم زد و تعدادی هم نارضایتی از دیدار محرمانه ترامپ با سران طالبان را بهانه جدایی او از دولت واشنگتن میدانند.
بیشتر بخوانید:
کمپین انتخاباتی ترامپ در تهران!
اخراج «بولتون» سیاست خارجی آمریکا را تغییر میدهد؟
اخیراً هم یورونیوز مدعی شده اخراج بولتون از کاخ سفید پس از جدال لفظی شدیدش با ترامپ بر سر موضوع تحریمهای ایران صورت گرفته است. ظاهراً رئیسجمهور آمریکا به امید دیدار با حسن روحانی همتای ایرانی، در جلسهای خصوصی از تعلیق برخی تحریمها علیه این کشور سخن گفته بود.
این روایتها هرچند متفاوت، یک گمانهزنی را بیش از همه تقویت میکند: در نبود باز شکاری کاخ سفید، شانس پیشبرد رویکرد دیپلماتیک در مناقشه ایران-آمریکا افزایش چشمگیری مییابد.
کنایههای گاه و بیگاه ترامپ درباره اینکه ایران راضی به مذاکره است؛ اصرار رسانهها مبنی بر اینکه علیرغم مخالفت صریح روحانی برای دیدار با همتای آمریکایی، احتمال ملاقات آنها در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل به قوت خود باقی است و حتی گزارشها درباره احتمال موافقت ترامپ با پیشنهاد فرانسه برای ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری در راستای تقویت اقتصاد ایران، بیش از پیش به این گمانهزنی دامن میزند.
اما با توجه به میل شدید دولت واشنگتن برای تداوم کارزار فشار حداکثری علیه ایران و اصرار طرف مقابل به مقاومت در برابر خواستههای وی، فرضیه آسان شدن امور با اخراج بولتون تا چه حد صحت دارد و چشمانداز مذاکره تهران-واشنگتن از این منظر چگونه است؟
همه بازهای شکاری ترامپ
اگرچه خروج ترامپ از برجام اندکی بعد از انتصاب جان بولتون در مقام مشاور امنیت ملی کاخ سفید صورت گرفت؛ اما او تنها نیروی محرک در پیشبرد کارزار فشار حداکثری علیه ایران نبوده و نمیتوان خروج وی را به منزله پایان این مسیر تلقی کرد. شخص ترامپ، مایک پمپئو رئیس دستگاه دیپلماسی دولت وی، برایان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و بسیاری دیگر در واشنگتن، علاقه وافر و مشترکی به تداوم و حتی تشدید فشارها علیه کشوری دارند که به آن برچسب حامی تروریسم و منبع بیثباتی در منطقه زدهاند.
با خروج بولتون، نفوذ پمپئو که اکنون عهدهدار بخش زیادی از فعالیتهای او شده بیش از پیش افزایش مییابد و نباید فراموش کرد که این دو نفر به یک اندازه حامی اقدام نظامی در واکنش به سقوط پهپاد آمریکا از سوی ایران بودند.
از این منظر، اخراج بولتون تغییری در ماهیت سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران ایجاد نمیکند.
راهبرد تابستانی ایران؛ داغ و کارآمد
طی ۳ ماه گذشته، مناقشه ایران-آمریکا مراحلی چون آغاز کارزار فشار حداکثری، تشدید تنشها در خاورمیانه و نهایتاً راهکار فرانسوی رفع خصومت را به خود دیده است. زخمخورده اما مقاوم، تهران تاکنون به خوبی از پس مواجهه با تحریمهای آمریکا برآمده و بهرغم همه تهدیدها میگوید تنها به یک شرط پای میز مذاکره مینشیند: رفع تحریمها.
اکنون آنکه باید انتخاب کند آمریکا است که در دوراهی «تشدید فشارها» یا «شل کردن تحریمها» قرار گرفته است و ایجاد این دوراهی اولین میوه صبر ایران است.
به طور قطع راهبرد تابستانی تهران جواب داده است: نخست آنکه ایران امنیت تنگه هرمز را به امنیت خود گره زد. دوم آنکه ثابت کرد آمریکا توان درگیر شدن در یکی دیگر از جنگهای فرسایشی خلیج فارس را ندارد. سوم آنکه از راه تشویش بازار انرژی، اروپاییها را برای همراهی با تحریمهای آمریکا مردد کرد. چهارم آنکه اختلاف آمریکا و حامیان اروپایی بر سر تشکیل ائتلاف دریایی در خلیج فارس را عیان کرد.
فرصت دیپلماسی؛ کوتاه و شکننده
بعد از عبور از تابستانی که منطقه آبستن حوادث بسیار از انفجارهای الفجیره گرفته تا سقوط پهپاد آمریکایی، توقیف گریس ۱ و متقابلاً کشتی انگلیسی «استینا ایمپرو» و البته این روزها حمله پهپادی به تاسیسات شرکت آرامکو عربستان بوده است؛ آمریکا و ایران در انتظار فرصت مناسب برای چیدن میوه گس دیپلماسی هستند.
درست است که برایان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران از تداوم کارزار فشار و عدم اعطای معافیت به خریداران نفت ایران میگوید، اما اظهارنظرهای ترامپ برای دیدار با روحانی و همچنین خبرها مبنی بر تمایل به پذیرش پیشنهاد اعتباری فرانسه حاکی از آن است که هرگز امید خود به باز شدن باب گفتگو با ایران را از دست نداده.
از سوی دیگر، وی به رغم پمپئو و البته بولتون که دیگر جزئی از تیم امنیتی کاخ سفید نیست، مذاکره با ایران را به توافق هستهای و فعالیتهای موشکی ایران محدود میداند حال آنکه آن دیگران خواهان مذاکرات به مراتب جامعتر برای پوشش همه فعالیتهای منطقهای ایران هستند. همزمان وقتی ایران هم برای طرف مقابل شروطی را نظیر ایجاد مکانیسمی که ضامن صدور روزانه ۷۵۰ هزار بشکه نفت است تعیین میکند یا از موافقت با تسریع امضای پروتکل الحاقی سخن میگوید، این گمانهزنی را به وجود میآورد که باب مذاکره هنوز بسته نشده است.
اینکه هر دو طرف تعاریف خود از مبانی مذاکره را ارائه میکنند، خود نشانهای مثبت از امکان تعامل است.
البته ایران میداند که هرگونه مذاکرات اصلی به بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تشکیل دولت جدید واشنگتن موکول خواهد شد و اگر در مقطع فعلی گفتگویی حاصل شود، فقط با هدف کاهش بار تحریمها است.
همزمان، ترامپ هم به شل کردن تحریمها به عنوان پیششرط ایران برای مذاکره نیاز دارد و این روایت یورونیوز از برکناری بولتون را توجیه میکند.
با این حال، باید بدانیم تحریم مهمترین ابزار ترامپ برای مهار ایران تلقی میشود و این تصور که وی اقدام چشمگیری در این زمینه انجام میدهد؛ خیال باطل است. در واقع، هر دو طرف تا حد زیادی به فکر خریدن زمان به امید بهبود اوضاع هستند.
اما برگ برنده هنوز دست ایران است چراکه اگر دولت ترامپ در دوراهی «تشدید فشارها» و «شل کردن تحریمها» گزینه نخست را انتخاب کند، کنترل تنش در خاورمیانه برای رئیسجمهوری آمریکا که شعار پایان جنگ میدهد و به دنبال دستاورد سیاست خارجی باامید انتخاب مجدد در ۲۰۲۰ است؛ کار آسانی نخواهد بود.