به گزارش مشرق، بر اساس گزارش های منتشر شده، عربستان 188 میلیون بشکه ذخایر دارد و تنها تا 33 روز دیگر می تواند به تعهدات قراردادهای لانگ ترم – بلند مدت- پایبند باشد. این در حالی است که آرامکو امروز اعلام کرده است مشکلی برای تامین نیاز مشتریان خود ندارد اما آنها باید خود را برای دریافت نوع دیگری از نفت خام باشند که قطعا برای پالایشگران سخت خواهد بود بویژه پالایشگران شرق آسیا که در شرایط مالی بدی قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
در این شرایط، ایران با نفتکش هایی که میلیون ها بشکه نفت در خود دارد، می توانند بسرعت از روش های مختلف بخشی از نفت خود را به فروش برساند. چنین اتفاقی در دوره ای که بیل کلینتون ایران را تحریم کرده بود تجربه شده است. امروز بهترین فرصت برای ایران است تا با استفاده از راهکارهای مختلفی نفت خود را به فروش برساند. پرویز راحت یکی از مدیران مدیریت امور بین الملل شرکت ملی نفت و نیکو در کتاب ناگفته های فروش نفت نوشته وحید حاجی پور به تحریم داماتو اشاره می کند که منجر به بی مشتری ماندن 500 هزار بشکه نفت ایران شد اما با وقوع طوفان در تنگه داردائل، وزارت نفت با بهره گیری از این شرایط توانست 20 میلیون بشکه از نفت خود را به فروش برساند:
.... در سال آخر که مأموریتم رو به اتمام بود تحریمهای آمریکا معروف به داماتو اجرا شد. لذا برای حل کردن مشکلات به وجود آمده مأموریتم تمدید شد. از فوریه سال 94 میلادی، به دلیل آنکه وضعیت فروش و صادرات نفت خام بسیار خوب شده بود، آقای آقازاده اصرار داشت سهمِ تحویل در مقصد یا همان سیف را کاهش داده و سهمِ صادرات فوب را حداکثر کند ولی ما مخالف بودیم.
دلیل مخالفت شما چه بود؟
نگران بودیم مبادا دوباره در یک شرایط اضطراری قرار بگیریم زیرا زیرساختهای خوبی شکلگرفته بود که اگر تعطیل میشد، فعال کردنش در بازار رقابتی نفت بسیار سخت بود. حرفمان این بود که یک سهم حداقلی را برای تحویل در مقصد نگه داریم تا مشتریهایمان را از دست ندهیم، خب وقتی شما به شیوه تحویل در مقصد معامله میکنید، با پالایشگاههای کوچک هم میتوانید کار کنید، از مخازن خودشان به آنها فروش داشته باشید و در کشتیهای کوچک بارگیری کنید. این ویژگیها در شیوه فوب وجود ندارد زیرا نفت در این روش در نفتکشهای بزرگ بارگیری میشود و چون پالایشگاههای کوچک زیرساخت لازم برای پذیرش این کشتیها را ندارند، نمیتوانند نفت ایران را تحویل بگیرند.
بنابراین، با حذف سیف سیستم ما به هم میریخت، سیستمی که خیلی با آن کار کرده بودیم، آقای آقازاده ولی به دلیل عادی شدن شرایط این تصمیم را گرفته بود هرچند که در روش فوب مشکلی هم نبود و مشتریانی هم برای فوب بودند. بر این اساس وزیر نفت جلسات مختلفی را برگزار کرده بود و بهنوعی کار را به نقطهای رسانده بودند که تصمیم مدیریتیاش ابلاغ شده بود. در بدنه امور بینالملل بخصوص در عملیات و بازاریابی مقاومت بود که آنهم در یک جلسهای شکسته شد. ماجرا از آن قرار بود که آقای آقازاده به مناسبت ایام نوروز معمولاً به واحدهای مختلف سر میزد، در نوروز 76 ایشان به طبقه 12 و سالن عملیات هم رفته و همانجا نشسته بود. این موضوع را با بچههای عملیات و بینالملل که در سالن بودند، مطرح کرده بود که آیا فروش C.I.F را متوقف کنیم یا ادامه بدهیم؟ کارشناسان چون میدانستند نظر آقای وزیر توقف این مدل است در جهت منویات وزیر نفت صحبت کرده بودند. همین موجب شده بود اراده آقای آقازاده برای توقف فروش سیف بیشتر شود. آقای حسینی مدیر عملیات وقت امور بینالملل به من زنگ زد و گفت آقای وزیر آمده نشسته اینجا و همینجا هم جمعبندی و ابلاغ کرد که سیف را تعطیل کنید، شما هم برو تدابیر لازم را برای تعطیل کردن به کار ببندید.
یعنی چهکارهایی؟
باید کشتیها را ترخیص کرده و به مخازنمان اطلاع میدادیم که قراردادهایمان خاتمه پیدا کرده. به مشتریها هم باید اعلام میکردیم که دیگر این روش را کنار گذاشتهایم.
با این روش چقدر صادر میکردید؟
حدود 700 هزار بشکه؛ یعنی نزدیک 40 درصد صادرات نفت ایران در این سیستم عمل میشد. آن زمان آقای غنیمی فرد مدیر بینالملل بود و آقای حسینی هم معاون مدیر بینالملل، به من گفتند وزیر جمعبندی کرده و آقای غنیمی فرد هم پذیرفته است. دو سه بار تلفنی با آقای غنیمی فرد صحبت کردم و ایشان گفت بالاخره وزیر دستور داده و نمیشود، با خود مهندس آقازاده تلفنی صحبت کردم، گفت با بچههای بینالملل تمام این مباحث را بررسی کارشناسی کردهایم، کارشناسان تائید کردند نیازی به روش تحویل در مقصد نیست و این تصمیم باید اجرا شود، گفتم آقای مهندس اجازه بدهید یک ارزیابی از تبعات این دستور انجام داده و برای شما ارسال کنیم، اگر شما تبعاتش را قبول کردید عملیاتیاش میکنیم، گفت: اینها را با آقای غنیمی فرد صحبت کنید.
خلاصه با ایشان صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که بهیکباره نمیتوانیم سیف را قطع کنیم. باید در چارچوب قرارداد notice ﴿اطلاع﴾ بدهیم تا خسرانی به کشور وارد نشود زیرا هرکدام از اینها، قراردادهایشان مدتدار بود و باید وزیر را قانع کنیم تا در چارچوب قراردادها عمل کنیم. ما برای یک سال کشتی اجاره کرده بودیم، سه ماه آن از قراردادش گذشته و 9 ما دیگرش باقیمانده بود. چند مخزن اجاره کرده بودیم و 6 ماه تا پایان اتمام قرارداد فاصله داشت یا به مشتری در قرارداد تعهد داده بودیم تا پنج محموله در طول یک سال به آن تحویل بدهیم که اگر یکباره قطع میکردیم خسارات سنگینی باید پرداخت میشد.
تا سه نشمرده بودیم که تحریم داماتو ابلاغ شد. البته اطلاعاتی که داشتیم نشان میداد این تحریمها در راه هستند. منتها هیچکس باور نمیکرد یکدفعه تبدیل به چنین تحریمی شود. از آنطرف هم نزدیک 500 هزار بشکه از حجم 700 هزار بشکهای که بهصورت سیف معامله میکردیم را آمریکایی میخریدند؛ بنابراین نمیشد تصور کنیم که زور شرکتهای آمریکا به نمایندگانشان نرسد و این تحریم جلو برود ولی مباحث و مسائل سیاسی باعث شد آمریکاییها داماتو را اواخر آوریل ابلاغ کنند و از اول ژوئن 1995 تحریمها آغاز شود.
درحالیکه یک ماه قبل از این تحریم ارزیابی قطع قراردادهای سیف و مذاکرات را آغاز کرده بودیم. پس از ابلاغ تحریم حدود ساعت سه صبح بود که آقای وزیر زنگ زد و گفت داستان تحریم چگونه است؟ چه تمهیدی را در نظر گفتید؟ گفتم شما که به ما گفتید تمام قراردادها را لغو کنید، ما هم همه را لغو کردیم کاری نمیتوانیم بکنیم! گفت نه بروید هر کاری میخواهید بکنید (میخندد) گفتم نگران نباشید. آقای مهندس بروید بخوابید خوشبختانه هنوز هیچکدام از قراردادها لغو نشده و ما میتوانیم بر این شرایط پیروز شویم. با توجه به حجم 700 هزار بشکهای که برای این کار سهمیه داشتیم، تحریم موجب شد که در مدت 100 روز اول حدود 70 میلیون بشکه نفت روی آب ذخیره شود.
جز نفتکشها در کجا ذخیره میکردید؟
بخشی از آن در مخازن مشتریها بود که مثلاً برای دو ماه بعد موعد تحویلشان بود ولی ما بدون یک سنت اجاره آن را دو ماه قبل از موعد در مخازنشان ذخیره کرده بودیم.
درگیر بازاریابی بودیم که اتفاق خاصی رخ داد و بهنوعی امداد غیبی بود. حدود سه ماه پس از شروع تحریم در ماه سپتامبر وضعیت آب و هوایی در مدیترانه به هم ریخت. در مدیترانه طوفانهای فصلی به مدت سه روز رخ میداد که موجب میشد تنگه داردانل بسته شود. شدت باد طوری میشد که کشتیهای بزرگ نمیتوانستند از دریای سیاه به مدیترانه بروند یا برعکس. محل صادرات نفت خام روسیه از این معبر میگذرد، معمولاً دو سه روزی که پالایشگاهها نمیتوانند محموله دریافت کنند، از ذخایرشان استفاده میکردند. چون حجم ذخایر نفت روی آب ما هم بالا بود، نفتکش خالی در بازار نبود که بتوانیم اجاره کنیم. از آنطرف هم آقای آقازاده فشار میآورد که تولید نباید کاهش پیدا کند. ازیکطرف ما باید این ذخایر روی آب را به فروش میرساندیم و از سوی دیگر باید برای ذخیرهسازی نفت نفتکش اجاره میکردیم.
روز شنبه بود، اوایل سپتامبر که طوفان در تنگه داردانل شروع شد و بازار در حالت هشدار قرار گرفت که یک اختلالی در تأمین نفت مدیترانه پیش آمده است و پیشبینی همه هم این بود که بیش از دو سه روز طول نمیکشد ولی این طوفان نزدیک 20 روز طول کشید یعنی نزدیک 5/1 میلیون بشکه نفت روسیه که ازآنجا عبور میکرد را متوقف کرده بود، روسها کاهش تولید دادند، کشتیها نه میتوانستند به دریای سیاه بروند و یا ازآنجا خارج شوند. نفت ایران هم در مدیترانه و جبلالطارق آماده بود. لذا بازاریابی ما شروع به فروش نفت کرد و در حقیقت مسیر باز شد و آن شیفتی که باید در بازار انجام میشد توسط نفت ذخیرهشده روی دریا صورت گرفت. یکسری از تولیدکنندگان مانند عربستان، از اروپا به سمت آمریکا رفتند و ما هم با فروش نفت در بازارهای این کشورها در اروپا توانستیم حجم خوبی از نفت خود را به فروش برسانیم.
چقدر فروختید؟
حدود 20 میلیون بشکه. جالب اینجاست که قبل از اینکه این طوفان تمام شود در خلیج مکزیک زلزله شد و تولید نفت مکزیک در سه ماه 5/1 میلیون بشکه در روز کاهش یافت. این هم یکی از امدادهای غیبی بود که کاملاً در خدمت جمهوری اسلامی ایران بود.
آن زمان که تنگه داردانل بسته شد، قیمت نفت افزایش پیدا کرد؟
شروع به افزایش کرد اما ما هم در یک حالتِ اضطرار بودیم که نمیتوانستیم نفروشیم، هزینههایی که کرده بودیم جبران شد و اصلاً ضرری نکردیم.