کد خبر 993924
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۳:۴۵
زندان نمایه

بیمار دیالیزی که زن پرستار را کشته و جسد او را آتش زده بود قصاص می‌شود.

به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از ۱۹ آذرماه سال ۹۷ به دنبال ناپدید شدن یک زن جوان به نام آزاده در دستور کار پلیس قرار گرفت. شوهر این زن که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: همسرم پرستار است و در یک مطب کار می‌کند.

بیشتر بخوانید:

تصمیم بزرگ دختر فراری در خانه فساد

طلاق برای سگ

او دیروز صبح از خانه بیرون رفت، اما دیگر بازنگشت. وقتی به مطب محل کار او رفتم منشی گفت همسرم به محل کارش نرفته است. وی افزود: گوشی موبایل آزاده خاموش است و می‌ترسم بلایی سرش آمده باشد. به دنبال اظهارات این مرد تلاش برای پیدا کردن ردی از زن گمشده آغاز شد.

پلیس در نخستین گام از تحقیقات به بررسی تماس‌های تلفنی این زن پرداخت و دریافت وی صبح با اسنپ به ایستگاه متروی جوانمرد قصاب رفته بود. به این ترتیب راننده اسنپ تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: صبح زن جوان را از مقابل خانه اش سوار ماشینم کردم. او در حوالی متروی جوانمرد قصاب از ماشین پیاده شد در بین راه با یک نفر تلفنی درباره سند زدن یک ملک صحبت می‌کرد و به نظرم می‌خواست با او قرار ملاقات بگذارد.

اظهارات راننده جوان سرنخ اصلی را به پلیس داد و روشن شد آزاده به تازگی ملکی را خریده است و با فروشنده اختلاف حساب داشت. بدین ترتیب؛ مرد ۴۰ ساله‌ای به نام محمود ردیابی و بازداشت شد. وی که سعی داشت خودش را بی‌اطلاع از مرگ آزاده نشان دهد داستان سرایی‌های بسیاری کرد تا این‌که در بازجویی‌های بعدی به قتل زن جوان اعتراف کرد.

محمود گفت:مدتی پیش ملکی را به یک نفر فروخته بودم او نیز خانه را با زن جوانی معامله کرده و سفته‌های من را به زن جوان داده بود. به همین خاطر ۳۰۰ میلیون تومان سفته دست زن جوان داشتم. من هرگز او را ندیده بودم فقط چند بار تلفنی با او صحبت کردم تا مشکل مان را حل کنیم. وی ادامه داد: آخرین بار با او صحبت کردم و از او خواستم تا مقابل محل کارم بیاید تا با هم ملاقات کنیم. او وقتی به محل کارم آمد روی صندلی جلوی پژو پرشیا کنار من نشست. من به او اعتراض کردم و از او خواستم تا به صندلی عقب برود، اما عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد.

او خیلی توهین کرد و من که عصبانی شده بودم دستم را روی گلویش گذاشتم و او را تهدید به مرگ کردم، اما ساکت نشد. او فحاشی می‌کرد که با دو دست گلویش را گرفتم تا این که بیهوش شد. وی گفت: من که ترسیده بودم ماشین را متوقف کردم و به او ماساژ قلبی دادم، اما زن جوان نفس نمی‌کشید. به همین خاطر به سمت اتوبان قم رفتم. در میان راه از ترسم و برای پنهان کردن جسد به پمپ بنزین رفتم و بنزین خریدم. سپس در جاده قم جسد را آتش زدم تا راز قتل پنهان بماند.

به دنبال اظهارات این مرد پلیس بقایای جسد را کشف کرد و محمود به بازسازی صحنه جرم پرداخت. وی در بازجویی‌های بعدی گفت: باور کنید من قصد کشتن زن جوان را نداشتم. من فقط به خاطر رفتارهای غیر اخلاقی آزاده به او تذکر دادم، اما او شروع به فحاشی کرد که کنترل اعصابم را از دست دادم. من بیمار دیالیزی هستم و از اولیای دم تقاضای بخشش دارم.

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 13
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 5
  • IR ۰۷:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    10 0
    وقتی جنایت اتفاق می افتد،ناگاه تقاضای بخشش می کنند.
  • IR ۰۸:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    12 11
    امان از جسارت احمقانه زنانه!اجالبه شوهرشم درجریان هیچی نذاشته,خیلی زن درست درمانی نبود,رضایت بده برو یه زن بهتر بگیر؛توهم باین زن گرفتنت.
    • IR ۱۸:۰۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
      0 1
      مگر ولی دم شوهر.؟ولی دم خانواده ی زن هست پدرومادر و برادرو خواهر و فرزندانشان یا فرزند مقتول
    • US ۲۰:۴۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
      6 1
      خاک تو سرت با این تفکراتت
  • IR ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    20 2
    واقعا برای برخی زنان در خانه ماندن بهتر است
  • IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    8 2
    چه پررو هستند این قاتل های خبیث. دست به قتل هولناک می زنند و چقدر وقیحانه می گویند قصد قتل نداشتم. زود اینها را معدوم کنید.
  • SE ۱۱:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    10 0
    آها یعنی با یه درخواست عقب نشستن بی دلیل شروع کرد به فحاشی؟ عجیبه!
  • IR ۱۱:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    5 0
    چندی پیش چنین مطلبی را سایتهای دیگر زده بودند با نام شغل دیگر برای این خان م
    • IR ۱۴:۴۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
      4 0
      بله. با شغل دندانپزشک بود
  • ایرانی IR ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    7 0
    تو قبل از اینکه بیمار دیالیزی باشی یک بیمار مخوف روحی هستی جای امثال تو در قرنطینه تیمارستان است نه بین مردم عادی در جامعه
  • IR ۱۴:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    4 8
    غلط کرده که مخفیانه بدون اطلاع با شوهرش دست به همچین کاری زده حقش همین بود که بسرش اومد
  • IR ۲۰:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۸
    1 1
    تکراریه
  • پریسا IR ۰۳:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۳۰
    2 0
    جالبه که وقتی یه بیمارمیزنه میکشه میخوادبابی احترامی وقاحت کارکثیفشوبندازه گردن طرف مقابل

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس