به گزارش مشرق، کتابی تحت عنوان «مساجد دارالخلافه» با حمایت شهرداری تهران درباره مساجد محلات مرکزی و قدیمی تهران منتشر و در آذرماه 1396 طی مراسمی با حضور جمعی از اعضای شورای شهر تهران رونمایی شد که در آن کتاب به بهانه معرفی مساجد قدیمی تهران، برخی از عناصر فرقه ضاله بابیه و فراماسون و درباری مورد تجلیل و گرامیداشت قرار گرفته و برایشان رزومههای پرفضیلت تراشیدند. این کتاب اخیرا در میان ائمه جماعت مساجد توزیع شده است.
گفتنی است در این کتاب عنصر معلومالحالی همچون «شیخ هادی نجمآبادی»، وصی میرزا عیسی وزیر معرفی شده که اموال وی را صرف ساخت بیمارستان و مدرسه و مسجد نموده. این کتاب مدعی است «نجمآبادی» موقعیت اجتماعی برجستهای داشته و به دلیل ارتباط گسترده با طیفهای مختلف فکری و اجتماعی، متهم به بابیگری شده است!
در حالی که تورج امینی (از مورخین وابسته به فرقه ضاله بهاییت) و همچنین تورج اتابکی از پژوهشگران تاریخ در دانشگاه لیدن هلند، هادی نجم آبادی را بابی دانسته و تورج امینی کتاب «تحریر العقلا» نگارش نجمآبادی را دلیل ادعایش دانسته است. افسانه نجمآبادی نوه هادی نجمآبادی نیز وی را بابی معرفی کرده است. ضمن اینکه از جمله شاگردان وی بابیها و ازلیهای بدنامی همچون ملکالمتکلمین و ناظمالاسلام کرمانی از فراماسونهای معروف بوده و دیگر اینکه هادی نجمآبادی خود نیز از اعضای فراموشخانه، اولین تشکیلات فراماسونری در ایران نیز بوده است.
اما دیگر عنصر بدنامی که در کتاب «مساجد دارالخلافه» مورد تجلیل و گرامیداشت قرار گرفته، محمدحسن شریعت سنگلجی است که توسط مولف کتاب به لقب «آیتالله» هم ملقب گشته است! در این کتاب «شریعت سنگلجی» بانی مسجدی در تهران و شاگرد بزرگانی همچون آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی و شیخ فضلالله نوری معرفی شده ولی از عقاید منحرف او تنها با عنوان عقاید خاص یاد شده که مقالات و انتقادات بسیاری را به همراه داشته است! برای اینکه دریابیم این نوشتههای کتاب «مساجد دارالخلافه» درباره شریعت سنگلجی تا چه حد با واقعیت انطباق دارد، تنها سخنی از حضرت امام خمینی رحمهًْالله علیه درباره او را میآوریم، باشد که دیگر برای انتشار چنین جعلیات و اکاذیب انحرافی از بزرگان هزینه نکنند.
امام درباره شریعت سنگلجی میفرمایند: «در این میان چند تن آخوند قاچاق (مانند شریعت سنگلجی) که از علم و تقوا یا دستکم تقوا عاری بودند به نام روحانیت ترویج کردند و با نام اصلاحات برخلاف دین، آنها را به نوشتن و گفتن وادار کردند؛ و کتابهای آنها را با اجازه اداره مطبوعات با خرج خود یا کسانی که گول خورده بودند به طبع میرسانند و اگر کتابی بر ضد آن نوشته میشد طبع آن را اجازه نمیدادند. چنانکه کتاب «اسلام و رجعت» که (توسط شریعت سنگلجی) نوشته شد. یکی از روحانیین قم کتاب «ایمان و رجعت» نوشت و دروغپردازی و خیانتکاری سنگلجی را آفتابی کرد و نگذاشتند طبع شود، اکنون هم خطی موجود است.»
با انتشار و توزیع چنین کتابهایی در مدح و تجلیل از فراماسونها و بهاییها و عناصر ضد دین، پر بیراه هم نبود که شهرداری تهران بازسازی و ترمیم و موزهسازی خانه میرزا نصرالله بهشتی موسوم به ملکالمتکلمین (از عناصر بابیمذهب که نقش عمدهای در انحراف مشروطه داشت و لقبش را هم تاریخپردازان فراماسون برایش جعل کردند) را در دستور کار خود قرار داد و از آن طرف نسبت به تخریب خانه آیتالله شهید شیخ فضلالله نوری بیتفاوت است.