باجه تلفن عمومی از کار افتاده که به آکواریوم ماهیهای قرمز تبدیل شده است.
نظر شما
نظرات
- انتشار یافته: 29
- در انتظار بررسی: 0
- غیر قابل انتشار: 4
-
چه جالب خیلی هم خوب-
-
بیچاره ماهی ها تو تابستون از شدت گرما خواهند مرد. همین کار رو تو قم هم کردن و ننتیجه اش مرگ ماهی ها شد. تقلیداز غربی ها تاسف اوره.
-
بیفکری خودتون بوده . تو قم ادم زنده سرظهر تابستون بیاد بیرون ، هلاک میشه چه برسه به ماهی . واقعا مسیولینتون چی فکرکرده بودند بااین ایدههاشون.
-
-
کجاست؟
-
چرغوزآباد است.
-
مگه فضولی؟
-
تو شیراز، روبروی باغ عفیف آباد
-
-
آخی عزیزم چقدر قشنگه !
-
به تو میگن زن زندگی، از کلامت معلومه
-
-
خیلی قشنگه
-
یکیش هم ما بردیم سر زمین کشاورزی وکرده ایم دستشویی!
-
رعایت آدب خوب چیزیه!
-
اتفاقا بهترین کاربردش همین است.بیشترشون همونموقع هم درشهرها همین کاربرد را داشتن
-
-
خیلی زیباست. من چند سال پیش مثل همین رو توی شهرستان بجنورد توی خراسان شمالی دیدم خیلی هم جذاب هستش.
-
ماهی ها اکسیژنشون از کجا تامین میشه؟
-
تو راهنمایی علوم تجربی نوشته ماهی ها از اکسیژن آب استفاده میکنن به این خاطره چند یک بار باید عوض بشه،تو باید مسئول میشدی جدی میگم کاملا جدی
-
پمپ هوا داخل آکواریم هست-ودماسنج ووسایل دکوری-ما داریم ولی کوچیک رو میزی-
-
آبی که پمپ فیلتر به بالا پمپ میکنه بعد از تصفیه شدن در فیلتر از بالا به داخل آکواریوم میریزه و باعث ولرد شدن حباب و حل شدن اکسیژن در آب میشه
-
-
زیبایی خودرابه نفهمی زدن نیست زیبایی جلوی نفهمی وظلم راباانقلاب اسلامی که خالص برای خداست نابودکردن است فکرکردم تلفن همگانی جبهه استالعان مشکلما حاشیه زدن دراولویتها وتعمیم بهحاکمیت ملتها وتعمیم حاکمیت به ملتها برای فراموش کردن لحظه ای نابودی اسراییل اپارتاید وامریکای کثافت رسانه ای ومروج فرهنگ بی شرفیست
-
شما خودت فهمیدی چی نوشتی؟ نه ربطی به مطلب داره نه جملاتت قابل فهمه. نکنه ربات نوشته این پیامو
-
یکی اینو از برق بکشه خودشم نمیفهمه چی غرغره میکنه فک کنم تلفنه رو هم به امریکا و اسراییل بست
-
الهی الغوث الغوث الغوث ......................
-
-
هنرنزد ایرانیان است وبس
-
کاشکی نزد تو هم بود
-
-
حالا یه دونه تلفن هم داخلش بود بد نبود ، لااقل ماهیها با اقوامشون تو اقیانوس آرام تماس میگرفتند، یه موبایل هم خوبه ها
-
یعنی بعضی لودگی و دل.قک بازی نکنن روزشون شب نمیشه
-
-
تو سالهای ابتدایی دهه هفتاد خاطرم هست برای زنگ زدن به شهرستان با مادرم میرفتیم باجه تلفنهای شرکت مخابرات .اون موقع برای تماس شهرستان تو دستگاهها 1تومنی ودوتومنی و5تومنی باید مینداختی تا بتونی با شهرستان صحبت کنی .دم درب باجه ها بساط پول خرد فروشی هم پهن بود و البته اون موقع تا میخواستی یک ذره صحبت کنی دستگاه پولها رو میخورد وسریع باید پول مینداختی تو دستگاه .خاطرم هست اون سالها هزینه تماس به نسبت درامد خیلی از مردم هم بالا بود .حالا الان توی خونه نشستی با عزیزانت تو هرجای دنیا میتونی تماس تصویری بگیری .نسل ما دهه شصتیها همه چیز رو انگار تجربه کردیم.نمیدونم چرا اما احساس میکنم اون سالها برام خاطره انگیز تر بود والبته مردمانش انگار یکدل تر وصافتر بودند.
-
بسمه تعالی یادش بخیر تلفن های عمومی زردرنگ خاطره دهه شصت دهه ارزانی و نبود اینترنت .. دههای که یک کارگر با حقوق یکسالش خانه و مسکن میخرید..والسلام
-
بهترین عبارتی که با دیدین این تصویر به ذهنم رسید: خانه از پایبست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است!!!!!!!! حالا این آکواریوم زیبا به کجای خرابی های این کشور میاد؟؟!!