عباس من، برادر من نور چشم من (روضه)
برادر من تو علمدار منی اگر بروی لشکرم (مقتل)
ابوالفضل سقای تشنه حسین (زمزمه)
تماشایی دارد از خیمه طلوع ماه بنی هاشم (واحد)
گویا حیدر کرار زده اینبار به میدان (واحد)
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد (دو دمه)
یا عباس جی بالماء لسکینه (شور)
به دنبال کسی هستم میان گریه ها هر شب (مناجات)