او در ذیل عکس هایی که در نشنال جئوگرافی منتشر کرده نوشته که خیلی اتفاقی و پس از شنیدن صدای غرش شیرها از جایی دور متوجه صحنه شکار شده است. جایی که در گرگ و میش صبح یک اسب آبی در نقطه عمیق یک برکه ایستاده بود و دو شیر نر در اطراف او منتظر بیرون آمدنش بودند. آنطور که از پوست زخمی اسب آبی بر می آمد شیرها پیش از این به او حمله کرده و حیوان توانسته بود از چنگشان فرار کند و خود را به قسمت عمیق این برکه برساند.
شیرها چند بار سعی میکنند اسب آبی را بترسانند و باعث بیرون آمدنش از آب شوند اما تلاششان بی نتیجه است و اسب آبی میداند که اگر امیدی برای نجات باشد در صبر کردند و ایستادن است.
به روایت عکاس صبر شکار برای رهایی و شکارچی برای رسیدن به غذا نزدیک به 2 ساعت طول میکشد و با اشتباه اسب آبی همه چیز به نفع شیرها عوض میشود. اسب آبی که شاید متوجه شیرها نیست و خیال میکند آنها از برکه دور شده اند تصمیم میگیرد از آب بیرون بیاید؛ این در حالی است که شیرها آرام در کنار برکه به کمین نشسته اند.
آنها کمی بیشتر صبر میکنند تا اسب آبی فاصله خود را از آب بیشتر کند و وقتی این فاصل به 50 متر می رسد حمله خود را آغاز میکنند. اسب آبی که متوجه اشتباه مهلک خود شده تلاش می کند مقاومت کند و هر طور شده خود را به برکه برساند اما یکی از شیرها روی گرده او پریده و اجازه نمی دهند او بیشتر جلو برود. اشتباه اسب آبی آخرین اشتباه او و موجب مرگش میشود.
{$sepehr_album_22413}