چیزی شبیه رویا یا یک خواب شیرین پاییزی. خزان است و خزان نیست. درختان پشت تپه ها، میان بهار و پاییز گرفتارند، سبزی و نارنجی برگ هایشان، یک بوم نقاشی است که بر دیوار کوه، آویخته. آسمان خانه آنهاست، آنجا که سفیدی ابرها به خط الراس کوهها میرسند و دست در دست هم، سبزی نارنجی دشتها را نظاره میکنند. بوته های سبز اما آخرین نفسهایشان را میکشند و شاخههای خشکیدهشان هنوز تقلای زندگی دارد. ارتفاعات سواد کوه، پُر از این بوم های نقاشی است، شهرستانی در استان مازندران که تنها سه، چهار ساعت از تهران فاصله دارد. خزان سواد کوه و اطراف منطقه آلاشت رنگی دیگر دارد که در به معنای آشیانه عقاب نیز معروف است.