تصاویری زیبا از استتار اورانوس ماهی در اعماق آب های استرالیا را مشاهده میکنید./ عکس: Will Soo
نظر شما
نظرات
- انتشار یافته: 3
- در انتظار بررسی: 1
- غیر قابل انتشار: 0
-
بنازم به عظمت تکامل
-
تکامل دروغ محض است. در زمان داروین هرگز مفهومی به نام کروموزم و اسیدهای نوکلئیک و یا ژن شناخته نشده بود. ما امروزه به خوبی می دانیم که در تمام موجودات زنده پرسلولی ، کروموزوم ها به تعداد زوج در هسته وجود دارد. در تمام انواع تقسیم های سلولی اعم از میوز و میتوز، همیشه تعداد نهایی کروموزم ها ثابت می ماند. برای مثال سلولهای انسان همگی 46 کروموزم دارند و تمام تقسیمات سلولی میتوز در بدن انسان سلولهایی دقیقا با همین تعداد کروموزم تولید می شود. در تقسیم سلولی میوز هم به اندازه نصف این عدد یعنی 23 کرموزم در سلولهای گامت نر و ماده ( مرد و زن) ایجاد می شوند که مجددا در موقع لقاح به ایجاد یک سلول 46 کروموزمی منجر می شود. این فرآیند در تمام موجوادت زنده پر سلولی کمابیش مشابه است. اگر در موارد بسیار نادر هم اتفاق بیفتد که مثلا انسانی با مثلا 47 کروموزم ایجاد شود ، وی دچار بیماریهای شدید کروموزمی نظیر نشاندانگان خواهد بود و هرگز به سن بلوغ نخواهد رسید. موردی هم با 48 کروموزم تاکنون دیده نشده است. حال سوال اینجاست که اگر نظریه داروین را بپذیریم و قبول کنیم باید تمام موجودات زنده روی زمین و لااقل گونه هایی که از هم تکامل پیدا کردند ( مثل پرندگان و خزندگان یا خزندگان و دوزیستان) باید تعداد کروموزمهایشان برابر باشد. چرا که در تمام تقسیمات میوز موفق تعدا کروموزومها حفظ می شود. داروین در مقابل این پرسش چه پاسخی دارد؟ هیچ. چون اساسا در زمان داروین کروموزم ها که سند یکتایی گونه ها هستند شناخته نشده بودند. در بهترین حالت تنها می توان پذیرفت که تغییرات ظاهری در یک گونه با حفظ تعداد کروموزمها قابل پذیرش است . ( مثل تحول در اسبها یا اشکال مختلف گونه انسان که در دنیا زیست می کنند) . اما پذیرش ایجاد جانداری از یک جاندار کاملا محال است. من بارها این مساله را با اساتید مدعی تکامل مطرح کردم. جز فحاشی پاسخی نداشتند.
-
-
شکل سگ بولداگ هس